دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

کندن ریشه عامل فساد

No image
کندن ریشه عامل فساد شیخ زین العابدین سلماسى مى گوید:

شبى از شبها، در خواب دیدم، برخى از علماى بزرگ در منزل سیّد محسن اعرجى اجتماع کرده اند و سیّد محسن اعرجى در صدر مجلس نشسته و با آن ها گفت و گو مى کند. پس از لحظاتى سیّد محسن به آن ها گفت: نمى خواهیم برویم. با این جمله همگى بلند شدند و به طرف حرم مطهّر کاظمین حرکت کردند، و از باب قریشى خارج شدند و به طرف بیرون شهر حرکت کردند، سیّد محسن به من گفت: برگرد. در جواب گفتم: دوست دارم همراه شما باشم. سیّد محسن فرمود: حالا وقت آمدن تو نیست، تو و پسرم سیّد کاظم برگردید. علّت را پرسیدم،جواب داد: ما مى رویم ریشه عامل فساد در دین را قطع کنیم. گفتم: منظورتان چه کسى است؟ جواب داد: شیخ احمد احسایى.([21])

در این لحظه از خواب پریدم و فرداى آن روز سراغ شیخ احمد را گرفتم، گفتند به زیارت خانه خدا رفته است و پس از مدّتى خبر مرگ او به گوشم رسید. شب وفات او همان شبى بود که من آن خواب را دیده بودم.([22])

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

No image

روضه وفات حضرت خدیجه (س)

ذکر مصیبت متفرقه با موضوع وفات حضرت خدیجه(س)
No image

منزلت خدیجه (علیها السلام) هنگام مرگ

ذکر مصیبت متفرقه با موضوع منزلت خدیجه(علیها السلام) هنگام مرگ
No image

روضه با موضوع مقام حضرت خدیجه (سلام الله علیها)

ذکر مصیبت متفرقه با موضوع مقام حضرت خدیجه(سلام الله علیها)
No image

قصیده دعبل خزاعی در مظلومیت اهل بیت (ع)

ذکر مصیبت متفرقه با موضوع قصیده دعبل خزاعی در مظلومیت اهل بیت(ع)
No image

روضه خوانی امام زمان (ع)

ذکر مصیبت متفرقه با موضوع روضه خوانی امام زمان(ع)

پر بازدیدترین ها

No image

قصیده دعبل خزاعی در مظلومیت اهل بیت (ع)

ذکر مصیبت متفرقه با موضوع قصیده دعبل خزاعی در مظلومیت اهل بیت(ع)
No image

روضه با موضوع داغدار بودن حضرت مهدی (عج)

ذکر مصیبت متفرقه با موضوع داغدار بودن حضرت مهدی(عج)
No image

روضه العطش جبرئیل بر حضرت آدم (ع)

ذکر مصیبت متفرقه با موضوع روضه العطش جبرئیل بر حضرت آدم(ع)
No image

منزلت خدیجه (علیها السلام) هنگام مرگ

ذکر مصیبت متفرقه با موضوع منزلت خدیجه(علیها السلام) هنگام مرگ
No image

روضه توسل به صاحب الزمان (عج)

مریض که قدرت حرکت ندارد باز یکی بالای سرش باشد لیوان آب به او بدهد دوا را بدهد دستش و بگذارد دهانش می گوید برادر عیالم مردی بود که وضع مالی او خوب بود ماشین هم داشت قضیه در قم اتفاق افتاده بود.
Powered by TayaCMS