دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

راحتی

حضرت امام صادق علیه السّلام مى‌فرماید که: نیست هیچ راحتى از براى مؤمن، که از انحاى کدورت مبرّا باشد، مگر ملاقات کردن رحمت الهى و واصل شدن به جناب عزّت، پس بنا بر این در دنیا راحت نمى‌باشد، مگر در چهار چیز:
راحتی
راحتی

نویسنده : حضرت امام صادق علیه السلام

قال الصّادق علیه السّلام: لا راحة لمؤمن على الحقیقة الاّ عند لقاء الله، و ما سوى ذلک ففی أربعة أشیاء:[1]

حضرت امام صادق علیه السّلام مى‌فرماید که: نیست هیچ راحتى از براى مؤمن، که از انحاى کدورت مبرّا باشد، مگر ملاقات کردن رحمت الهى و واصل شدن به جناب عزّت، پس بنا بر این در دنیا راحت نمى‌باشد، مگر در چهار چیز:

صمت: تعرف به حال قلبک و نفسک فیما یکون بینک و بین باریک.

یکى از راحتهاى دنیا- در صمت و خاموشى است، امّا به شرط آن که خاموشى مقارن فکر و ذکر باشد و در بدایع و غرایب الهى، تأمّل کند. مثل آن که با خود بگوید که: جناب عزّت به حکمت کامله خود، تو را از عدم به وجود آورد و بر سایر مخلوقات، تفضیل داد و صنایع بدیعه و غرایب عجیبه، در تو ودیعه گذاشت که از او غافل نباشى و از فرموده او مخالفت جایز ندانى. حاصل، آدمى باید، در هنگام سکوت، از امثال این فکرها غافل و مانند این اندیشه‌ها، عاطل نباشد و همواره متوجّه جناب احدیّت باشد.

و خلوة: تنجو بها (و حلم تنجو به) من افات الزّمان ظاهرا و باطنا.

یکى دیگر از جمله راحتهاى دنیا- خلوت و گوشه‌گیرى است، امّا خلوتى که منجى باشد، نه مهلک. یعنى: به طاعت و عبادت و ذکر خدا گذرد، نه به لهو و لعب و ارتکاب مناهى. (و یکى دیگر حلم است) و او نیز به شرط مذکور و قید «من افات الزّمان» قید هر دو است. یعنى: خلوت و حلم ممدوح، خلوت و حلمى است که آدمى به آن، از آفات ظاهرى و باطنى زمان، در امان باشد. ظاهرى: مثل مجادله و منازعه با مردمان، و باطنى: مثل طغیان نفس و سورت غضب و مانند اینها. و دورى از فساد و فتنه، عین راحت است و در بعضى از نسخه‌ها به جاى «حلم»، «علم» است و این اظهر است: و جوع: تمیت به الشّهوات و الوسواس.

یکى دیگر- گرسنگى است، امّا گرسنگى‌اى که بر طرف کند خواهشهاى نفسانى را، نه گرسنگى‌اى که مقارن صبر و شکیبایى نباشد و مخاطرات شیطانى در خاطر[2]گذرد.

و سهر: تنوّر به قلبک، و تصفّى به طبعک، و تزکّى به روحک.

یکى دیگر- سحر خیزى و کم خوابى است. و خاصیّت کم خوابى خصوص در سحر، آن است که دل را نورانى مى‌کند و نفس را از آلایش و کدورات جلا مى‌دهد و روح را مصفّى مى‌کند.

قال النّبیّ صلّى الله علیه و آله: من أصبح امنا فی سربه، معافى فی بدنه، و عنده قوت یومه، فکأنّما حیزت له الدّنیا بحذافیرها.

حضرت پیغمبر صلّى الله علیه و آله فرموده است که: هر که صبح کند و شب را به روز آرد و از شرّ مردم ایمن باشد و معاش آن روز داشته باشد، پس، باید قیاس کند که تمام دنیا از او است و دقیقه‌اى از شکر فرو نگذارد و نگوید که: فردا چه خواهم خورد؟ و چه خواهم پوشید؟ چنانکه حضرت بارى در حدیث قدسی مى‌فرماید که: اى فرزندان آدم: چنانکه من، عمل فردا را امروز از شما نمى‌خواهم، شما هم روزى فردا را، امروز از من نخواهید.

و قال وهب بن منبّه: فی کتب الاوّلین کان مکتوبا: یا قناعة: العزّ و الغنى معک.

وهب بن منبّه نقل مى‌کند که: در کلام قدما دیده‌ام نوشته که: اى قناعت، عزّت با تو است و غنا با تو. یعنى: هر که قناعت دارد در نظر خالق و خلایق، عزیز و محترم است. چرا که منشأ خفّت و ذلّت، طمع است و قانع از این خصلت رذیله، برى است. و نیز هر که قانع است، غنى است، چرا که قانع به قدر دخل، خرج مى‌کند و هر که چنین است، هرگز محتاج به کس نمى‌شود و هیچ کس از دخل فی الجملة، که لازمه حیات است، منفکّ نیست. حدیث است که: «من قنع شبع، و من قنع استغنى».[3]

فاز من فاز بک.

یعنى: رستگار شد هر که راه به قناعت برد.

قال ابو ذر رحمه الله: هتک ستر من لا یثق بربّه و لو کان محبوسا فی الصّمّ الصّیاخید.

ابو ذر رحمه الله مى‌فرماید که: دریده شد پرده کسى که اعتماد به پروردگار خود نکرد، هر چند در میان سنگ سخت، محکم باشد. یعنى: هر که در کارها اعتماد به خداى خود نکرد، هر چند در میان سنگ باشد که رسوا مى‌شود و پرده او دریده مى‌شود و از مردم خفّت و خوارى مى‌کشد. بنا بر این تفسیر، جمله شرطیّه وصلیّه، متعلّق است به هتک. و ممکن است که جمله مذکوره، متعلّق باشد به موصول. یعنى: هر که اعتماد به خداى خود ندارد، هر چند در میان سنگ باشد، که رسوا مى‌شود. و فرق میان این دو معنى، ظاهر است.

فلیس احد أخسر و اذلّ و انزل ممّن، لا یصدّق ربّه فیما ضمن له، و تکفّل به من قبل ان خلقه، و هو مع ذلک یعتمد على قوّته، و تدبیره و جهده. و یتعدّى حدود ربّه، بأسباب قد أغناه الله تعالى عنها.

یعنى: نیست هیچکس زیانکارتر و خوارتر از کسى که، تصدیق نکند پروردگار خود را در آن چیز که پروردگار عالم، ضامن شده است و متکفّل شده است، پیش از خلق کردن خلایق که آن چیز را تا خلایق، حیات داشته باشند، به ایشان رساند که روزى باشد. و او با وجود علم به این، اعتماد به حضرت او نکند و اعتماد کلّى به زور و قوّت خود نماید و سعى خود را مناط اعتبار داند و از حدود الهى تجاوز نماید، با وجود عدم احتیاج به این سعى و تحصیل اسباب، با وجود مسبب الاسباب، که ضامن حقیقى و کفیل تحقیقی است.[4]

    منبع : شرح(ترجمه) مصباح الشریعة، عبد الرزاق گیلانى، انتشارات پیام حق، تهران، 1377 هجرى شمسى‌
    پی نوشت:
  • [1] - ترجمه مصباح الشریعة، ص: 201
  • [2] - ترجمه مصباح الشریعة، ص: 202
  • [3] - ترجمه مصباح الشریعة، ص: 203
  • [4] - ترجمه مصباح الشریعة، ص: 204

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

تقویت معنویت و روحانیت درونی

تقویت معنویت و روحانیت درونی

و اما (به جهت)تقویت روحانیت ( استاد علامه شعرانی می‌فرمودند)‌ : اولا دائما باید همّ و حزن قلبى به جهت عدم وصول به مطلوب داشته باشد.
آداب خارج شدن از منزل

آداب خارج شدن از منزل

حضرت امام صادق علیه السّلام مى‌فرماید که: هر گاه اراده کنى که از منزل خود بیرون روى، باید بیرون روى مثل رفتن کسى که امید عود به خود نداشته باشد، و یقین داند که در این سفر فوت خواهد شد.
معاشرت با اهل دنیا

معاشرت با اهل دنیا

آقا محمد بید‌آبادی فرزند آقا محمد رفیع است. پدرش اصالتاً از مازندران بوده که به اصفهان کوچ کرده است و در محلّۀ بیدآباد ساکن و به بید‌آبادی مشهور گردیده است.
Powered by TayaCMS