نویسنده: فرشته محیطی
شرح صدر به معنای گشایش سینه یکی از اصطلاح قرآنی است که در حوزه عرفان و تصوف به شدت رواج دارد اما کمتر به این مساله از نظر حوزههای اجتماعی، اخلاقی و سیاسی توجه شده است. به این معنا که کمتر به نقش و کارکردهای شرح صدر در حوزههای عمل اجتماعی و رفتاری انسان توجه شده و تاثیرات شگرف آن در ایجاد آرامش روانی و روحی و استقامت و صبر در برابر مشکلات و فشارهای درونی و بیرونی پرداخته شده است.
نویسنده در این مطلب بر آن است تا با بهره گیری از آموزههای وحیانی قرآن برخی از ابعاد این مساله را تبیین کرده و راهکارهای دست یابی به این حالت روحی و روانی در انسان را روشن نماید. با هم این مطلب را از نظر میگذرانیم.
سعه وجودی از طریق عبودیت
انسان در وضعیت دنیوی خویش در یک حالت میانی قرار دارد؛ چرا که قرار گرفتن روح آدمی در کالبد جسمانی و مادی، اقتضائاتی دارد که گرایش به دو جهت متقابل را موجب میشود. این گونه است که انسان خود به تنهایی دنیایی از امور متضاد و متقابل است که او را همچون پاندولی به دو سمت متضاد و متقابل میکشاند.
البته در این میان دو دسته انسانهای فطرت گرا که تقوا و ایمان واقعی را حفظ و قلب خویش را سالم و سلیم نگه داشته اند؛ و نیز انسانهای غریزه و طبیعت گرا که خواستههای نفسانی را مقدم داشته و فطرت و تقوا را زیرپا نهاده اند، در نوعی از ثبات شخصیت قرار دارند، اما بیشتر مردم همواره در حالت تردد و گذر از خدا به هوا و از هوا به خدا هستند. این تردد در برخی چنان شدت یافته که هر دم با کوچک ترین بادی به جهتی متمایل میشوند. خداوند از این گروه سوم که نه مومن و نه کافر محض هستند، به مذبذبین یاد کرده و درباره ایشان گفته است: مذبذبین بین ذلک لاالی هولاء و لاالی هولاء. (نساء، آیه 143) اینان انسانهای در نوسان و بی هدفی هستند که هر دم به سویی کشیده میشوند و از ثبات شخصیت و استقامت برخوردار نیستند.
بی ثباتی شخصیت، بی ثباتی در رفتار و منش و کنش و نیز واکنشها را به همراه دارد و این تحیر و سرگردانی میان فجور و تقوا (شمس، آیات 7 و 8) رفتارهای اجتماعی و سیاسی آنان را نیز تحت تاثیر شدید قرار میدهد، به گونه ای که نمیتوان به قول و عهدشان امیدوار بود و بر اساس آن، با ایشان تعامل داشت؛ چرا که بی ثباتی در شخصیت و هدف، هرگونه اعتمادی را نسبت به آنها سلب میکند و اجازه تعامل با آنان را نمیدهد.
براساس آموزههای قرآنی علت این نوع رفتار در فقدان سعه وجودی افراد نهفته است. زیرا موجودات بسته و محدود وجودی، گرفتار این گونه رفتارها هستند؛ اما در مقابل انسان هایی که از سعه وجودی برخوردارند، از افق دید روشنی برخوردار میباشند و هدفهای کلانی را شناخته و در پی آن میروند و برای دست یابی به آن نیز تلاش و کوشش جدی دارند که از آن به عزم یاد میشود.
در حقیقت کسانی که از سعه وجودی برخوردارند با نظام آفرینش ارتباط درست و کاملی برقرار میکنند و با اهداف و فلسفه آفرینش هستی و نیز فلسفه آفرینش انسان، آشنا شده و میکوشند با سعی و تلاش و عزم جدی و جهاد درونی و بیرونی آن را به دست آورند.
سعه وجودی به معنای وسعت یابی شخصیت وجودی شخص است، به گونه ای که هستی را در برمی گیرد و به جای این که محاط عالم و جهان باشد، محیط بر عالم و جهان میشود و از فضای بیرون از زمان و مکان هستی به هستی مینگرد. البته همه انسانها به چنین وسعت وجودی نمی رسند و تنها برخی از انسانهای کامل در این حد بالا میروند که از عرش به فرش هستی و کائنات مینگرند؛ چرا که خدایی شده و از جایگاه خداوندی به هستی نگاه میکنند و لذا قابلیت خلافت خدایی مییابند و مظهر ربوبیت و پروردگاری خداوند میشوند. اما با این همه، هر کسی بسته به تلاش و کوششی که میکند، میتواند از وسعت وجودی در مراتبی از آن بهره مند شود و به همان اندازه وسعت یابی در وجود و اتصال به خداوند و مبدا هستی و کائنات میتواند از درک درستی از هستی برخوردار شده و در مسیر درست آفرینش گام بردارد و تحلیل به نسبت کامل و جامعی از خود و دیگران و هستی داشته باشد.
براساس آموزههای وحیانی، دست یابی به وسعت وجودی تنها از طریق عبودیت امکان پذیر است، زیرا هر چند که در همه انسانها این ظرفیت گسترش وجودی و وسعت یابی به شکل قوه و پتانسیل وجود دارد، ولی تنها راه فعلیت یابی آن، اتصال کامل به وجود مطلق یعنی خداوند است. این اتصال براساس آموزههای وحیانی نیز تنها با طریقت عبودیت و بندگی خداوند، امکان پذیر است؛ زیرا انسانی که در طریق عبودیت گام برمی دارد، با عمل به آموزههای وحیانی شریعت و خلوص در عبودیت میتواند، اسمای سرشته در ذات خویش را از قوه به فعلیت درآورد و با هر فعلیت یابی اسمی از اسما و صفات الهی، متاله و خدایی شود که در نهایت به ربوبیت و مظهریت آن دست مییابد؛ چرا که خلافت در این مقام نیازمند سعه وجودی یافتن و خدایی شدن و احاطه کامل به هستی امکان پذیر است. در این حالت انسان میتواند موجودات هستی را پروردگاری کرده و حق شایسته و بایسته آنها را تحقق بخشد و آنان را به کمال شایسته و بایسته خودشان برساند.
شرح صدر، وسعت یابی وجودی
آن چه در آموزههای قرآنی به عنوان شرح صدر یاد میشود، همان وسعت یابی وجودی است. به این معنا که وجود شخص از طریق عبودیت و شریعت، اسما و صفات الهی را در خود متحقق میسازد و فعلیت میبخشد. در این حالت شخص، متاله و خدایی شده و متصل به حقیقت وجود مطلق یعنی خداوند میشود و همه چیز را از چشم خداوند میبیند و عمل میکند. نهر وجودش به اقیانوس بی پایان و بیکران هستی متصل میشود و از آن جا تغذیه میکند. این نوعی فنای انسان در خدا و بقای انسان به بقای الهی است. این گونه است که قول و فعل انسان متاله و ربانی، همان گونه که به خود شخص میتواند انتساب یابد به خدا نیز منتسب شود؛ چنان که خداوند در آیه 17 سوره انفال تیرافکندن پیامبر(ص) را تیرافکندن خود میداند؛ چرا که قطره دریاست اگر با دریاست/ ورنه آن قطره و دریا دریاست. به این معنا که در مقام اتصال و فنا، وسعت وجودی ایجاد شده، موجب میشود تا نوعی یگانگی و اتحاد یا وحدت ایجاد شود که در عرفان از آن سخن بسیار گفتهاند. خداوند در چند جا بصراحت از شرح صدر سخن گفته است. از جمله در آیه 24 سوره طه درخواست حضرت موسی(ع) را بیان میکند که خواهان شرح صدر است. همچنین در آیه نخست سوره انشراح از عنایت خاص خود نسبت به پیامبر(ص) سخن به میان میآورد که به ایشان شرح صدر بخشیده است بی آن که تقاضا در قالب نیایش و دعا از سوی آن حضرت(ص) صورت گرفته باشد هرچند که تقاضا و پرسش ذات را نمی توان انکار کرد؛ چرا که ذات آن حضرت(ص) همانند هر ذاتی بویژه ذات انسانی، خواهان شرح صدر است و میخواهد به وسعت وجودی دست یابد و خدایی و متاله شود.
اندیشمند بزرگ قرآنی راغب اصفهانی در کتاب ارزشمند خود درباره شرح صدر مینویسد: شرح در لغت به معنای بسط و گسترش دادن است. مقصود از شرح صدر، بسط و گشادگی سینه با نور، آرامش و رحمت الهی است. (مفردات الفاظ قرآن کریم، ص 449) هرچند که ایشان با توجه به برخی از کارکردهای شرح صدر و آثار آن، شرح صدر را محدود به آرامش یابی و یا رحمت یابی میکند، ولی با توجه به آموزههای قرآنی میتوان دریافت که شرح صدر به معنای افزایش توانمندی و ظرفیت بشری و بسط یابی و گسترش آن است. در چنین حالتی انسان در اوجی قرار میگیرد که آرامش و رحمت یکی از آثار و کارکردهای آن است.
جالب این که ایشان این بسط را به نور الهی نسبت میدهد و میدانیم که نور الهی، به معنای تحقق بخشی به حقایق وجودی است؛ زیرا نور خداوند است که وجودات هستی از جمله آسمانها و زمین را تحقق و وجود بخشیده و هستی را به وجود آورده است. بنابراین، نوری که در دل انسانی میتابد، نوری است که وجود آدمی را دگرگون میسازد و گسترش وجودی میبخشد.
در تفاسیر عرفانی و اصطلاحات عرفان، به کارکرد و آثار دیگر این شرح صدر توجه داده شده است. براساس این کارکرد، با شرح صدر، انسان استعداد دریافت معارف و حقایق الهی را مییابد. (فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، ص 503) بنابراین، میتوان دریافت که این سعه وجودی با نور الهی و توجهات خداوندی در بشر و انسان ایجاد میشود و او را قابل دریافت معارف و حقایق هستی میکند و ارتباط و اتصال با حقیقت و ملکوت کائنات را ممکن میسازد. به این معنا که انسان چنان باحقیقت هستی یعنی خداوند ارتباط و اتصال مییابد که از دریچه او به هستی مینگرد. این همان مقاله متاله و مظهریت یابی بشر است که از آن به ربوبیت و خلافت الهی نیز در آیات قرآنی از جمله آیه 30 سوره بقره تعبیر شده است. البته در آیه 106 سوره نحل، شرح صدر عاملی برای پذیرش کفر بیان شده است. با توجه به مفاد این آیه میتوان دریافت که این شرح صدر که در آیه مطرح شده، شرح صدر طبیعی و در مسیر وسعت یابی وجودی انسان نیست، بلکه چنان که از آیه برمی آید، این شرح به جای آن که از نور خدایی باشد و به خدا نسبت داده شود، به بنده نسبت داده شده است. خداوند میفرماید:
من کفر بالله من بعد ایمانه الامن اکره و قلبه مطمئن بالایمان و لکن من شرح بالکفر صدرا فعلیهم غضب من الله ولهم عذاب عظیم؛
کسانی که پس از ایمان آوردنشان کافر میشوند- به جز آنان که (تحت فشار و اجبار) وادار به اظهار کفر میگردند و در همان حال دلهایشان ثابت بر ایمان است- آری! چنین کسانی که سینه خود را برای پذیرش مجدد کفر گشاده میدارند (و به دلخواه خود دوباره کفر را میپذیرند)، خشم تند و تیز خدا (در دنیا) گریبانگیرشان میشود، و (در آخرت، کیفر و) عذاب بزرگی دارند.
این جا شرح صدر به انسان کافر نسبت داده شده که به جای اینکه وسعت وجودی خویش را به سوی حقیقت بگیرد، همان وسعت وجودی را در برابر کفر میگیرد. به این معنا که هر انسانی دارای یک وسعت وجودی است که از آن به شرح صدر یاد میشود. این شخص به جای آنکه آینه وجودش را در برابر حقیقت بگیرد و نمایش آن باشد، به سوی باطل و کفر گرفته و تیرگی کفر را به نمایش گذارد. بنابراین، شرح صدر در این آیه آن شرح صدری نیست که با اعمال انسانی و عنایت خداوندی در آدمی گسترش مییابد و سعه واقعی مییابد.
به سخن دیگر، شرح صدر در قرآن دو کاربرد دارد: گاه مراد از شرح صدر همان وسعت وجودی است که خداوند به همه انسانها بخشیده است و آنان را از نظر قوه و پتانسیل و ظرفیت، قادر و توانا به خلافت یابی کرده است؛ گاه دیگر مراد شرح صدری است که انسان آن را فعلیت بخشیده و با نور الهی به کمال فعلیت درآورده است. بنابراین، این شرح صدر دوم است که اتصال با مبدا را از طریق عبودیت و خدایی شدن و متاله گشتن، بوجود آورده و زمینه برای درک حقایق بیشتر و کامل تر و ربوبیت را فراهم میکند.
شرح صدری که با نور الهی و ایمان و تقوا ایجاد میشود، شرح صدری است که پیامبران(ع) و اولوالالباب و خردمندان واقعی به آن دست یافته اند. (زمر، آیه 21 و 22) این شرح صدر به سبب این که با اتصال خاص به خداوند و بهره مندی از نور الهی تحقق مییابد، فعلیت بخشی اسما و صفات الهی را نیز همراه دارد. از این رو خداوند چنین اتصالی را عین هدایت میکند که منجر به متاله و ربانی و خلیفه شدن انسانی میشود. (همان و نیز انعام، آیه 125)
آثار شرح صدر در حوزه شناخت و معرفت
وسعت یابی وجودی و شرح صدر انسانی، آثار و کارکردهای گوناگونی در ابعاد مختلف زندگی بشر و حتی موجودات دیگر هستی به جا میگذارد. اگر از نقش ربوبیت انسان نسبت به خود و همه موجوداتی که بر او سجده اطاعت بردند تا تحت مظهریت ربوبیت الهی و خلافت انسانی به کمال برسند، بگذریم، میتوان گفت که کارکردها و آثار سعه صدر و شرح صدر در همه ابعاد وجودی قابل ردگیری و شناسایی است.
به سخن دیگر، وسعت یابی وجودی انسان و شرح صدر او موجب میشود تا انسان متاله و خدایی شده در مقام مظهریت ربوبیت، مدیریت کائنات را در مقام خلافت الهی به دست گیرد و حتی فرشتگان ساحت قدس را به کمال شایسته و بایسته شان برساند و یا در مقام تسخیر از قدرت و توان آنان بهره مند شود.
بنابراین، یکی از آثار شرح صدر افزایش توانمندی بشر و بهره گیری بهتر و کامل تر از امکانات هستی در جهت تکامل و تعالی خود و دیگران است؛ زیرا شرط خلافت کامل انسانی از خداوند فعلیت یابی اسمای سرشته در ذات از طریق عبودیت است که کنه و گوهر آن ربوبیت و مظهریت یابی در آن است.
از دیگر آثار و کارکردهایی که برای شرح صدر بیان شده، دریافت معارف و حقایق بزرگ و سنگین است که گاه از آن به ملکوت آسمان و زمین (انعام، آیه 75) و گاه از آن به قول ثقیل (مزمل، آیه 5) یاد میشود قول ثقیل که از سوی خداوند القا میشود، حقیقت قرآن است؛ زیرا قرآن آینه تمام نمای هستی است و کسی که حقیقت قرآن را دریافت میکند، حقیقت هستی را به تمام و کمال از ظاهر و باطن آن دریافت کرده است. از این رو عارفان یکی از آثار شرح صدر را استعداد دریافت معارف و حقایق الهی دانسته اند. (فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، ص 503)
آثار شرح صدر در حوزه رفتاری
کارکردهایی که قرآن برای شرح صدر در حوزه عمل و رفتار بیان میکند، بسیار زیاد است. از جمله این کارکردها میتوان به افزایش آستانه تحمل اشاره کرد. انسانها در حالت عادی، از محدودیتی بسیار برخوردار هستند. سعه وجودی انسان در مرزهای شکننده ای قرار دارد و به سادگی در برابر کنشهای تند و خشونت آمیز، واکنشهای عصبی و افراطی بروز میدهد. این مساله را میتوان در رفتار کودکان و نوجوانان و حتی جوانان ردگیری و شناسایی کرد. آنان به سبب عدم سعه صدر کمالی و شرح صدر نوری، از آستانه تحمل پایینی برخوردارند.
آستانه تحمل هر شخصی بستگی به شرح صدر و وسعت وجودی او دارد. اگر کسی در مراتب عالی انسانی باشد، در اوج شرح صدر است. این مساله در رفتار او به خوبی نمایان است. از آن جمله این که در برابر بیهوده گویی و رفتارهای ناهنجار و ضداخلاقی دیگران، واکنشهای متعادلی بروز میدهد. از این رو خداوند مومنان را که از نور الهی و شرح صدر خداوندی بهره ای برده اند، انسانهای کریم و بزرگواری میداند که در برابر رفتارهای زشت دیگران به بزرگواری عبور میکنند و میگذرند: و اذا مروا باللغو مروا کرامًا (فرقان، آیه 72)
اوج رفتارهای هنجاری و واکنشهای کریمانه و بزرگوارانه را میبایست در پیامبر(ص) دید که در اوج متاله شدن و شرح صدر میباشد. آن حضرت در برابر رفتارهای دشمنان و منافقان، به بزرگواری میگذرند و حتی سخنان دروغ ایشان را گوش میدهد و با بزرگواری، آنان را رسوا نمی سازد و رفتارها و کردارهای زشتشان را نسبت به خود، نادیده میگیرد؛ به گونه ای که منافقان به سبب این رفتار بزرگوارانه وی را «اذن» و حرف شنو معرفی میکنند که هر حرفی را میپذیرد و باور میکند. (توبه، آیه 61)
حضرت موسی(ع) برای این که بتواند با دشمن مستکبر و ستمگری چون فرعون مواجه شود، از خداوند میخواهد تا با افزایش سعه صدر، آستانه تحمل وی را افزایش دهد.(طه، آیه 24 تا 27) خداوند به پیامبر(ص) میفرماید که با افزایش آستانه تحمل این امکان برای او فراهم شده است تا سختیها و دشواریهای تبلیغ دین را برتابد و در برابر فشارهای سنگین مخالفان و دشمنان بتواند حرکت تبلیغی را ادامه داده و به مقصد برساند.(انشراح و نیز اعراف، آیه 2 و آیات دیگر) افزایش آستانه تحمل با سعه صدر میتواند مبارزه با دشمن را به کاری آسان تبدیل کرده و موجب شود انسان همه فشارها را تحمل کند. (طه، آیات 24 تا 27) از دیگر کارکردها و آثار شرح صدر میتوان به افزایش صبر و مقاومت در برابر دشمن و عدم افتادن به حرج و مانند آن اشاره کرد که در آیات پیش گفته به آن توجه داده شده است. انسانی که دارای شرح صدر شد همه کارهایش برای او آسان میشود و از سختی بیرون میآید. این آسانی به دو شکل، تبدیل عسر به یسر یعنی سختی به آسانی و همچنین آسان شدن کارها در نزد او هر چند که در ظاهر هیچ تغییری نیافته، خواهد بود. به این معنا که گاه خداوند واقعاً کارها را برای او آسان میسازد و یا این که آستانه تحمل را در وی چنان افزایش میدهد که قول ثقیل و کار سنگین و دشوار برای او آسان جلوه میکند و به سادگی و آسانی میتواند از آنها بگذرد و به مراد خویش برسد. (شرح یا انشراح و نیز طه، آیات 24 تا 26 و آیات دیگر)
راهکارهای دست یابی به شرح صدر
برای این که به وسعت وجودی دست یافته و شرح صدر را با نور الهی تجربه کنیم، نیاز است که فطرت سالم را همچنان حفظ کرده و با تقوای الهی در مسیر عبودیت گام برداریم. بر این اساس نمی توان از نقش بی بدیل ایمان به الوهیت خداوندی و ربوبیت او غافل شد.
خداوند در آیه22 سوره زمر نخستین گام برای دست یابی به شرح صدر را پذیرش گرایش فطری بشر به اسلام و دین و عبادت خداوند میداند. به این معنا که اگر هر انسانی از همان کف شرح صدر استفاده کند و به اسلام به عنوان دین فطری پاسخ دهد، گام در راه تقوا نهاده و از فجور دور شده است. در این حالت است که نور الهی که همان نور کمالی اسلام است بر آینه جان و سینه اش میتابد و قلبش به نور خداوندی روشن میشود. این گونه است که مراتب دیگر سعه وجودی و شرح صدر برای او تحقق مییابد و هرچه عبودیت، کامل تر شود، ظرفیت وجودی وی نیز افزایش یافته و از نور الهی بیشتر بهره مند خواهد شد.
در این راه تسلیم در برابر خداوند و فرمان هایش به عنوان نمادی از اسلام خواهی فطرت معنا مییابد (زمر، آیه22 و نیز انعام، آیه125) شناخت حقیقت خداوندی و اینکه انسان متاله میشود ولی هرگز خدا نمیشود، به او این امکان را میدهد تا محدودیتهای ظرفیت وجودی خویش را درک کند و گامها را در مسیر متاله و خدایی و ربانی شدن به درستی بردارد و منحرف نگردد. چنین شناختی است که به تسبیح گویی ذات انسان از ذات الهی منجر میشود و وسعت بخشی وجودی اش را در مسیر درست قرار میدهد. از این رو خداوند در آیات 25 و 32 به نقش تسبیح در شرح صدریابی بشر توجه میدهد و از انسان میخواهد تا با بهره گیری از این شناخت درست، گامهای درستی در مسیر ربانی شدن بردارد.
به هر حال نمیتوان از نقش کلیدی اسلام و شناخت درست از الوهیت و ربوبیت خداوند در شرح صدریابی انسان غافل ماند، چرا که این عناصر کلیدی میتوانند مسیر درستی را برای خدایی و ربانی شدن انسان ترسیم کرده و تحقق بخشند.
باتوجه به آیات سوره مزمل میتوان دریافت که نماز شب به عنوان یک عبادت خاص تاثیرات شگرفی در افزایش سعه صدر و نیز افزایش آستانه تحمل بشر دارد، لذا خداوند دریافت قول ثقیل معارف قرآنی و مانند آن را مرتبط با نماز شب دانسته است. (مزمل، آیه5)
مقاومت در برابر هواهای نفسانی و رفتارهای پلید و فجورآمیز از دیگر راهکارهایی است که خداوند برای تحقق سعه صدر بیان میکند. (انعام، آیه125) چنان که مقاومت در برابر کفر (نحل، آیه106) و ارتداد (همان) نیز از دیگر راهکارهایی است که از سوی خداوند بیان شده تا انسان به شرح صدر دست یابد.
اگر انسان در برابر هرگونه فشار کفر و ارتداد و پلیدی و هواهای نفسانی و فجور و گمراهی مقاومت کند، میتواند امید داشته باشد که مراتب عالی از سعه صدر را به دست آورد و در زندگی از شخصیت با ثبات و پایداری برخوردار شود.