نویسنده: علیرضا شعاعی
در اندیشه سیاسی اسلام، مفاهیمی چون قدرت، مشارکت در قدرت، مهار قدرت و مانند آن جایگاهی ندارد؛ زیرا اصولااین امور مسئله جامعه اسلامی و قرآنی نیست؛ چرا که در اندیشه سیاسی اسلام، به جای این اصطلاحات مادی و دنیوی، مسائلی چون ولایت همگانی، مشارکت در امور اجتماعی، مسئولیت اجتماعی، وظیفه و تکالیف مومن نسبت به جامعه و رهبری مطرح است. بنابراین، هر کسی موظف است تا برای رهایی از خسران ابدی نه تنها در انجام کارهای عبادی شخصی صرف چون نماز و روزه و حج بکوشد، بلکه لازم است تا در کارهای عبادی اجتماعی نیز مشارکت فعال داشته باشد و اهل انفاق، زکات و دستگیری مردم باشد و کارهای نیک انجام دهد و حتی دیگران را بدان بخواند و توصیه و سفارش کند. (بقره، آیات 1 تا 5؛ سوره عصر و آیات دیگر)
مشارکت در عرصههای اجتماعی، وظیفهای همگانی
از نظر اسلام، هر انسانی وظیفه دارد به عنوان مکلف در امور اجتماعی مسئولیت بپذیرد و فعالانه در همه کارهای خیر و نیک مشارکت داشته باشد. اسلام به شدت با هرگونه رفتار ضداجتماعی مخالفت میکند و رهبانیت را بر نمیتابد؛ زیرا سعادت شخصی را در گرو سعادت جمعی میداند. (حدید، آیه 27؛ سوره عصر) از این رو مشارکت در همه عرصههای اجتماعی از عمران مساجد (توبه، آیه 18)، جهاد و جنگ در راه خدا (مائده، آیه 35)، تولید علم و ثروت و آبادانی زمین و ایجاد تمدن جهانی (هود، آیه 61) قیام به عدالت و اجرای قسط و برپایی و اجرای قوانین (حدید، آیه 25)، آموزش و تعلیم و تربیت (بقره، آیه 129؛ آل عمران، آیه 164) و مانند آن امری واجب و تکلیفی الزام آور است که نمیتوان از زیر بار آن شانه خالی کرد.
پس حضور هر مسلمانی در هر عرصه اجتماعی، به عنوان انجام تکلیف و وظیفه، عملی عبادی است که موجبات تعالی فرد و جامعه و سعادت دنیوی و اخروی را فراهم میآورد. حضور در عرصههایی چون انتخابات و در اموری چون شوراها، برای همه کسانی که شایسته مشورت هستند، لازم و تکلیف است و کسی نمیتواند از انجام این تکلیف و وظیفه خودداری کند و در جایی که به حکم اسلام لازم است تا به عنوان اتاق فکر در جامعه حضور قوی داشته باشد و به رهبری و کارگزاران نظام اسلامی مشاورت دهد، نباید از انجام این مسئولیت سر باز زند.
خداوند همان گونه که به پیامبر(ص) به عنوان اولوالامر و رهبری جامعه فرمان میدهد تا از مشورتهای دیگران سود برد، همچنین به مومنان و مسلمان فرمان میدهد تا مشارکت فعال در این عرصه داشته باشند و به درخواست مشورت ایشان پاسخ مثبت دهند. (آل عمران، آیه 159)
اصولا جامعه اسلامی از آن جایی که جامعه عقلایی است افراد آن به حکم عقل میکوشند تا از مشاورت و مشورت دیگران سود برند و عقل دیگران را بر عقل خویش بیفزایند و خود را از راهنماییهای عقول دیگران بهرهمند سازند. این مسئله بویژه در کارهای اجتماعی و انجام مسئولیتهای اجتماعی بیشتر نمود مییابد، زیرا امور اجتماعی از پیچیدگیهای فزون تر برخوردار است و لازم است تا با مشاورت از دیگران، مسایل آسان تر و ساده تر گردد و از علم و دانش و خبره دیگران استفاده شود. (شوری، آیه 38)
رقابت و سبقت در کار خیر
جامعه اسلامی، به قصد انجام ماموریتهای الهی که ماموریت همه پیامبران و مومنان در طول تاریخ بوده است، بر آن است تا براساس عقل و وحی، انسان را در مقام خلافت الهی و حق بنشاند و سعادت دنیوی و اخروی مردم را تحقق بخشد. برهمین اساس هر مسلمانی به عنوان شهروند، بر خود فرض و واجب میداند که در کارهای خیر اجتماعی و امور زندگی بشری مشارکت فعال داشته و بخشی از مسئولیت و نقشهای اجتماعی را به عهده گیرد. اینجاست که رقابت سالمی در چارچوب مسئولیت پذیری و انجام تکالیف الهی شکل میگیرد و هر کسی در انجام کارهای خیر و نیک بر دیگری سبقت میگیرد و با شتاب و سرعت میکوشد تا آن را به سامان برساند و کاری بر زمین نماند.
خداوند با عبارت: فاستبقوا الخیرات به مومنان توجه میدهد که هر کسی میبایست مانند مسابقات بکوشد تا بر دیگری با سرعت سبقت گیرد و بکوشد تا اولین کسی باشد که وظیفه و مسئولیت اجتماعی و کار خیری را انجام داده است و بر این اولین بودنها افتخار کند و به خود ببالد که وظیفهای را انجام داد و مسئولیتی را به عهده گرفت.
این مسارعت و شتاب در کارهای خیر اجتماعی، به معنای شتاب گرفتن و رفتن به سایه امنیت الهی و مقام مغفرت است. (آل عمران، آیه133) کسی که در کارهای خیر شتاب و سرعت میگیرد و اجازه نمی دهد که کسی بر او در انجام کارهای خیر سبقت و پیشی گیرد، در حقیقت به سوی بهشت، سبقت گرفته و از آتش دوزخ خود را رهایی بخشیده و از خسران ابدی به در آمده است.(حدید، آیه21)
از نظر قرآن راه مستقیم رهایی و نجات و رسیدن به مقام خدایی شدن، سبقت در کارهای خیر اجتماعی است. (یس، آیه66؛ بقره، آیه184؛ مائده، آیه48) بنابراین، هر کسی که امید رهایی و رسیدن به تقرب و متاله شدن و بهشت رضوان الهی را دارد، میبایست در کارهای خیر اجتماعی و پذیرش مسئولیتها و نقشهای اجتماعی پیشی گیرد.
انتخابات، رقابت برای انجام مسئولیت الهی
از مصادیق روشن کارهای خیر، مشارکت در عرصههای اجتماعی و انجام مسئولیتهای اجتماعی است؛ زیرا اسلام ، خیر را در کارهایی میداند که انسان برای رضایت و خشنودی خدا انجام میدهد و دیگران از آن سود میبرند حتی اگر خودش به ظاهر بهرهای از این کار نبرد؛ چراکه این گونه کارهای اجتماعی مانند انفاق و ایثار و احسان و جهاد از ماندگاری برخوردار است و به عنوان باقیات صالحات برای فرد میماند.
هر انسانی موظف و مکلف است تا در کارهای اجتماعی از دعوت دیگران به کارهای خیر و توصیه آنان به این تا انجام کارهای اجتماعی خیرخواهانه و نیکوکارانه، مشارکت فعال داشته باشد. انتخابات به عنوان یک روش در انتخاب شایستگان برای مشاورت به دولت اسلامی و رهبری یا شایستگان برای انجام کارهای خطیر اجتماعی، مطرح میباشد. بنابراین، وظیفه انتخاب کننده و انتخاب شونده است تا به عنوان انجام مسئولیت و نقش اجتماعی بر یکدیگر سبقت جویند و بخواهند تا هر کسی زودتر از دیگری رای خود را در صندوق اندازد و مسئولیت اجتماعی مشاورت و معاونت در امر کارهای اجتماع و جامعه را به عهده گیرد.
بنابراین، ازنظر اندیشه سیاسی اسلام، حضور هر شخص در مقام انتخاب کننده یا انتخاب شونده، به معنای رقابت در سبقت جویی برای کارهای خیر و انجام وظیفه و مسئولیت است و میبایست از این دید به مساله حضور در عرصه انتخابات نگریست.
اگر چنین نگرشی به مساله انتخاب در جامعه اسلامی شکل گیرد، دیگر چیزی به نام بد خلقیهای انتخاباتی و رقابت ناسالم، رقابتهای غیرقانونی و اتهام زنی و افترا بستن و هتک حرمتها و آبروریزیها معنا و مفهوم نخواهد داشت. به امید روزی که جامعه اسلامی چنین نگرشی را پیدا کند و در چارچوب فرهنگ قرآنی در عرصههای اجتماعی از جمله انتخابات مشارکت کند و وظیفه خود را انجام مسئولیت الهی بداند و نه چیز دیگر.