16 اردیبهشت 1392, 0:0
[کد مطلب: 1808]
بینوایان ویکتور هوگو از آن آثاری است که همواره قدرت جذابیت و گیرایی خود را میتواند حفظ کند، چرا که در خود حامل عناصر اساسیای است که قابلیتهای آنرا بسی افزونتر ازدورۀ زمانی و مکانیِ خلقش میبرد. رمانی که ضمن انتقاد از کور بودن عدالت و نهادهای مجری آن در جامعه به معرفی الگوی اخلاقیای میپردازد که بیشتر از آنکه وجهای سوسیالیستی – مسیحی داشته باشد، منشی لیبرال – مسیحی را ترویج میکند و به همین دلیل همواره پس از گذر سالیان طولانی که از دوره تدوین و تالیفش میگذرد کماکان متنی مورد توجه در جامعه سرمایه داری غربی است و بر اساس اقتباس از آن آثار سینمایی زیادی تولید شده است. آخرین تلاش در اقتباس از این رمان، فیلم موزیکال بینوایان است که درسال ۲۰۱۲ روانه اکران شد و در غالب یک فیلم موزیکال تلاش کرد رمان را براساس نیازهای فرهنگی زمانه تولیدش در قالب یک اثر سینمایی عرضه کند. در ادامه، تلاش این مقاله معطوف به بازخوانی این اثر در چهارچوب تعامل آن با نیازهای فرهنگی – اجتماعی زمانه خواهد بود. سال ۲۰۱۱ در آمریکا سال بروز شکافها و بحرانهای اقتصادیای بود که درقالب جنبش اشغال وال استریت تبلورو تجلی پیدا کرد. این اعتراضها تا حد زیادی به آنجا بر میگشت که عموم اقشار طبقه متوسط به پایین احساس میکردند در معرض نابرابریهای اجتماعی قرار دارند و دولت در تامین نیازهای بنیادینی چون کار و مسکن و تامین اجتماعی نقش خود را به درستی ایفا نمیکند و بیش از آنکه به فکر اقشار تهیدستی که خود را ۹۹ درصد معرفی میکردند باشد، به حفظ منافع طبقات فرادست اهتمام دارد. این تضاد اجتماعی به صورت یک بحران سیاسی درآمد و در جهان سرمایه داری باعث ایجاد موج اعتراضی علیه نهادهای سرمایه داری گردید و به موجی از اغتشاشها و ناآرامیهای اجتماعی در درون جهان سرمایه داری منتهی شد. در این بستر ضرورت کار فرهنگی در کنترل وضعیت پیش آمده ضرورت داشت و به همین روی هالیوود شروع به تولید آثاری در این زمینه کرد تا علاوه بر اینکه به تلطیف فضای حاد پیش آمده کمک کند، اعتراضهای اجتماعی را نیز تا حد ممکن پوشش دهد و سخنان مردم از این طریق شنیده شود. در این روند دو اثر شاخص تولید شدند که هرکدام به سهم خود در پوشش دادن به آن اعتراضات موفق عمل کردند. بتمن وبینوایان دو اثری هستند که در پوشش دادن به جنبش اشغال وال استریت تولید شدند و جامعه را به لحاظ ایدئولوژیک، در جهت اهداف جامعه سرمایه داری، توجیه نمودند. فیلم با نمایی از بیگاری زندانیان آغاز میشود که در حال کشیدن یک کشتی نشان داده میشوند و ماموران زندان در مقام ناظر تنها شاهدِ کار مشقت بار این زندانیاناند. در طول فیلم چنین تلقیای از ماموران پلیس به طور مکرر بازنمایی میشوند وبه مخاطب اینگونه القا میشود که نیروهای امنیتی بیش از آنکه حامی محرومان باشند مجری عدالت کوری هستند که خود را در قبال حقیقت مسئول تلقی نمیکند و بدون توجه به شرایط افراد به اجرای بیرحمانه عدالت تاکید دارند.
این تلقی در سکانسهایی که ژاور در محلۀ بدنام، فانتین را به جرم حمله به یک مرد مرفه که از قضا به فانتین تعرض هم کرده بود، به خوبی میتوان دید. ژاور بدون اینکه به تحقیق اصل ماجرا برآید به صرف آنچه که مرد متشخص برزبان میراند اعلام میکند که زن مجازات خواهد شد و در برابر زاریهای زن مبنی بر اینکه دختر بیماری دارد که باید برای درمان او پول تهیه کند تنها به این اکتفا میکند که سخنانش را باور ندارد. یا در صحنههایی از فیلم که ژاور سوار بر اسب از کنار مردم مستمند و بینوا رد میشود بدون اینکه هیچ اعتنایی به محرومیت وفلاکت آن مردم داشته باشد. برای او تنها و تنها اجرای همان عدالت خشک و بیروحی مهم است که عمر خود را مصروف پیاده سازی آن کرده است و در این روند هیچ احساس ترحمی نسبت به هیچ کسی ندارد. در صحنههای دیگری از فیلم که به معرفی افکار و ایدههای جوانان انقلابی میپردازد تقابل بین اغنیا و فقرا برجستگیی پیدا میکنند، این صحنهها محرومینی را نشان میدهد که به محاصره کالسکه گروهی از ثروتمندان پرداختهاند و در این مواجهه آن ثروتمندان نگاههای تحقیر آمیزی را نثار این دسته از طبقات جامعه میکنند و این تنها واکنشی است که از خود بروز میدهند. در این سکانسها داعیههای مساوات طلبانه عدهای از جوانان پرشورطرح میشوند که خواهان عدالت و برابریاند. ایدههای این جوانان پر شور در تضاد با ایدئولوژی نظام حاکم به خشونت میگراید و جنگ بین این دو طیف رخ میدهد و نتیجه در هم شکسته شدن این شورش به بهای کشته شدن بسیاری از جوانان انقلابی است. در سکانسهای پایانی فیلم سینماگر این انقلابیها را بار دیگر به تصویر میکشد اما این بار در بستری کاملا خیالی وغیر واقعی، سکانسهایی که ژان وال ژان اینک درگذشته، در پاریس درحال گشت زدن است و پیروزی انقلاب را مشاهده میکند. این صحنهها به نظر حامل پیامی ایدئولوژیک هستند دایر بر اینکه پیروزی انقلاب یک پدیده ذهنی است و با ابراز حرکات خشن توفیقِ پیروزی بر سیستم چه بسا به قیمت جان افراد تمام شود. فارغ از این، بخش مهمی از فیلم هم به تقابل دو نگاهی میپردازد که ژانوالژان و ژاور دو نماینده آن به حساب میآیند. این تقابل از ابتدای فیلم تا آخرین سکانسهای فیلم ادامه مییابد و در نهایت با خودکشی ژاور، با پیروزی رقیب خاتمه پیدا میکند. همانطور که پیشتر گفتیم ژاور نماینده تلقیای از عدالت است که نسبت به حقیقت کور است و تعهدی برای نیل به آن در خود احساس نمیکند که هیچ به شدت عمل دربرابر متخلفان نیز قائل است و در این روند هیچ اغماضی ندارد؛ در مقابل ما محکومی را داریم که با وجود ظلمی که سیستم در حق او روا داشته و او را به خاطر سرقت نان به زندان طولانی محکوم کرده، اما با این وجود در پی تحولی روحی که توسط یک کشیش برایش به وجود میآید در پی کسب وکاری برمیآید و موفق به پیشرفت در کارش شده و ثروت قابل ملاحظهای کسب میکند، نشانهای بر اینکه تلاش و کوشش فردی تضمین پیشرفت در زندگی و کسب موفقیتهای مالی است. پس از اینکه ثروتمند میشود کماکان در دستگیری از مستمندان پیگیر است و سخاوتمندانه به آنها کمک میکند، و نهایتا این اوست که پیروز معرکه مقابله با عدالت کور است. روح قانونگرایی و سخاوتمندی و دستگیری از ضعفا و ایجاد اشتغال برای ایشان، مهمترین فعالیتهایی است که ژانوالژان در کل فیلم بروز میدهد.
او ثروت خود را انفاق نمیکند و از فعالیت و مالکیت شخصی خود چشم پوشی نمیکند ولی در عین حال به عنوان انسانی با اخلاق دیگران را سخاوتمندانه در تنعم و بهرهمندی خود شریک میکند. این روند فعالیت با مداخله نهاد دولت، که نماینده آن ژاوراست، با اخلال مواجه میشودو وقتی ژاور به کارگاه ژانوالژان وارد میشود و ذهن اورا از امور کارگرانش دور میکند فانتین در پی یک نزاع شخصی با یکی از زنان همکارش از کار اخراج میشود و متعاقب آن گرفتار بسیاری از معضلاتی میشود که به راحتی قابل پیش گیری بود، اما به خاطر اخلال پیش آمده توسط دولت، زندگی چندین نفر تحت تاثیر قرار میگیرد وبحران پیش میآید. در واقع فیلم الگوی عملی لیبرال – مسیحیای را ترویج میکند که درآن مسئولیت اصلی برعهده فردفرد اغنیای جامعه است تا ضمن ایجاد ثروت و زمینههای شغلی برای افراد فرودست، زمینههای بحران را در زندگی این اشخاص به حداقل برسانند و جلو نارضایتیهایی را که به احتمال در نهایت گریبان آنها راخواهد گرفت از پیش سد کنند؛ در این پروسه مداخله دولت جز ایجاد اختلال در این روند چیزی دیگر نتیجه نخواهد داد، پس بهتر آن است که دولت خودرا در امور خصوصی افراد درگیر نکند و در روند مواجهه با نابهنجاریهای اجتماعی – فردی جانب حقیقت را هم رعایت کند تا ظلم کمتری در حق کسی روا شود و سطح نارضایتیها گسترش نیافته به خشونت منتهی شود. بینوایان با وجود اینکه اثری در ژانر موزیکال است اما به حق تلاش بسیار موفقی در زمینه بازگردان متن رمان است، هرچند در روند اقتباس خود دخل وتصرفهایی هم اعمال کرده و در جاهایی تفسیری متناسب با منویات سینماگر از متن ارائه داده است، اما به هرحال در بازگردان خط اصلی داستان و حوادث اصلی آن تلاش قابل قبولی است ولی به هرحال اهداف سینماگر نیز در لابه لای آن بروز و ظهور پیدا میکند اما اینهمه از امتیازهای فیلم چیزی کم نمیکند. بازیها خوب و میزانسنها و ضرباهنگ مناسب همه و همه دست به دست هم فیلمی را صورت دادهاند که بیتردید ارزش دیدن را به آن بخشیده است.
منبع:فیلم نوشتار
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان