دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

جرم دایر کردن مرکز فساد و فحشاء

No image
جرم دایر کردن مرکز فساد و فحشاء

مقاله، داير كردن مركز فساد و فحشاء، فساد، فحشا، قوّادي

نویسنده :محمد حسين طارمي

تاسیس و دایر کردن مراکز فساد و فحشاء که امروزه در دنیا، در قالب تجارت صورت می‌گیرد، یکی از سود آور‌ترین درآمدهای غیر قانونی است. دایر کردن در این جرم معنایی اعم از تاسیس و اداره دارد. مرکز فساد و فحشاء محلی است که فساد و فحشاء در آن صورت می‌گیرد. بنابراین شامل محلی که مقدمات فساد و فحشاء صورت می‌گیرد، نمی‌شود.[1] واژه فساد در ماده 639 قانون مجازات اسلامی دچار ابهام است. در این تعریف، مفهوم مرکز فحشاء فی الجمله معلوم و مشخص است. اما معنای مرکز فساد معلوم نیست و تعریف روشنی نداریم.[2]

فساد بر «هر عمل خلاف قانون»[3] اطلاق می‌شود و فحشاء به کار زشت و عمل زنا اطلاق می‌شود.[4] در اصطلاح فساد و فحشاء در مواردی بر یک معنا بکار رفته است. اما با توجه به این که در ماده 639 ق.م.ا بین فساد و فحشاء حرف اضافه «و یا» فاصل شده است، باید آن دو را در این جرم متفاوت دانست. بنابراین فساد مفهومی جدای از فحشاء دارد. در حقیقت می‌توان فحشاء را به معنای زنا دانسته و فساد را بر سایر اعمال ضد عفت و اخلاق حسنه مانند لواط، مساحقه، تفخیذ، نمایش و فروش و... مطالب مستهجن دانست. شاهد بر این امر، ذکر ماده 639 در فصل جرایم ضد عفت و اخلاق عمومی است. در نهایت باید گفت فساد و فحشاء منصرف به مفاسد اخلاقی است و تشخیص آن بر عهده دادگاه است.[5]

با این وجود در تعریف این جرم می‌توان گفت، تاسیس و اداره هر محلی که در آن شرایط و امکانات انجام و گسترش اعمال ضد عفت و اخلاق عمومی فراهم باشد.[6]

ارکان جرم

ماده 639 که رکن قانونی این جرم را تشکیل می‌دهد می‌گوید:

« افراد ذیل به حبس از یک تا ده سال محکوم می‌شوند و در مورد بند الف علاوه بر مجازات مقرر، محل مربوطه به طور موقت با نظر دادگاه بسته خواهد شد:

الف – کسی که مرکز فساد و یا فحشاء را دایر یا اداره کند.

ب- کسی که مردم را به فساد یا فحشاء تشویق نموده یا موجبات آن را فراهم نماید.»

رکن مادی این جرم، تاسیس و اداره محلی است که در آن فساد و فحشاء ترویج و انجام می‌شود. هر کسی در چنین محلی در اداره آن نقش داشته باشد مجرم محسوب و محکوم به مجازات است.

رکن معنوی این جرم از سوء نیت عام برای ترویج اعمال ضد عفت و اخلاق تشکیل می‌شود. از تعبیر «دایر یا اداره نماید» ضرورت وجود عمد در اشاعه فحشاء در ارتکاب جرم دانسته می‌شود.

توضیح این نکته لازم است که مقصود از تعطیل موقت در این ماده، مهر و موم کردن محل و بستن آن است. ماده 15 قانون اقدامات تامینی مصوب 1339 در این باره می‌گوید:

«موسساتی که موجب تسهیل وسائل برای اعمال منافی عفت هستند به دستور دادگاه که در ضمن حکم مجازات داده می‌شود، بسته خواهد شد. بعد از قطعیت حکم بستن موسسه، محکوم یا اشخاصی که محل از طرف محکوم به آن‌ها به هر نحو واگذار گردیده است، نمی‌توانند در آن جا به بازرگانی یا صنعت قبلی اشتغال ورزند. تخلف از این حکم موجب محکومیت به جزای نقدی از ده هزار ریال تا صد هزار ریال و بستن مجدد موسسه خواهد بود.»

بنابراین مقصود ماده 639، تعطیلی مرکز نیست، بلکه مقصود بستن مرکز است.[7]

نکته

جرم دایر کردن مرکز فساد و فحشاء، جرمی به عادت و مستمر است که نیاز به تکرار فعل دارد به گونه‌ای که عنوان اداره مرکز و فساد و فحشاء صادق باشد. بنابراین با تکرار اداره محل در مدت زمانی خاص تکرار جرم محقق نخواهد شد.

از سوی دیگر این جرم جرمی مستقل است و معاونت در حد زنا و مانند آن نیست. چرا که به صورت خاص جرم انگاری شده است. لذا برخلاف معاونت در جرایم حدی که قابل تعلیق نیست، این جرم قابل تعلیق است.

سئوال

آیا ارتکاب جرم دایر کردن مرکز فساد و فحشاء، در کنار تشویق به فساد و فحشاء دارای دو مجازات خواهد بود یا خیر؟

پاسخ

باید توجه داشت، گرچه ارتکاب هر یک از این دو جرم به تنهایی مجازات جداگانه دارد، اما آن گاه این دو در کنار هم و همراه یکدیگر واقع شوند. در واقع ماهیتی یکسان دارند و به موجب ذیل ماده 47 ق.م.ا. جرایم ارتکابی اگر مختلف نباشند، ارتکاب آن‌ها موجب تشدید است. بنابراین مرتکب این دو جرم در واقع جرم اشاعه فحشاء را مرتکب شده‌اند. چرا که در حقیقت کسی که مرتکب جرم دایر کردن و اداره مرکز فحشاء می‌شود، افراد را به ارتکاب جرم تشویق نیز می‌کند. البته اگر کسی فقط مرتکب تشویق به فساد و فحشاء شود، مجازات غیر مشدد خواهد داشت.[8]

تفاوت این جرم با قوّادی

تبصره ماده 639 می‌گوید:

«هر گاه بر عمل فوق عنوان قوادی صدق نماید علاوه بر مجازات مذکور، به حد قوادی نیز محکوم می‌گردد.»

بر اساس این بیان، جرم دایر کردن مرکز فساد و فحشاء اعم از جرم قوادی است، چرا که تعبیر «هرگاه» گویای امکان وجود مواردی است که مصداق قوادی نیست. توضیح این که، قوادی بنا به تعریف ماده 135:

«عبارت است از جمع و مرتبط کردن دو نفر یا بیشتر برای زنا یا لواط»

بنابراین کسی که دو یا چند نفر را برای ارتکاب زنا یا لواط مرتبط کرده آن‌ها را تشویق و ترغیب به زنا کند مرتکب قوادی شده است، در حالی که اداره مرکز فساد و فحشاء ممکن است بدون مرتبط کردن دو نفر به زنا یا لواط باشد، بدین معنا که صرفا با اجاره دادن اتاق به آن مرتکبین زنا محقق شود؛ و یا با تهیه و توزیع مطالب مستهجن محقق گردد.

لازم به ذکر است، جرایم موضوع ماده 640 چنانچه ساختارمند و تحت عنوان مرکز صورت گیرد، اداره کنندگان آن مرتکب جرم دایر کردن مرکز فساد شده‌اند.

مقاله

نویسنده محمد حسين طارمي
جایگاه در درختواره حقوق جزای اختصاصی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

راه درمان فحش و ناسزاگویی

راه درمان فحش و ناسزاگویی

از جمله عادات رایج در میان برخی از افراد جامعه، بر زبان آوردن الفاظ نادرست و رکیک است که از آن تعبیر به «فحش» می‌شود.
No image

روان شناسی در عصر عبور از تجدد

در دوره پست مدرن، عوامل اجتماعی اهمیت بیشتری نسبت به ویژگی‌های بیولوژیک دارند
نقش عوامل فردی و اجتماعی در امیدواری

نقش عوامل فردی و اجتماعی در امیدواری

آیا امید و انگیزه افراد برای فعالیت و پیشبرد امور خود و جامعه شان امری است فردی که تنها در ویژگی‌های روانی و شخصیتی افراد ریشه دارد یا فرهنگ و شرایط اجتماعی هم بر آن موثر است؟
نماز و کارآمدی چرخش خون در مغز

نماز و کارآمدی چرخش خون در مغز

عبادت‌های اسلامی فواید جسمی روشنی برای بدن انسان دارد. این پژوهش به دنبال بیان تاثیرات مثبت حرکات نماز در چرخش خون در مغز و مقارنه‌ی تاثیرات نماز با تاثیر جایگزین‌های آن در اثر انجام ورزش است.
فقر و بهداشت روانی از دیدگاه دین و روان شناسی

فقر و بهداشت روانی از دیدگاه دین و روان شناسی

این مقاله، به پیامدهای گوناگون جسمی، فرهنگی ـ اجتماعی و روانی فقر بر بهداشت روانی می‌پردازد. فقر فرهنگی، انزوا، پرخاشگری، ضعف اخلاقی و دینی، کاهش عزت نفس، اضطراب و اختلالات روانی از جملة این آثار مخربند.

پر بازدیدترین ها

فقر و بهداشت روانی از دیدگاه دین و روان شناسی

فقر و بهداشت روانی از دیدگاه دین و روان شناسی

این مقاله، به پیامدهای گوناگون جسمی، فرهنگی ـ اجتماعی و روانی فقر بر بهداشت روانی می‌پردازد. فقر فرهنگی، انزوا، پرخاشگری، ضعف اخلاقی و دینی، کاهش عزت نفس، اضطراب و اختلالات روانی از جملة این آثار مخربند.
No image

نظریه‌های شناختاری و غیر شناختاری زبان دینی (قسمت دوم)

بر اساس نظریه «زبان نمادین»، هنگامی که گفته شود: «خداوند شبان من است» یا «خداوند صخره است» مسلّماً معنای حقیقی و ظاهری آنها مراد نیست، بلکه مراد از این گونه تعابیر «عنایت و پناه دادن و حفظ همراه با مصلحت اندیشی» الهی است; زیرا خداوند حقیقتاً نمی تواند چوپان یا صخره باشد، بلکه «چوپان» نماد مشیّت الهی، و «صخره» نماد پناهگاه بودن و محافظت کردن از مصایب در لحظات سخت زندگی است.33 «زبان نمادین» زبانی است که الفاظ در آن به منزله پلی هستند که ما را از معنای ظاهری و تحت اللفظی به امری ورای خود منتقل می کنند. یک عنصر مهم در اندیشه پل تیلیخ (Pule Tillich; 1886-1965)، نظریه او در باب ماهیت «نمادین» زبان دینی است. تیلیخ میان «نشانه» و «نماد» تفاوت می گذارد. نشانه...
No image

نگاهى به آفرینش زن با توجه به داستان آدم و حوا در قرآن

خبرگزاری فارس: مسأله آفریده شدن حوا از پهلوى آدم، چیزى است که قرآن درباره آن صراحتى ندارد؛ و عبارت<و خلق منها زوجها» را نیز نباید بر آن معنى حمل کرد، به گونه‌اى که گزارش قرآن همسان گزارش تورات گردد، توراتى که در دست مردم است و آفرینش آدم را یکسان یک داستان تاریخى نقل...
No image

سیماى گیاهان زراعى در قرآن کریم‌ (قسمت اول)

بیشترین یادکرد قرآن از گیاهان، به گیاهان زراعى اقتصادى اختصاص دارد، نه گیاهان صرف. به تعبیر دیگر، آنچه از اسامى نباتات به طور کلى یافته‌ام اختصاص به نباتات زراعى فراورى شده دارد که انسان آن را به واسطه کاشت و داشت به دست مى‌آورد و در راه آن کوشش مى‌کند...
No image

زبان قرآن؛ ساختار و ویژگى‌‌ها

مقاله حاضر کوششى است مختصر و ناچیز در تحلیل ساختار زبان قرآن و ترسیم و تعریف خصوصیات آن که در دو محور تقدیم مى‌گردد: محور اول گزارش برخى از نظریه‌هاى مطرح در این باب همراه با بررسى اجمالى آنها و اختیار نظریه قابل دفاع‌تر است. محور دوم تصویر ویژگى‌هایى است که مجموعه آنها هویت زبان قرآن را مى‌شناساند و مرز آن را از سایر زبانها متمایز مى‌کند...
Powered by TayaCMS