نویسنده: سید حسین امامی
عهدی که در غدیر بسته شد، در زمان ظهور امام عصر(عج) محقق خواهد شد
عید غدیر برای شیعیان عید هویت است. بنا به منابع تاریخی شیعه در سال آخر عمر پیامبر اسلام(ص) بعد از مراسم حج، مسلمانان را در محلی به نام غدیر خم جمع کردند تا جانشین خود را معرفی کنند. غدیر خم، نام ناحیه ای است در میان ۶۴ کیلومتری مکه که از آنجا راههای حجاج مصر، مدینه، عراق و شام از یکدیگر جدا میشود. اقامت در غدیر در حقیقت استفاده از گستردگی مردم و اطلاع رسانی فراوانتر به مسلمانان بود. در آنجا پیامبر(ص) این حدیث مشهور را بیان کردند که هرکس من مولا و پیشوای او هستم، علی(ع) هم پیشوا و مولای اوست، البته حوادث و خواستهای سیاسی بعد از پیامبر(ص) فضای متفاوتی را رقم زد و اکثریت مسلمانان به حادثه غدیر توجه نکردند. عید غدیر عید هویت شیعی است. در گفت وگو با دکتر ابراهیم شفیعی سروستانی، رئیس موسسه فرهنگی موعود عصر(عج) و محقق و کارشناس مهدویت ابعادی از این حادثه مهم تاریخی را بررسی کردیم که از نظر شما میگذرد.
روز عید غدیر در احادیث و روایات و زیارات به عهد معهود تعبیر شده، این به چه معناست؟
حیات بشر در کره خاکی همواره در گرو عهد و پیمانها بوده است، یعنی بشر همواره براساس عهد و پیمانی که بسته است در کره خاکی نوع زندگی خود را مشخص کرده است؛ یا عهد و پیمان را با خدای خود بسته است و بر همان اساس، زندگی خود را پیش گرفته است یا عهد و پیمان خود را با خداوند شکسته و با شیطان عهد بسته و براساس همان عهد و پیمان خود پیش رفته است. خداوند کریم در آیه 60 سوره یاسین میفرماید: «ای فرزندان آدم، مگر با شما عهد نکرده بودم که شیطان را مپرستید.» براساس عهد الهی، خداوند از بشر پیمان گرفته که شیطان را نپرستد و خداوند را عبادت کند. براساس همین عهد و پیمان انبیاء(ع) آمدند تا این پیمانی را که خداوند با بشر داشته است، به بشر یادآوری کنند و به بشر شرایط و لوازم این وفای به عهد و پیمان را ارائه دهند.
انبیاء(ع) یکی پس از دیگری آمدند، عهد و پیمانها را تازه کردند و به بشر نسبت به پیمانی که با خدای خودش داشت، یادآوری کردند تا این که نوبت به خاتم پیامبران حضرت محمد مصطفی(ص) رسید که بار دیگر ایشان هم عهد و پیمان بشر با خداوند را یادآوری و تاکید کردند که استمرار این عهد و پیمان بشر با خداوند با وجود ولایت امیرالمومنین(ع) محقق میشود. در هر شرایط و موقعیتی و با هر لفظی که ممکن بود، ایشان همواره بر این موضوع تاکید و تصریح کردند که بقا و استمرار عهد بشر با خداوند در گرو تجدید پیمان با امیرالمومنین(ع) به عنوان وصی و جانشین پیامبر خاتم(ص) است و به همین خاطر هم هست که روز غدیر در زیارات به عنوان یوم عهد معهود نام گذاری شده است.
غدیر به عنوان روز پیمان شناخته و معرفی شده است که بشر آن را قبلاداشته و در واقع باید آن را دوباره به یاد آورد. در واقع مسلمانان با تجدید عهدی که با امیرالمومنین(ع) در روز غدیر داشتند، وفاداری خود را به پیمان الهی بیان کردند و قول دادند که بر همان عهد و پیمان الهی باقی بمانند و متاسفانه کسانی که این عهد و پیمان را شکستند، در واقع عهد الهی خود را به فراموشی سپردند و برخلاف عهد و پیمانی که خداوند با آنها داشت، قدم برداشتند.
عدهای از مسلمانها در صدر اسلام این عهد و پیمان را شکستند، چگونه میتوانند این را جبران کنند؟
به هر حال این اتفاقاتی است که در تاریخ افتاد و این عهد و پیمان شکسته شد و بشر به گونهای ارتباط خود را با ولی معصوم خداوند آنچنان که باید استمرار میداد، استمرار نداد، اما این عهدی است که باید به تمامی محقق شود و بشر به گونهای بار دیگر پیمان خود را با خداوند کامل کند و با ولی خدا تجدید عهد کند و بر سر این پیمان یا میثاق که مطیع محض خداوند باشد و در همه مناسبات فردی و اجتماعی جز امر خدا و حکم خداوند را حاکم نکند.
در واقع آنچه به عنوان تجدید عهد با امام عصر(عج) مطرح میکنیم و عهدی که هر روز با امام عصر(ع) به عنوان وفاداری و اطاعت از ایشان میبندیم، به گونه ای استمرار همان عهدی است که در روز غدیر پیامبر خاتم(ص) از مسلمانها گرفت و از همه آنها خواستند که بر سر این پیمان بمانند، اما تجلی و تحقق عینی این وفای به عهد و عهدی که در غدیر بسته شد، در زمان ظهور محقق خواهد شد یعنی تحقق عینی و عملی عهد بشر با خداوند که با حضور ولی معصوم خداوند محقق میشود، چون اطاعت از ولی خداوند، اطاعت خداوند است و بشر به همان اندازه که در راه اطاعت ولی امر و حجت خداوند ثابت قدم باشد و عهد خود را وفا کند، به همان میزان هم در اطاعت خداوند قرار گرفته و میتواند ادعا کند به پیمانی که با خداوند داشته، عمل و اطاعت کرده است. بنابراین آنچه ما امروز به دنبال ظهور امام عصر(عج) هستیم، به گونه ای انتظار تحقق عهدی است که در روز غدیر بسته شد و متاسفانه به خاطر عهدشکنی گروهی از مسلمانها چنان که باید و شاید محقق نشد.
پیامبر(ص) در خطبه غدیر چه مطالبی در مورد مهدویت فرموده بودند؟
در خطبه غدیر پیامبر خاتم(ص) ضمن معرفی امام عصر؛ یعنی امام علی(ع) به عنوان جانشین و ولی عصر زمان بعد از خودشان بر امامان بعد از امام علی(ع) هم تصریح میکنند و نام آنها را ذکر میکنند تا به وجود مقدس امام عصر(عج) میرسند که قرار است اتفاق نهایی و گسترش قسط و عدل در سراسر جهان و نابودی ظلم و جور با همه مظاهر آن در عهد آن امام محقق شود و در واقع با بیانی که در خطبه غدیر دارند، دورنما و چشم انداز جامعه اسلامی را تا نهایت تاریخ و تا دوران ما قبل از قیامت مشخص میکنند و با این ترسیم مسیری که میکنند، عذری برای کسی نمی گذارند و مسیر را برای مسلمانها روشن میکنند.
پیام غدیر به عنوان هویت شیعی چیست؟
شفیعی سروستانی: عهدی که هر روز با امام عصر(ع) به عنوان وفاداری با ایشان میبندیم، به گونه ای استمرار همان عهدی است که در روز غدیر پیامبر(ص) از مسلمانان گرفت، اما تجلی عینی این وفای به عهد و تحقق عینی عهدی که در غدیر بسته شد، در زمان ظهور محقق خواهد شد.
روح اصلی غدیر، ولایت و امامت است و همچنان که در یکی از فرمایشات حضرت فاطمه(س) آمده است: «امامتنا امانا من الفرقه» امامت اهل بیت(ع) حافظ و نگهدار جامعه اسلامی از اختلاف است. همچنان که در فرمایشات رهبر معظم انقلاب آمده بود، ایشان تصریح کردند که مطرح کردن غدیر به معنای ایجاد اختلاف در میان مسلمانها نیست، غدیر مایه اتحاد و وحدت مسلمان هاست، چون امامت محور اتفاق و وحدت مسلمان هاست. اگر همه مسلمانها در واقع براساس امر نبی خاتم(ص) و اطاعت امر ایشان ولایت ائمه(ع) را بپذیرند و تن به ولایت معصومین(ع) بدهند، قطعا جامعه اسلامی به وفاق و اتفاق نظر خواهد رسید. در واقع روح غدیر حاکمیت آموزههای اسلامی در همه مناسبات سیاسی و اجتماعی و فردی مسلمان هاست، اگر مسلمانان همین پیام را درک و برای تحقق این ایده و آموزههای اسلامی در حوزههای حکومتی و جوامع اسلامی خودشان تلاش کنند قطعا وضع جوامع اسلامی بهتر از این خواهد شد که امروز هست.
با توجه به کارهایی که علمای بزرگ اسلامی مانند علامه امینی، علامه عسکری و علامه شرف الدین انجام دادند و غدیر را از منابع اهل سنت اثبات کردند باز چرا هنوز گروه کثیری از مسلمانها از این واقعیت دور هستند؟
علت و مشکل در ضعف کارهایی که بزرگان و علمای تشیع انجام دادند، نیست، در طول تاریخ شیعه با آثاری که در زمینه غدیر تالیف کرده، حجت را بر همگان تمام کرده است، یعنی همه ادله و مستندات ولایت امیرالمومنین(ع) را کاملامستدل، متقن و بدون هیچ گونه کم و زیادی بیان کردند. تاریخ هم نشان داده است علمای اهل سنتی که بدون کینه، عناد و صرفا براساس حق جویی به سمت این تعالیم و کتابها آمدند، راه خودشان را پیدا کردند و به مکتب اهل بیت(ع) پیوستند، اما آنهایی که با تعصبات جاهلی با عناد و کینه و در واقع تعصب براساس آنچه در کتابهای خودشان آمده، سراغ این کتابها رفتند، قطعا هدایت را نپذیرفتند. قرآن کریم در مورد خودش میفرماید: «این کتاب هدایت کننده متقین است» یعنی به هر حال یک زمینه و ساحت هایی باید در شخص وجود داشته باشد تا این آثار بتوانند هدف خود را محقق کنند.
معتقدیم که شیعه در طول تاریخ، حرف و نظر خود را کاملامستدل بیان کرده، هم پیامبر خاتم(ص) که به هر شکل و با هر لفظ و واژه و به هر طریقی که ممکن بود که ولایت امیرالمومنین(ع) را بیان کنند این کار را کردند، یعنی هیچ تعبیری نیامده است که کسی بگوید اگر پیامبر(ص) با این تعبیر گفته بودند بر ولایت امیرالمومنین(ع) اختلاف نمی شد، ایشان به هر لفظی که میتوانستند از خلیفه، امام، حاکم و... از امام علی(ع) یاد کردند تا در ذهن و دل مردم بنشیند که ایشان جانشین من هستند. ائمه(ع) هم بعد از پیامبر(ص) به طور کامل این موضوع را تبیین و استدلال کردند و علمای شیعه هم در استمرار خط ائمه(ع) این موضع را متقن و مستدل بیان کردند، اما این که امروز آن اتفاقی که باید میافتاد، نیفتاده، ناشی از این است که گروهی از مسلمانها همچنان بر تعصبات خود باقی هستند و به حقایق تن نمی دهند و اساسا چشم و گوش خود را بر حقایق میبندند و سراغ این آثار نمیآیند.
آثار علمای وهابی که در نقد شیعه مینویسند و شبهاتی که وارد میکنند، نشان دهنده این است که هیچ کدام از آثار ما را ندیدند و این شبهات خود را مرتب تکرار میکنند، بی آن که پاسخهای شیعه در طول قرنها را دیده باشند و دور باطلی را تکرار میکنند. بنابراین اگر عناد، کینه ورزی و تعصبها را کنار بگذارند و سراغ کتابهای استدلالی علمای شیعه بروند، قطعا همه آنها به موضوع امامت امام علی(ع) به روشنی پی خواهند برد.