دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

روزه

حضرت امام صادق علیه السّلام از جدّ بزرگوار خود، صلوات الله علیهما، نقل مى‌فرماید که آن حضرت فرموده‌اند که: روزه، سپرى است روزه‌دار را از آفت‌هاى دنیا، و مانع است عذاب آخرت را از او.
روزه
روزه

قال الصّادق علیه السّلام: قال رسول الله صلّى الله علیه و آله: الصّوم جنّة: اى سترة من افات الدّنیا، و حجاب من عذاب الآخرة.

حضرت امام صادق علیه السّلام از جدّ بزرگوار خود، صلوات الله علیهما، نقل مى‌فرماید که آن حضرت فرموده‌اند که: روزه، سپرى است روزه‌دار را از آفت‌هاى دنیا، و مانع است عذاب آخرت را از او.

فإذا صمت فانو بصومک کفّ النّفس عن الشّهوات، و قطع الهمّة عن خطوات الشّیطان.

حضرت امام صادق علیه السّلام مى‌فرماید که: هر گاه اراده کردى که روزه بگیری، خواه واجبى و خواه سنّتى، و فواید دنیوى و اخروى او را ادراک کنى، چنانکه نیّت قضا و ادا و وجوب لازم است، قصد بازداشتن نفس از خواهشهاى نفسانى، مثل فحش گفتن و مجادله با کسى نمودن و قسم دروغ خوردن و لغو گفتن و شنیدن نیز، لازم است. چرا که ارتکاب اینها در روزه، موجب نقصان ثواب روزه و باعث حرمان از قبول آن است.

حدیث است که زن روزه‌دارى، به کسى فحشى مى‌گفت. حضرت پیغمبر صلّى الله علیه و آله فرمود که: به این زن طعام دهید تا بخورد. زن گفت: یا حضرت: من روزه‌ام.

حضرت فرمودند که: چون روزه‌اى که فحش مى‌گوئى؟! روزه تنها همین نیست که کسى آب و نان نخورد، بلکه باید روزه‌دار سایر اعضا و جوارح را نیز با خود، به روزه بدارد و از کردار و گفتار بد، احتراز نماید.

و انزل نفسک منزلة المرضى، لا تشتهی طعاما و لا شرابا، متوقّعا فی کلّ لحظة شفاءک من مرض الذّنوب.

یعنى: در روزه قیاس کن، نفس خود را که به سبب ارتکاب مناهى، بیمار است و چنانکه بیمار جسمانى را رغبت و میل به طعام نیست و به امید شفا از مأکول و مشروب، اجتناب مى‌کند. تو نیز به سبب عصیان و نافرمانى مولاى حقیقى، بیمار روحانیى، و حکیم على الاطلاق از فرط شفقت و مهربانى و از براى محو گناهان، تو را فرموده که: مثل بیمار جسمانى از خورش ملاحظه کنى و روزه روى، تا به‌ برکت این عمل و عدم توجّه به شهوات نفسانى، از مرض روحانى شفا یابى. و به وسیله او، تقصیرات تو محو شود.

و طهّر باطنک من کلّ کدر و غفلة و ظلمة، یقطعک عن معنى الاخلاص لوجه الله تعالى.

یعنى: چنانکه در روزه، ظاهر خود را از آلایش اکل و شرب باز مى‌دارى، باطن خود را نیز، از وصمت تیرگى و غفلت و ظلمت میل به باطل، باید پاکیزه دارى. تا روزه تو از معنى اخلاص خالى نباشد.

قال رسول الله صلّى الله علیه و آله: قال الله تعالى: الصّوم لی و انا اجزى به.

حضرت مصطفى صلّى الله علیه و آله، از جناب احدیّت نقل مى‌فرماید که: آن حضرت، «عزّ شأنه»، فرموده که: روزه از براى من است و مختصّ به من است، و من ثواب او را چنانکه لایق به من است، به روزه دار خواهم داد. وجه تخصیص حضرت بارى تعالى، خصوص روزه را در میان سایر عملها به جناب خودش، عدم اطّلاع غیر است به این عمل، چرا که هر عملى که ستر و خفا، در او بیشتر است، به خلوص اقرب است، و قدر و اعتبارش نزد خداى تعالى بیشتر است. از این جهت، قدر ذکر «لا اله الاّ الله» در میان اذکار بیشتر است.

فالصّوم یمیت هوى النّفس و شهوة الطّبع، و فیه حیاة القلب.

شروع کرده است به فواید روزه، مى‌فرماید که: از جمله فواید روزه آن است که، مى‌میراند و برطرف مى‌کند خواهشهاى نفس را و لذّتهاى بدنى را. چرا که منبع همه فتنه‌ها و مصدر همه شرّها، شکم است. و هر گاه شکم پر شد و از حرام و شبهه استیفاى حظّ خود کرد، فرج به حرکت در مى‌آید و خواهشهاى باطل و تخیّلات عاطل در نفس خطور مى‌کند. چنانکه حدیث است که: «انّى أخاف علیکم من البطن و الفرج»، و شهوت فرج از شهوت بطن ناشى مى‌شود، که اگر بطن عفیف باشد و به قدر ضرورت اکتفا کند و از حرام و شبهه اجتناب نماید، بلا شکّ فرج نیز عفیف مى‌شود. و هر گاه هر دو عفیف باشد، حیات دل، که عبارت از صفا و جلاى باطن است، حاصل خواهد شد. و ممکن است که ضمیر مجرور راجع به «صوم» باشد. یعنى: صوم موجب حیات دل است. و این معنى نیز، نزدیک به معنى اوّل است.

و طهارة الجوارح.

و فایده دیگر، پاکى اعضا و جوارح است. چرا که روزه کامل، چنانکه مذکور شد، مشتمل است بر حفظ جوارح و اعضا، از دیدن ناملایم و شنیدن نامناسب و تناول ناموافق.

و عمارة الظّاهر و الباطن.

فایده دیگر، تعمیر ظاهر و باطن است. امّا اشتمال روزه بر تعمیر ظاهر، یا به واسطه اشتمال روزه کامل است بر حفظ اعضا و جوارح از حرکات ناملایم، چنانکه دانستى. و یا به واسطه آن که تعمیر ظاهر، عبارت از مشغول بودن به ذکر بارى تعالى است و به یاد او بودن. و این معنى در روزه اهمّ است. چرا که آدمى در غیر روزه در بعضى اوقات، به واسطه اشتغال به امور عادیّه: مثل اکل و شرب و نکاح و امثال اینها، ممکن است که فی الجملة از ذکر خدا فارغ شود و از این فیض عظیم محروم ماند. و این اسباب در روزه دست بهم نمى‌دهد، و امّا اشتمال روزه بر تعمیر باطن، ظاهر است. چرا که هر گاه روزه دار به اوصاف مذکوره، موصوف شد و از مخلّات و منافیات، احتراز نمود، به عمارت دل، که عبارت از پاکى او است از لوث افکار باطله و مخاطرات زائفه، موصوف خواهد شد.

و الشّکر على النّعم، و الاحسان إلى الفقراء.

فایده دیگر، شکر گزارى نعمتهاى الهى است. چرا که به سبب روزه و گرسنگى، قدر تنعّمات وافیه ماضیه بر او ظاهر خواهد شد، و شکر او را بجا خواهد آورد.

و فایده دیگر، إحسان نمودن است به فقرا و ارباب حاجت. چرا که به سبب روزه و ادراک گرسنگى، حال فقرا و اهل مسکنت، بر او ظاهر مى‌شود، و مى‌داند که ایشان چه مى‌کشیده‌اند و چه مى‌کشند. و این باعث رقّت قلب و إحسان نمودن به ایشان مى‌شود.

و زیادة التّضرّع و الخشوع و البکاء.

فایده دیگر، زیاد شدن تضرّع و خشوع است. چرا که روزه، باعث قلّت کدورت و تخفیف تیرگى دل است و جلاى دل، موجب تضرّع و خشوع است. و تضرّع و خشوع، موجب قرب الهى است. و نیز باعث زیادتى رسوخ التجا است به جناب عزّت. چرا که روزه موجب صفا و جلاى دل است، و جلاى دل، موجب انس به بارى و قطع از مخلوق است. چنانکه مى‌فرماید: و حبل الالتجاء إلى الله.

یعنى: روزه، باعث زیادتى التجا است به بارى تعالى چنانکه معلوم شد.

و سبب انکسار الشّهوة.

و نیز روزه، سبب شکستن شهوت و خواهشهاى نفسانى است.

و تخفیف الحساب، و تضعیف الحسنات.

و نیز روزه، موجب سبکى حساب روز قیامت است و دو چندان شدن حسنات است. چرا که در روزه، نعمت الهى کمتر صرف مى‌شود، و از خوردن و آشامیدن روز فارغ است. پس حساب او در روزه، سبک‌تر است. یا آن که به برکت این ماه، حساب او را سبک‌تر کنند.

و وجه تضعیف حسنات یا از جهت همین وجه است، یا از جهت توابع روزه که روزه کامل، مشتمل به آنها است. مثل زیادتى خضوع و خشوع در عبادات، و اتیان به مستحبّات، و إحسان به فقرا، و زیادتى اذکار و تلاوت قرآن، و مانند اینها.

و فیه من الفوائد ما لا یحصى، و کفى ما ذکرنا منه لمن عقل و وفّق‌ لاستعماله.

و در روزه، از فواید آن قدر هست که، به حیطه ضبط در نمى‌آید و آن چه بیان کرده شد، کافى است از براى هر که صاحب عقل و هوش است، و توفیق عمل دارد.[1]

    منبع : شرح(ترجمه) مصباح الشریعة، عبد الرزاق گیلانى، انتشارات پیام حق، تهران، 1377 هجرى شمسى‌
    پی نوشت:
  • [1] - ترجمه مصباح الشریعة، صص153- 158

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

تقویت معنویت و روحانیت درونی

تقویت معنویت و روحانیت درونی

و اما (به جهت)تقویت روحانیت ( استاد علامه شعرانی می‌فرمودند)‌ : اولا دائما باید همّ و حزن قلبى به جهت عدم وصول به مطلوب داشته باشد.
آداب خارج شدن از منزل

آداب خارج شدن از منزل

حضرت امام صادق علیه السّلام مى‌فرماید که: هر گاه اراده کنى که از منزل خود بیرون روى، باید بیرون روى مثل رفتن کسى که امید عود به خود نداشته باشد، و یقین داند که در این سفر فوت خواهد شد.
معاشرت با اهل دنیا

معاشرت با اهل دنیا

آقا محمد بید‌آبادی فرزند آقا محمد رفیع است. پدرش اصالتاً از مازندران بوده که به اصفهان کوچ کرده است و در محلّۀ بیدآباد ساکن و به بید‌آبادی مشهور گردیده است.
Powered by TayaCMS