دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

دو خاطره از ملاّآقا جان

No image
دو خاطره از ملاّآقا جان

دو خاطره از ملاّآقا جان

1. وى در زنجان مى زیسته و به ترویج دین و تربیت نفوس اشتغال داشته است که به عللى به او گفته مى شود، مهاجرت کن. وى مى گفت:

شب در راه عتبات، تنها، در بیابان خوابیدم، ناگاه کمى احساس حرارت کردم، چشم باز کردم، دیدم، این گرمى بر اثر تماس با بدن حیوان درّنده اى است که در جوارم قرار گرفته و چیزى به نابودى من نمانده است به حیوان درنده گفتم: «برو که من خوراک تو نیستم» با این سخن، آن حیوان راه خود را گرفت و رفت.

2. با ملاّ آقا جان به تهران رفتیم، وى عباى کوتاه، رنگ باخته، و بسیار مندرسى به تن داشت و از اینکه در منظر مردم تهران، همراه ایشان با این وضع بودم، گاهى خجالت مى کشیدم. وى همچنین با شخصیّت هایى چون: حاج محبوب زنجانى و آقا شیخ نورالدّین خراسانى (که استاد علوم غریبه نیز بود) حشر و نشر داشته است.

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

No image

معیار درآمدهاى حلال و حرام

در این بخش معیار درآمدهاى حلال و حرام در موضوع روش بیان احکام بیان شده است.
No image

معیار در تعیین موضوعات احکام

در این بخش به بیان معیار در تعیین موضوعات احکام با موضوع روش بیان احکام پرداخته شده است.
No image

معیار پرندگان

در این بخش معیار پرندگان در موضوع روش بیان احکام آورده شده است.
No image

احکام غسلها

در این بخش به بیان غسل ها در موضوع روش بیان احکام پرداخته شده است.
No image

احکام روزه

در این بخش به موضوع روزه در روش بیان احکام پرداخته شده است.

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS