27 اسفند 1393, 3:25
آقا اباعبدالله چه حالی داشت. مصیبت عطش خیلی سخت است. کسی که این همه داغ دیده، داغ علی اکبر و اباالفضل و یاران و علی اصغر دیده است. معمولا کسی که محاصره می شود از چهار طرف محاصره می شود ولی امام شیعیان علاوه بر اینکه دشمن از چهار طرف محاصره اش کرده بود آفتاب سوزان هم از بالا بر او می تابید و زمین داغ کربلاء از پایین و گرسنگی و تشنگی هم از درون به امام حسین حمله کرده بودند. مصیبت عطش خیلی مصیبت سختی است. هلاک باشند آن گروهی که حیوانات و چهار پایان خودشان را آب دادن اما فرزند رسول الله از شدت عطش به خودش می پیچید. هی صدا می زد: ای قوم، جگر من از تشنگی می سوزد. اما کسی جوابش را نداد. این قدر مصیبت عطش بر امام حسین سنگین بود که وقتی امام زمان ظهور می کنند می آیند به دیوار کعبه تکیه می کنند و رو به مردم می کنند و روضه عطش را می خوانند. خطاب می کنند: ای اهل عالم! جدم حسین را با لب تشنه کشتند. این قدر مصیبت عطش مهم است که بی بی سکینه کنار بدن قطعه قطعه شده پدر آن قدر ناله زد که بیهوش شد. در عالم بیهوشی پدرش را زیارت کرد آقا صدا زد: فرزندم سلام من را به شیعیانم برسان. به آن ها بگو هر وقت آب گوارا نوشیدید یادی از تشنگی حسین هم بکنید. «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ»[1]
حجة الاسلام و المسلمین فرحزاد
[1]. شیخ کلینی/ الكافي/ ج1/ ص: 230
منبع:پژوهه تبلیغ
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان