كلمات كليدي : تاريخ، توليدات، صنايع، فعاليت سياسي، ازدواج، طلاق، پوشش
نویسنده : سعيده سلطاني مقدم
وظایف زن در خانه
مراقبت از کودکان از جمله وظایف مهم زنان بود، هر زن ایرانی غالباً فرزندان بسیاری به دنیا میآورد.[1] به دلیل ازدواجهای زودرس اغلب زنان در سن سی سالگی مادربزرگ میشدند. وظایف مادری برای مادران در عهد قاجار با توجه به ازدواج زودرس فرزندان محدود به چند سالی بود، به قولی، کودکان فقط تا سن 11 تا 12 سالگی زیر دست مادر، بزرگ میشدند.[2] در خانوادههای معمولی زنان علاوه بر پرورش کودکان به وظایف دیگری چون آشپزی، نظافت منزل، دوخت و دوز لباسهای افراد خانواده و خرید خارج از منزل را نیز به عهده داشتند. آنان در کنار این مسئولیتها به کارهای دیگری چون قالیبافی، پشمریسی و دیگر هنرهای دستی نیز میپرداختند.
نقش زنان در تولیدات اقتصادی
زنان در عهد قاجاریه، خواه از طریق تولید برای خانواده و خواه تولید برای امرار معاش نقش مهمی در معیشت خانواده ایفا میکردند؛ این نقش در اقتصاد کشور بیتأثیر نبود. استفاده از نیروی جسمی زنان، در تولیدات دامپروری و کشاورزی بود. در میان قبایل ترکمان، ازدواج با زنان بیوه، به دلیل تجربیاتی که آنان در قالیبافی و دامپروری داشتند، از اولویت بیشتری برخوردار بود.
قدر و قیمت یک زن تا حد زیادی براساس مهارتهای تولیدی او مشخص میگردید. هر دختری بعد ازدواج فرش دستبافت خود را به خانه شوهر میبرد، تا از طریق دقت و حوصلهای که در آن به خرج داده، حوصله و وفاداری او نسبت به همسرش معلوم گردد.[3]
یکی از عرصههای اشتغال رایج زنان خدمتکاری آنها با عناوین متفاوتی چون «گیسسفید» و دایه در نزد خاندانهای متمول بود، به طوری که وجود آنها از عوامل مهم در به گردش در آوردن چرخ زندگی خانوادههای متمول به حساب میآمد؛ چرا که زنان این قبیل خانوادهها، به خاطر حفظ ظواهر اشرافی حتیالمقدور از پرورش کودکان خودداری میکردند و نسبت به وظایف دیگر یک زن خانهدار، نظیر آشپزی، خرید از بازار و نظافت منزل نیز بیگانه بودند.
زنان علاوه بر مشاغل خدماتی به طبابت سنتی با تکیه بر گیاهان دارویی میپرداختند، زنان در یکی از تکایای تهران آن روزگار، بیمارستان و یا درمانگاه عمومی تشکیل داده بودند و از مراجعان که اکثر بانوان بودند، معاینه به عمل میآوردند.[4] زنان عهد قاجار در مبادلات تجاری و بازار نیز در سطح بسیار محدودی سهیم بودند؛ بدین صورت که یا مانند فروشندگان دورهگرد به فروختن پارچه در منازل میپرداختند[5] و یا اینکه در خیابانها مشغول دست فروشی میشدند، از جمله در بازار «وکیل شیراز»[6] و در «مسجد نو» و «شاهچراغ» این شهر زنان به کار «دستفروشی» مشغول بودند. جالب است! بدانیم که زنان در اواخر دوران قاجار و در زمان سلطنت احمدشاه (1327- 1343ه.ق.) وارد نظمیه میشدند و به عنوان پلیس مخفی در مکانهایی که به وجود آنان نیاز بود به خدمت میپرداختند.[7]
زن در جامعه
فعالترین بُعد حضور اجتماعی زنان در دوره قاجار شرکت در مراسم عزاداری ماه محرم، روضهخوانی و نمایشهای تعزیه بود. مشاهده مراسم نمایشی تعزیه که در واقع بازسازی حوادث خونین عاشورای حسینی بود، از علایق وصف ناپذیر زنان بود. کسب اجر اخروی نیت برای توبه از معاصی، افزودن بر اطلاعات دینی، دیدن رجال سیاسی، روحانیون و مراجع بزرگ و شنیدن مواعظ آنها در کنار بازیگری حزنانگیز و دلنشین «تعزیهگران»، لذت در جمع، واقع شدن و مشارکت در طبخ غذا و تناول آن به خصوص برای زنان طبقات محروم از انگیزههایی بودند، که به حضور زنان در این مراسم قوت میبخشید.[8] مشارکت اجتماعی زنان در صحنههای اجتماعی همواره با پوشش سخت سنتی و ملاحظات اخلاقی مبنی بر تفکیک زنان از مردان همراه بوده است.[9]
پارهای از زنان در دوران قاجار حتی به حکمرانی نیز رسیدند. "حُسْنِجهان" خانم ملقب به "والیه"، از دختران فتحعلیشاه، سالها در کردستان شخصاً با کمال استقلال حکمرانی کرد.[10]
"فخرالملوک" دختر "ناصرالدین شاه" مدت زمانی در قم دست اندرکار رتق و فتق امور شهر بود.[11]
فعالیت فرهنگی زنان
عده محدودی از دختران این امکان را داشتند که در محدوده خانه با استفاده از اعضای باسواد خانه مثل پدر یا برادر به آموختن سواد بپردازند. دختران عامه اجتماع از طریق مکتبخانهها موفق به آموختن سواد میشدند.
"جمشید ملکپور" ارتباط زن ایرانی با هنر نمایش را اواخر دوران مظفری میداند. یعنی زمانی که "تاجماه آفاقالدوله" به ترجمه نمایشنامه "نادرشاه" میپردازد. برای اولین بار در زمان سلطنت "احمدشاه" زنان ارمنی بازیگری در تئاتر را آغاز کردند، آنها نه تنها در مجامع خصوصی و یا دربار بلکه برای عموم نیز نمایش اجرا میکردند.[12]
فعالیت سیاسی زنان
زنان در جریان نهضت مشروطه یا خود حضور داشتند و یا مشوق مردان در نهضت بودند. آنها در صورت عدم توانایی شرکت مستقیم، از ایثار کمکهای مالی در راه پیشبرد اهداف مشروطه دریغ نداشتند. زنان در لحظه لحظۀ این حرکت مهم سیاسی و اجتماعی فعالانه حضور داشتند و هنگامی که مخالفت با دولت آغاز شد و مردم در مسجد شاه تهران بارها و بارها بست نشستند، زنان نیز عهدهدار مسئولیتهای مهمی بودند. آنان ضمن همراهی با مردان در آوردن علما به مسجد برای سخنرانی، مسئولیت حفظ جان علما را هم برعهده داشتند. ضمن اشغال اطراف منبر، آماده میشدند، تا در صورتی که طرفداران استبداد قصد بلوا و اغتشاش داشتند به سرکوب آنها بپردازند.[13] در سال 1338 ه.ق. انجمن مخدرات وطن به ریاست "بانو آغابیگم" در تهران تأسیس شد. هدف این انجمن دفاع از استقلال کشور، مخالفت با وام گرفتن از بیگانگان و نیز جلوگیری از خرید کالاهای خارجی و تبلیغ مصرف کالاهای داخلی بود. هنگامی که مردم شهرهای تهران، تبریز و رشت و دیگر شهرهای ایران در حمایت از مجلس و مخالفت با اولتیماتوم روسیه جهت اخراج "شوستر" امریکایی به اعتراض میپردازند، زنان تهران نیز خود را برای دفاع از کشور آماده کردند و مصرانه در امر تحریم کالاهای روسی و انگلیسی شرکت میکنند.[14] در همین زمان از سوی برخی از نمایندگان، زمزمههایی در باب پذیرش اولتیماتوم روسها آغاز شد؛ لیکن زنان در حالی که مسلح بودند، به سمت مجلس حرکت کردند و از رئیس مجلس اجازه ملاقات خواستند و به او هشدار دادند؛ اگر وکلای مجلس در انجام فرایض خود و محافظت و برقرار داشتن شرف ایران تردید نمایند، مردان و فرزندان و خودمان را کشته و اجسادشان را همین جا میاندازیم.[15]
مسأله نان
بحرانها و مشکلات اقتصادی در دوران قاجار همواره عرصه را به مردم تنگ میکرد. گرانی نان از جمله مهمترین و حیاتیترین مشکل اقتصادی مردم این دوره بود زنان اغلب در اعتراض به وضع بحرانی نان پیش قدم بودند و به طرق مختلف به ابراز نارضایتی میپرداختند.
"اعتمادالسلطنه" در کتاب خود در باب گرانی نان میآورد: یکشنبه 6 شعبان 1309ه.ق. عصر، ناصرالدین شاه به خانه امامجمعه رفته بود، در آنجا شنید که زنها باز از گرانی نان شکایت کرده بودند.[16]
ازدواج
در جامعه عهد قاجار، فاصله چندانی بین کودکی و ازدواج دختران وجود نداشت. دختران اغلب از هفت تا سیزده سالگی ازدواج میکردند. عواملی چون دستیابی به استقلال اقتصادی، رشد سریع دختران در آن روز و پایین بودن میانگین عمر به دلیل شیوع بیماری در افزایش این ازدواجهای زودرس موثر بود. دختران و پسران هیچگونه اختیاری در برگزیدن همسر آینده خود نداشتند. رایجترین شکل ازدواج عقد دائم بود.
از دیگر شیوههای رایج ازدواج، ازدواج موقت یا صیغهکردن دختران و زنان براساس قرارداد و توافق بود. فقر مالی نیز سبب میشد تا خانوادهها به ازدواج موقت دختران خویش رضایت دهند.[17]
صیغهکردن زنان در عرف جامعه کاملاً قابل قبول بود و زنهای صیغهای پس از به پایان رسیدن دوره قرارداد به آسانی به عقد دائمی اشخاص دیگر در میآمدند.[18]
شکل دیگر ازدواج شامل دختران یا زنانی میشد که از طریق جنگها و یا دزدیده شدن و یا تجارت برده، اسیر و فروخته میشدند.[19]
نظام چند زنی در شهرها، معمولا مختص به اشراف بوده است؛ ولی در ایالات نیز رواج داشت. در بین ایلات بلوچ حتی مردان کم بضاعت نیز گاه تا 8 زن میگرفتند و این نیز به این دلیل بود که زن در ایلات نه تنها هزینهای برای شوهر نداشت؛ بلکه نیروی تولیدی کارآمدتری نسبت به شوهر به حساب میآمد.[20]
طلاق
در نظام خانوادگی دوران قاجار، حق طلاق با مرد بود. درخواست طلاق از سوی مرد با بهانه و یا بدون بهانه برای اجرای آن کافی بود.[21]
نازایی و خروج از جاده عفاف از عمدهترین دلایل طلاق زنان بوده است. گاه نیز بد قدم بودن زن به هنگام ورود به خانه همسرش میتوانست؛ دلیل طلاق باشد.
زن در مورد خاصی چون عدم دریافت نفقه از مرد، انحرافات اخلاقی و یا ناتوانی جنسی مرد، میتوانست درخواست طلاق نماید.[22]
با وجود مجاز بودن طلاق، این مسأله به ندرت رخ میداد. در واقع سرنوشتی که پس از طلاق در انتظار زن بود، او را از طلاق برحذر میداشت. وظیفه نگهداری کودکان از سوی مردان و مشکل پرداخت مهریه نیز مردان معمولی جامعه را نیز از فکر طلاق زنانشان منصرف میکرد.
پوشش زنان
"پولاک" مینویسد: در داخل خانه آرایش زنان غلیظتر و پوشش آنها سبکتر و کمتر است. در خانه زن معمولاً سر خود را با پارچه یا شالی میپوشاند که گوشههای آن از پشت آویزان است و پیراهن، عبارت از پارچهای نازک و ابریشمی به رنگ صورتی یا آبی که گلدوزی شده با حاشیههای طلایی میباشد.[23]
زینتآلات زنان
کلیه زنان ایرانی از هر قشری، علاقه زیادی به استفاده از طلا و جواهر به عنوان زینتآلات از خود نشان میدادند.
زینتآلات نقرهای مخصوص قشر محروم و کم بضاعت، اغلب به صورت دستبند و انگشتر نقرهای به کار میرفت، گردنبندهای نقرهای مخصوص نوکر و کلفتهای سیاهپوست از خانواده اعیان و اشراف بود.[24]
کدبانویی زنان
خانم "کارلاسرنا" در مورد کدبونایی زنان ایرانی مینویسد: خانمهای ایرانی در تهیه مربا و شیرینی سلیقه خاص و طولانی دارند. اغلب اوقات وقتی که آنها برای دیدار کسی میروند، به عنوان ابراز محبت مقداری از شیرینیهای دست پخت خود را پیشاپیش میفرستند. خدمتکاران، آنها را در سینیهایی که رویش روپوش قلابدوزی شده، انداخته شده است، به خانه دوست مورد نظر میبردند.[25]