زن در نگرش اسلام و ديگران
حجة الاسلام والمسلمين سيّد علي خامنهاي
سالگرد ولادت بانوی جهان، دختر بزرگوار رسول خدا را که به حق در جمهوری اسلامی روز زن اعلام شده به همه آحاد ملتمان و حضار عزیز به خصوص به خواهران، تبریک عرض میکنیم.
روز زن، اگر قرار است به معنای الهام به زن و الگو دادن به او باشد، یقیناً هیچ روزی مناسبتر از این روز، وجود نداشت و ندارد. همین کنگرهای هم که به همت برادران عزیز در سازمان تبلیغات اسلامی تشکیل شده، کار لازم و شایستهای بود. چون جمهوری اسلامی، امروز در چند مسئله که یکی از اهم آنها مسئله زن، شخصیت زن، وظائف زن، زن نمونه، معاشرت زنان و مردان و مسئله حجاب است با آنچه که در دنیا ساری و جاری است، اختلاف نظر جدی و عمیقی دارد. و باید این اختلاف نظر حل بشود. باید روشن بشود که جمهوری اسلامی که از اسلام میآموزد و حرف میزند دربارۀ این مسئله چی میخواهد بگوید؟
خوب ادعا زیاد است. آن کسانی هم که امروز به گمان ما – که قطعاً هم همین جور است – با غلط مطرح کردن مسئله زن در دنیا، جنس زن را مورد اهانت قرار داده، یکی از پیچیدهترین مشکلات دنیا را بوجود آوردهاند، اول به نام دفاع از زنان شروع کردند. باید به طور روشن، تکلیف این مسئله و تفاوتی که بین نظر اسلام با آنچه که امروز در دنیا و در فرهنگهای جهانی رایج است، مشخص شود. گاهی در نظام جمهوری اسلامی، انسان برای طرح مسائل دچار یک نوع مرعوبیت میشود، چون دنیا یک حرفی را با قدرت و به تکرار گفته و گفته، حالا که جمهوری اسلامی میخواهد آن حرف را تخطئه کند، دچار تردید میشود. آیا بگوید؟ یا نگوید؟ حرفش را بزند یا نزند؟ وجود یک انقلاب به این عظمت و با داعیهای به این عظمت در دنیا، ایجاب میکند که حرف خودش را و مطالب خودش را صریح، روشن و قاطع بیان کند. و استدلال کند. لذا نظر در باب مسئله زن با همان خصوصیاتی که اشاره شد یعنی: شخصیت زن، وظائف زن، امکانات زن، استعدادهای زن، رابطه زن با مرد، پوشش زن، مشاغل زن و... دربارۀ اینها بایستی مستدل، مستند و متین حرف زد. به همین جهت، میبینیم که جای این گونه کنگرهها و بحثها در جمهوری اسلامی واقعاً خالی بود.
از آنجایی کهمسئله امروز در دنیا یکی از مهمترین خطاهای تمدن و فرهنگ روز اروپائی و غربی محسوب میشود، باید برای مقابله با تبلیغات دشمن در این موضوع، هر قدر ممکن است با اتکای به اسلام حرف زد. یعنی از طرح سلائق شخصی و نظرات غیر اسلامی هم جداً بایستی پرهیز کرد. متن اسلام را بیان کنید. مطمئن باشید که ذهنهای روشن و باز آن را خواهند پذیرفت. همچنانکه در جامعه خودمان، آن را مشاهده میکنیم. امروز چه تعداد از زنان برجسته به عنوان فاضل، تحصیل کرده، عالم، هوشمند و... در جامعه ما نظر اسلام را به روشنی و به وضوح، فهمیدهاند. و به آن از صمیم قلب معتقد هستند. و آن را برای زن یک افتخار میدانند. بایستی همانطور که عرض شد، برای دنیا مسئله روشن بشود و جا بیفتد البته مسئله بسیار مسئله پیچیدهای است. علت هم این است که در طول تاریخ مگر در برخی موارد استثنایی که حالا استثنایش را شاید اشاره کردم حرکت غالب این بوده که از دو ناحیه به زنان ظلم شده است: یکی از ناحیه قدرتمندی مردهاست چون مردها از لحاظ ترکیب جسمی، در ادوار مختلف تاریخ در جوامع مختلف، در قشرهای مختلف باسواد و بیسواد، از طبقات بالا و پایین، قویتر از زنها بودهاند. و زنان غالباً مورد ظلم و زورگویی و تعدی مردان قرار گرفتهاند. حالا آن استثنائاتی که عرض کردم: مثلاً بعضی از این استثناها، مال آن جوامعی است که در آن جوامع، حاکمیت جامعه، با زنان بزرگ بود. در جوامع بدوی که چیز قابل ذکری نیست. یکی هم در مورد برخی از زنهای استثنائی است که به یک قدرت و حکومتی رسیدهاند. به نظر بعضی از جوامع و بعضی از خانوادهها، بعضی از خانمها، یک امتیازی پیدا میکردند که نمیشد به آنها زور گفت. این موارد استثنائی است. غالباً اینجور بوده که مردها به زنها ظلم کنند. شرقی و غربی هم ندارد در غرب نیز در همه ادوار بوده. تنها شاید در این دورههای اخیر بعد از این سر و صداهائی که در زمینه حقوق و مسائل زن در اروپا پیدا شده، به زنان حقوقی داده شد و حقوق و مالکیت زنان به رسمیت شناخته شد.
شاید بتوان گفت اروپا تا قرن 20، متأسفانه دچار این کج فهمی در باب زنها بود که حتی حق مالکیت را زن در بسیاری از جوامع غربی نداشت. تا اوایل قرن بیستم و تا قبل از این دهههای اخیر، باید گفت در غرب هم، همینجور بوده است. در اروپایی که این همه طبل حمایت از زنان و دفاع از حقوق زنان را زده و میزند، چقدر زنهائی که در خانهها از دست شوهرهایشان کتک میخوردند. چقدر زنهایی که کارهای سنگین خانواده بر دوش آنها بود. در شهرهای بزرگ در کشورهای معروف دنیا چقدر خانمهایی که در اموال خودشان که به ارث در اختیار آنها قرار گرفته بود، حق تصرف کردن نداشتند. چقدر زنهایی که سالیان متمادی در خانه به میل شوهر یا پدر یا برادر بزرگ زندانی میشدند و حق هیچگونه رفت و آمد و فعالیتی نداشتند. و از این قبیل ظلمهایی که به زن به عنوان موجود ضعیفتر از سوی مرد به عنوان موجود قویتر شد، کم نیست در جامعه خودمان و جوامع اسلامی هم، وضع همینطور بود. غیر از آن دوره صدر اسلام که آن، بحث دیگری است. قبل از اسلام هم همینطور بود. چقدر دخترانی که زنده به گور میشدند. و زنهایی که زنده زنده کشته یا سوزانده میشدند. زنهایی که چون شوهرشان مرده بود، طبق عقاید و سنتشان با شوهرشان، در قبر گذاشته میشدند و از این طریق ظلمهایی که در طول تاریخ به زن شده است به عنوان یک عضو ضعیفتر در خانواده بشری، الان هم هست. الان هم اگر در جوامع غربی حالا بر اثر برخی از قوانین و ادعاهای فراوانی که کردند، یک قدری کمتر است؛ ولی باز هم هست. همین حالا در اروپا زنهائی که به وسیله شوهرشان ظلم میشوند، ستم میشوند، کتک میخورند و اهانت میشوند، کم نیستند. اینگونه ستمها نسبت به زن در اروپا، کمیاب و استثنایی نیست. فقط به صرف اینکه آقا، صدایش کلفت و بازویش قوی است، میتواند زور بگوید. مثل درندگانی که با هم در یک محدودهای زندگی میکنند، و یکی که قویتر است و گردن کلفتتر است، با اتکای همین قوت و قدرت به دیگری زورگویی میکند، الان هم وجود دارد. یعنی: از همان وقتی که ما تاریخ را میشناسیم، چنین چیزی وجود داشته و یک نوع زورگویی به زنها شده است.
نوع دوم آن، زورگویی و ظلم سوداگرانه پیچیدهتری است که این هم از اوایل وجود داشته تا الان که به بدترین شکل و شدیدترین وجهی باز، وجود دارد. و آن این است که از زن، به عنوان یک وسیله تمتّع مرد، نه یک عضو از مجموعه دو نفره یک خانواده و زن و شوهر، بلکه به عنوان یک کالا و یک متاع استفاده میشود. و همین طور که آزمندی و حرص انسانها موجب شده است که در همیشه تاریخ از هر چیزی که میشده از آن بهره گرفت و استفاده کرد و یک تجارتی انجام داد و یک تلذذی به دست آورد، آدمهای زورگو و زورمند نمیگذاشتند و از آن بهرهبرداری میکردند، از زن هم به همین شکل بهرهبرداری شده و زن کشانده شده به این مرحله و به این وادی که مورد استمتاع و تلذذ و استفاده جنس مرد، قرار بگیرد. البته بسیار روشن است که این، هرگز عمومی نیست. نه از طرف مردها، و نه از طرف زنها. نه همه مردها خواستند که این کار را بکنند. و این ظلم را مرتکب بشوند. و نه همه زنها، مورد این ظلم قرار گرفتهاند. لکن به طور کلی جنس زن مورد چنین ستمی از سوی جنس مرد قرار گرفته است. مردان زیادی در تاریخ به زن نگاه کردند، فقط به عنوان وسیلهای برای تلذذ و استمتاع غریزی! و چون زور داشتند قدرت داشتند و یا سیاست داشتند و بلد بودند تا آنجائیکه تیغشان بریده در این وادی، پیش رفتند. اغلب اشراف و قدرتمندان تاریخ، از این قبیلاند. شما در تاریخ کجا پیدا میکنید آن زورمندان آن قدرتمندان آن طبقه حاکمه و اشرافی را که غرق در فساد جنسی نباشند. خوب این فساد جنسی، چطوری تأمین میشد؟ به وسیله یک عده زن. این زنان کجا بودند خوب مختلفاند. به هر حال این بود که یک عده برای شهوترانی برای استمتاع برای اینکه یک لذتی ببرند، بدون ملاحظه هیچ تقید اخلاقی و فکری و عقلی، هر جا توانستند و هر جا میلشان کشیده پیش رفتند و زن را وسیله استمتاع خودشان قرار دادند.
این یک چیزی است که در تاریخ شناخته شده است. حالا آدمهایی که زورشان بیشتر بود به نوع وسیعتر و مقتدرانهتری این کار را انجام دادهاند. کسانیکه زورشان کمتر بوده افراد معمولی جامعه و مردهای متوسط جامعه آنها هم این کار را کردند. و آنها هم از زن، بهرهبرداری کردند. از زنهایی که هیچگونه رابطه و پیوندی به صورت حقوقی – قانونی، با آنها نداشتند. منتهی در سطوح پائینتر و در حد هرزگیهایی که در جوامع وجود داشته که در همه جوامع باز آن را سراغ داریم و میخواهیم و میشناسیم. در هر جامعهای یک عده افرادی از جنس زن، به صورت انسانهایی که مورد استفاده نامشروع مردانی قرار گرفتهاند، وجود دارد. این هم یک ظلم بزرگی است. این ظلم به مرد نشده است. چنین اهانتی به جنس مرد روا نداشتهاند. و این جزو اهانتهای تاریخی است که به زن کردهاند. هر چه در گذشت زمان اگر فرض کنیم، آن ظلم نوع اول گفته شده باشد که گفته نشده، این ظلم نوع دوم نه فقط گفته نشده، بلکه بیشتر هم شده. امروز متأسفانه علیرغم همه آنچه که دربارۀ دفاع از حقوق زن گفته میشود، ما میبینیم که این ظلم در دنیا نسبت به زن، روز به روز بیشتر میشود. درست است که آزادی زن که در اروپا مطرح شد و شعار داده شد و حرفش زده شد و قوانینی برای آن وضع شد، انگیزهها و جنبههای اقتصادی هم داشت. و برای این بود که بتوانند اینها را در کارخانجات وارد کنند، و از توقع کم اینها نسبت به حقوق استفاده کنند، اما بدون شک، آنچه که به عنوان آزادی زن مطرح میشود، ریشههای شهوانی و اخلاقی داشته است و آن چیزهایی که به ظلم نوع دوم بر میگردد و وجود دارد. زن را آزاد میکنند و آزاد میگذارند، تا بیشتر خودنمایی کند. تا بیشتر صحنه را برای بهرهبرداریهای نامشروع مرد، آماده کند. این چه آزادی است؟! به زن، میدان میدهند برای اینکه استعدادهای نهفته بشر را که او را به کمال میرساند، آشکار کند. این برایشان مطرح نیست. یا در درجه دوم، مطرح است. به صورتی تبعی. بلکه به زن میدان میدهند، برای اینکه آن جنبه خاص خلقت زنانه که یکی از رازهای مهم طبیعت است، و جاذبه زن برای مرد که به شکل قانونی و در چهارچوب مقررات، باید استفاده شود و اگر نمییود، بقای نوع بشر امکان نداشت، به شکل غیر قانونی و نامشروع و به طور غلط، مورد بهرهبرداری مردان قرار بگیرد! این، همان ظلمی است که در طول تاریخ وجود داشته و امروز هم با گذشت زمان بیشتر میشود.
اسلام، آن روزی که درباره زن سخن گفت و تعالیمی و مطالبی ارائه کرد، زن را از هر دو نوع ظلم نجات بخشید. و از زیر بار آن خارج کرد هم از نوع اول، و هم از نوع دوم، هم نگذاشت مرد به زن ظلم بکند. اصلاً مایه تعجب بود، بین افراد که چطور مرد، حق ندارد داخل خانواده خودش به زنش به دخترش و به خواهرش حرف زشت بزند. و از آنها خدمت بخواهد. اسلام به طور قاطع در مقابل این توقعهای نابجا، ایستاده. و این سنت جا افتاده و همه جایی را که زن را برای آسایش مرد به صورت یک جانبه، وانمود میکرد شکست و ممنوع کرد. و مقررات اسلامی ما، در این زمینه بسیار صریح و روشن است. و زن و مرد در داخل یک خانواده – فقط هم زن و شوهر و الا پدر هم، نسبت به دختر چنین حقی را ندارد. برادر نسبت به خواهر چنین حقی ندارد – زن و شوهر یک حقوق متقابلی را با هم دارند. و دو نفر شریک هستند و با هم باید زندگی کنند. یک حقوقی را این به گردن آن دارد. و یک حقوقی را هم آن به گردن این دارد. خدمتگزاری کردن و انجام دادن بسیاری از کارهای سنگین جزو این حقوق نیست. از طرف مرد چرا اداره امور زندگی و مخارج خانواده هست. از طرف زن نه. کدبانویی خانه به اصطلاح جزو وظائف زن نیست و تکلیفی برگردن او نمیگذارد خوب طبیعتاً تفاهم و محبت و همکاری ایجاب میکند این معنا را اسلام هم خوب شمرده این کارها را. ولی واجب نکرده است. اسلام، جلوی ظلم کردن و زورگویی کردن جنس قویتر را که مرد باشد – البته از نظر جسمی و بزرگتر فیزیکی و ظاهری والا زنها در بسیاری از نکات، شاید قویتر از مردها هستند – جلوی این را گرفت. در زمینه آن ظلم نوع دوم هم با قرار دادن قانون و محدود کردن نوع معاشرت زن و مرد، آن را هم به طور کلی مانع شد. مسئله اصلی زن و مرد در وضع امروز ما، همین مسئله ارتباطات بین زن و مرد است رابطه زن و مرد با هم و در جامعه باید چگونه باشد؟ مسئله حجاب هم، در همین رابطه مطرح است. این اصل مطلب است. برخورد دنیا امروز نسبت به این مسئله با برخورد اسلام کاملاً متفاوت است. نظر اسلام در این مورد صریح روشن قطعی و با تکیه بر استدلالهای همه جانبه و کامل است. اسلام آن روز آمده جلوی این ظلم را گرفته. این ظلم امروز هم در دنیا هست. اینجور نیست که ما بگوئیم این چنین ظلمی دیگر امروز وجود ندارد. امروز هست. و همیشه خواهد بود. تا خصوصیات فطری در جنس زن و جنس مرد هست امکان این چنین ظلمی هست. و باید به صورت قاطع جلویش گرفته بشود. و این احکام اسلام است. این مسئله فقط مسئله جلوگیری از ظلم به زن نیست. در رابطه با حقوق زن، تعبیر میکنیم از اینکه جلوگیری از ظلم به زن بشود. ولی از نظر حقوق عمومی جامعه، ابعاد دیگری هم دارد. جلوگیری از فساد و فحشاء و بیبندوباری است. چیزهایی که متأسفانه در دنیای غرب، به صورت بسیار بد و زشتی رایج است. و این نظر اسلام بایستی روشن بشود. ما از اول انقلاب به این مسئله خیلی نپرداختیم. شاید بشود گفت تقریباً هیچ نپرداختیم. و بحثهایی که شده بحثهای پراکنده و متفرقی است. صرف اینکه در باب عظمت مقام زن در اسلام حرف بزنیم، این کافی نیست. و باید روشن کنیم حدود وظائف زن را در کنار حدود وظائف مرد، چه فعالیتشان با هم، چه در خانواده، چه در خانواده بزرگ اجتماع. اینها را باید روشن کنیم. البته برای اینکه گفته نشود که به زن به شکل اهانتآمیز، نگاه میشود. و از مسئله حجاب و محدودیتی که در معاشرت، بین زن و مرد وجود دارد، تعبیر بد میشود، لازم است عظمت مقام زن و شأن زن به عنوان زن، بیان شود. صرفنظر از اینکه به عنوان مادر و عناوین دیگری وجود داشته باشد و این لازم است لکن مسئله اصلی همین مسئله روابط بین زن و مرد است در جامعه که این باید معلوم بشود. و ما در این قضیه، چیزی به دنیا بدهکار نمیشویم ما طلبکار هم میشویم. دنیا امروز هیچ منطقی در برخوردش با مسئله زن ندارد. دنیا و فرهنگ غربی که امروز در سراسر دنیا متأسفانه ساری و جاری است، نمیتواند دفاع کند که چرا باید زن خودآرایی کند برای جلوهگری! و چرا باید عریان در مقابل چشم مرد قرار بگیرد؟! دنیا نمیداند چرا باید زن این کار را بکند؟ و این به نفع کی است؟ انچه که امروز در فرهنگ غرب مطرح است در حقیقت این است و نمی تواند دفاع کند. ما میگوئیم در معاشرت و رابطه زن و مرد یک حدودی است و این حدود باید رعایت شود. و کافی است به طبیعت زن و مرد توجه بشود. و مفاسدی که از ناحیه برداشتن این حدود پدید آمده برشمرده بشود. مثل همه حدود و امور قانونی! همهجا قید و بند قانون و چهارچوبها یک محدودیتهایی را به وجود میآورد و اگر برداشته بشود ممکن است بعضیها خوشحالتر بشوند چون مسئولیتی ندارند و ممنوعیتی ندارند اما در نهایت به ضرر جامعه است. اینجا هم همانجور است. اینها هم محدودیتها است زن هم محدودیتهائی دارد. مرد هم محدودیتهائی دارد. و ممکن است بعضی از افراد خشنود هم نباشند. منتهی به نفع جامعه است. این حدود باید تبیین بشود همانطور که فرمودند: جناب آقای جنتی از اول انقلاب هم این مسئله زیاد مطرح شده است. خوب مردم جامعه از اینکه انقلاب اسلامی انجام گرفت، توقع دارند احکام اسلام پیاده شود. خوب حجاب زن و وجود یک محدودیت در رابطه زن و مرد، حکم قرآنی است. مربوط به چند خبر واحد و حدیث نیست که بشود خدشهای در آن وارد کرد. وقتی قرآن قرار شد پیاده بشود باید حجاب رعایت بشود. حالا درست است که در سطح دنیای اسلام یک کسانی بودند که گاهی حرفی را زدند و شعاری دادند در کشور خودمان هم بودهاند کسانی که یک چیزی را گفتهاند از روی بیتوجهی که هم میخواهند مسلمان باشند و هم می خواهند یک حکم صریح و روشن قرآن را زیر پا بگذارند. مگر چنین چیزی ممکن است. حکم قرآن باید عمل بشود مردم توقع داشتند به حق هم توقع داشتهاند. وظیفه اسلامی زن و مرد در اصل فکری عالی بود این کار باید میشد.
من به برادران و خواهرانی که دست اندرکار تشکیل این کنگره بودهاند، چندی پیش پیشنهاد کردم که ضمن اینکه این کنگره چیز لازمی است – کنگره که اول قرار بود در باب حجاب باشد. و حالا مطلقاً در باب زن است و این خیلی خوب و بسایر کار لازمی است که باید انجام میگرفت و خوشحالیم که انجام گرفت – یک کار دیگری هست که این کار اهمیتش خیلی زیاد است و یک حالت مقدمی دارد نسبت به کار کنگره و به برادران و خواهرانی که سرگرم تشکیل این کنگره بودند، عرض کردم و قرار شد که این را هم راه بیاندازند. نمیدانم که این کار انجام خواهد شد یا نه؟ و آن این است که ما چون در باب وظائف زن و شخصیت آن کار فرهنگی انجام ندادهایم اصلاً یک عده صاحب نظر، دور یک میز با هم بنشینند و بحث کنند، بینند کارهایی که میشود برای تبیین نظر اسلام در باب زن انجام داد، آنها چیست؟ چطور این کار فرهنگی را میشود انجام داد؟ یک کار فرهنگی را میشود انجام داد، مثل کنگره زن. این یکی از کارهای فرهنگی است اما فقط کار منحصر در این نیست دشمنان سعادت و تکامل زن که همان دستهای مرموز طراحان فرهنگی غرب باشند، پیچیده عمل میکنند. همه جانبه عمل میکنند. از طرق مختلف عمل میکنند. شما ببینید! الان در اروپا، روز به روز دارند پیش میروند روزی نیست که یک طرحی و یک نقشه تازهای را مطرح نکنند. در بعضی از کشورها بخصوص اروپای شمالی و کشورهای اسکاندیناوی، غوغایی است از کثرت نقشها و آهنگهای جدید، در گسترش فساد جنسی یک زن و مرد! چیزهایی که یقیناً گفتن و شنیدنش برای مردان و زنان شرمآور است. یعنی واقعاً اگر کسی بگوید ماها خجالت میکشم حتی گوش کنیم اگر یک جا نوشته شده باشد خجالت میکشیم بخوانیم. دنیا اینجور دارد به سمت انحطاط و فساد پیش میرود. بد خوابی دیدهاند برای بشریت. دارند، پول صرفش میکنند. متخصصین روانشناس، طراحان گوناگون، سیاستمدارها، دستگاههای اطلاعاتی در پشت قضیه، نه فقط برای اینها، برای همۀ دنیا دارند طراحی میکنند. تا این آتش شهوت زن و مرد را، هی تیزتر و تندتر کنند. این، برای استکبار جهانی و قدرتمندان عالم، امروز یک ضرورت است. به آن احتیاج دارند. حالا ما فقط یک کنگره اینجا دربارۀ زن تشکیل بدهیم، کافی نیست. اگر چه این کار لازم است. به صورت همه جانبه، باید دید که ما چکار بکنیمو در مقابل این قضیهها که نمیتوانیم بنشینیم و نگاه کنیم که این طور دشمنان بشریت، همین حالا در قالب آدمهای طراح و روانشناس و جهانشناس و فیلسوف، اینها یک نظریه بدهند. دارند روز بروز مسئله را گرهدارتر و پیچیدهتر و کورتر میکنند. شاید کارهای بیشتری میخواهد. شاید برنامههای تلویزیونی میخواهد. شاید کارهای هنری میخواهد. شاید احتیاج به این باشد که هنرمندهای ما بنشینند، دهها برنامه درست کنند. اجرا کنند. به صحنه بیاورند. نمایش بدهند. در هر کدام، یک گوشه از این مفاسد و بیبندو باری جنسی را نشان بدهند و اینها صادر بشود به کشورهای جهان سوم، کشورهای آسیایی، کشورهای مسلمان و آنها هم بفهمند که این چی هست؟ و مسئله کدام است؟
امروز، متأسفانه همانطوریکه عرض کردم بر اثر تکرار و زیاد گفتن، این یک بار باور عمومی شده است. در یکی از این کشورهای خارجی، یک کشور عقب افتاده آفریقایی، خبرنگارها با بنده مصاحبه داشتند. یک خبرنگار زن، وقتی که میخواست بیاید برای مصاحبه، ظاهراً گفته بودند که باید روسری، سرکنی و یک خورده معطلاش کرده بودند، یک مقدار سختگیری کرده بودند، آمد و وقتی که سؤال میکردند – راجعبه زن از من سؤال میکردند – این خانم از جایش بلند شد. دو سؤال مطرح کرد. بعد هم گریه کرد. احساساتش آنقدر جریحهدار شده بود، آن چنان عواطفش بر او غلبه کرده بود که گفت چرا به من گفتهاند روسری سرت کن؟ و این را اهانت فرض کرده بود! امروزه، این است فرهنگ رایج دنیا! او نمیخواست کلک بزند، نمیخواست اذیت کند، یک خانم جوانی بود، خیال میکرد که به او اهانت شده است. یقیناً اگر با آن کارهایی که در واقع اهانت است، ظلم است به زن و به او هر جور و به هر نحوی با وی برخورد میشد، اینقدر به خودش اهانت فرض نمیکرد. خوب این فرهنگ غلط است که بر ذهنها، حاکم شده و جا افتاده است. سالیان دراز با تمام وسایل روی این انحراف کار شده است. باید با آن مبارزه کرد. چگونه میشود با آن مبارزه کرد؟ برای مردم خود ما هم، هنوز حداقل برای یک عده نامعلوم است. این مسئله حل نشده است. خیلی از خانمها هستند که متدین هستند، مسلمان هستند، به انقلاب هم عقیده دارند، ولی مسئله حجاب برایشان روشن نیست. حرفی ندارد، حجاب را رعایت میکنند اما واقعاً حجاب، در ذهن آنها سؤال و مسئله است. باید به اینها پاسخ داده بشود. ما ابهامی نداریم، برای ماها روشن است قضیه. و برای خیلیهای دیگر، قضیه روشن است. ولی خوب، این بایستی واضح و پیرامون آن روشنگری بشود. برای همه روشن بشود و این کاری است لازم، این هم کار فرهنگی است که بنده زیاد رویش اصرار داشتم و دارم. در نماز جمعه هم گفتم. خدمت آقایان عزیز سازمان تبلیغات، جناب آیتالله جنتی مکرر صحبت شده والحمدلله همت کردهاند و این اجتماع خوب را تشکیل دادهاند. اما این، یک چشمۀ کار است. کارهای زیادی باید انجام بشود. در خود همین جلسه هم، بایستی با احساس مسئولیت، برادران و خواهران، اندیشمندان، اهل نظر از جوانب گوناگون، این مسئله را باز کنند. بشکافند بحث کنند. به سؤالات، پاسخ بدهند تا ما، قضیه را بتوانیم به تبیین مورد نیازش، انشاءالله برسانیم.
برای همه خواهران و برادرانی که تشریف دارند، صمیمانه آرزوی توفیق در این کار مهم را میکنم. مخصوصاً برای دست اندرکاران این کنگره، برای برادران و خواهرانی که ستاد این کنگره را تشکیل دادند. و انشاءالله به انتظار این خواهیم بود که آثار و نتایج این اجتماع پرمعنا و پرمغز شما را بعداً در جزوات شما ببینیم و شاید در کنار این، انشاءالله بتوانیم کارهای زیادی را انجام بدهیم.