دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

احترام به سادات

No image
احترام به سادات

احترام به سادات

آن بزرگوار محبت بسیارى نسبت به سادات و اولاد حضرت زهرا(علیها السلام) داشت و کمال اخلاص خود را نسبت به آنان ابراز مى نمود. او داراى مقامات بلند و کرامات باهره بود.([15])

از مرحوم خواجویى درباره احترام به سادات و سخن رسول الله(صلى الله علیه وآله) که فرموده است:

اکرموا اولادى الصّالحون لله و الطالحون لى گرامى بدارید اولاد مرا! شایستگان آن ها را براى خدا و غیر شایستگان را براى من!

پرسیدند که آیا این مطلب از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله)است؟

ایشان با استناد به نظر دانشوران شیعه نوشت:

این حدیث را علماى امامیه به عبارات متقاربه ]نزدیک به هم[ از آن حضرت نقل کرده اند و صاحب «لوامع الهیّه» در مباحث کلامیه چنین نقل کرده است: اکرموا صالحهم لله و طالحهم لأجلى.([16]) و در جامع الاخبار، ص 140 موجود است. و در مستدرک الوسائل فقط یک کلمه «احبّوا» به جاى «اکرموا» آمده است. روایت چنین است: قال رسول الله(صلى الله علیه وآله): احبّوا اولادى، الصّالحون لله و الطّالحون لى.([17])

مرحوم خواجویى مى نویسد:

پیرامون این موضوع در کتاب «فواید» مبسوط بحث کرده است.([18])

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.

پر بازدیدترین ها

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.
خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
Powered by TayaCMS