دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

الهیات جنگ...

یادداشت
الهیات جنگ...
الهیات جنگ...
این روزها زیاد اصطلاح «الهیات جنگ» را می‌شنویم؛ منظور از این اصطلاح چیست؟! مثلاً منظور معنوی بودن در جنگ است؟! منظور توجه به اصل وجود خداوند در جنگ است؟! منظور مجموعه احکام فقهی جنگ است؟! خیر! پس منظور چیست؟!

خداوند تبارک‌وتعالی غنی مطلق است؛ یعنی از خارج و غیر از خود اثر نمی‌پذیرد، اثر پذیرفتن از غیر، مستلزم نوعی نقص در وجود است و خداوند از آن بری است؛ چنین نیست که ما همان‌طور که می‌رویم با کسی صحبت می‌کنیم، او را خام می‌کنیم، بتوانیم خداوند را نیز خام کنیم، سبحان الله؛ چنین نیست که بتوانیم برای خداوند تبارک‌وتعالی فیلم بازی کنیم، با اصرارکردن بیشتر او را راضی کنیم و...

هرچه هست در این عالَم، خداوند است و قوانین ثابتی که او برای اداره عالَم وضع کرده است؛ می‌توان گفت: سیستم عالم هوشمند است؛ وقتی به سطحی از اضطرار رسیدی؛ وقتی انفاق و ایثار کردی؛ وقتی اخلاص و تقوا ورزیدی؛ وقتی وحدت داشتید؛ شکر کردید؛ حسن‌ظن داشتید و... اینها همه یک سنت‌های الهی را جاری می‌کند.

اگر هم جایی می‌گوید: بگو یا اصرار کن، نه از این باب است که خداوند تبارک‌وتعالی نمی‌داند یا نیاز به گفتن و تکرار شما دارد؛ بلکه این گفتن و تکرار مصلحت و خیری برای شما دارد و خودش بخشی از سنت و قانون الهی است. 

هر اتفاقی در این عالم رخ می‌دهد بر اساس یک سنت الهی و در یک دستگاه حکمت قرار دارد. وقتی می‌گوییم الهیات جنگ، منظور آشنایی با سنت‌ها و حکمت‌های جاری در موضوع جنگ است و در همین وِزان، می‌توان از تعابیر «الهیات اقتصاد»؛ «الهیات اداره کشور»؛ «الهیات بازار» و... نیز استفاده کرد؛ سنت‌ها، حکمت‌ها و قوانین الهی در هر کدام از این حوزه‌‌ها را الهیات آن حوزه می‌نامیم؛ این الهیات غیر از احکام فقهی در هرکدام این حوزه‌ها است؛ فهم این الهیات در هر حوزه برای هم‌سو شدن با سنن عالم و استفاده از این سنن الهی در مسیر تعالی فردی و اجتماعی در آن حوزه به کار ما می‌آید. فهم این سنت‌‌ها و حکمت‌ها به ما کمک می‌کند در وسط چالش‌ها و سخت‌ترین شرایط نیز آرام باشیم؛ درست انتخاب کنیم و ثابت‌قدم پیش رویم.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.

پر بازدیدترین ها

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.
خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
Powered by TayaCMS