دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

انتشار کتاب شبهه انگیز درباره عاشورا

No image
انتشار کتاب شبهه انگیز درباره عاشورا اخیرا کتابی وارد چرخه توزیع کتب شده که به موضوع عاشورا و صحنه کار زار کاروان امام حسین (ع) با لشگر یزید پرداخته و مطالبی شبهه‌انگیز را مطرح کرده است.
به گزارش شیعه نیوز به نقل از جهان، این کتاب واکنش‌های جدی برخی از محافل دینی و حوزه‌های علمیه را در پی داشته است.
کتاب مذکور به قلم الف.م است و به 40 مورد از علل عطشان شدن امام حسین(ع) به زعم نویسنده کتاب اشاره می‌کند. کتاب یاد شده مطالب و موارد نوشته شده شده در " انالعطشان " را برگرفته از مستندات تاریخی دینی می‌داند.
در بخشی از این کتاب نوشته شده است: «...فقط چهار هزار تیر دفعتا بر بدن امام(ع) وارد شد... هشتاد هزار زخم شمشیر به غیر از زخم تیر بر بدن حضرت وارد شده بود. »
در انالعطشان آمده است: «...شیطان گفت پس بار الها حاجت من این است که هنوز اباعبدا...الحسین (ع) در گودی قتلگاه شهید نشده است، پس حرارت خورشید را بر بدن وی 70 برابر بیشتر کن... شیطان حرارت زیاد خورشید را احساس نمود و از صحنه کربلا فرار کرد. حال ای عزیز تو خود قضاوت کن اگر خورشید گرمایش70 برابر شود، عطش حضرت 70 برابر شده است...»
در بخش های مختلفی از این کتاب نیز اشعاری به نقل از ناصرالدین شاه قاجار منتشر شده است.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.

پر بازدیدترین ها

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.
Powered by TayaCMS