دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

اوصاف حمیده

No image
اوصاف حمیده

اوصاف حمیده

شیخ اسماعیل همانند سایر بزرگان و فرزانگان مکتب تشیع، اوصاف حمیده و اخلاق حسنه داشت. در بین علمای حوزه ها، معروف به زهد و ورع و عبادت بود. از مجالس غیبت و مجالسی که دوری از خدا را می آورد، پرهیز می کرد. برای نمونه به فرمایش آیت الله محلاتی درباره ی مهاجرت خود از بروجرد چنین فرموده:

«چیزی که از توقف در بلاد عجم مرا به کلی منصرف کرد، این بود که معاشرت و خلطه و آمیزش با مردم را در آن سامان با حقیقت خداپرستی به حسب مذاق خود منافی دیدم و جمع ما بین خلق و خالق را در آن بلاد در عهده خود ندیدم. به این سبب با یک مشت اهل و عیال و اولاد از همه چیز چشم پوشیدم»[17]

شیخ اسماعیل علت اصلی سفر خود را اجتناب از گناه.

در جای دیگر فرموده:

«متاسفانه شهر نجف را هم مانند بلاد عجم یافتم که با خلوص نیت راستی متضاد بود. هر چه خواستم از شهرت طلبی و کارهای غیر از خدا منظوری نداشته باشد، از عهده ی خود خارج دیدم.».[18]

این فرزانه نامدار به خدا پناه برد و به بحث و تحقیق و تالیف پرداخت. آری مردان خدا و مجاهدان شب زنده دار هر چه عمل می کنند، فقط رضایت خدا را می خواهند و برای غیر او ارزشی قائل نیستند در راه خدا از تمام خواسته های خود می گذرند.

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.

پر بازدیدترین ها

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.
خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
Powered by TayaCMS