دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

تالیفات ابوالقاسم اسماعیل بن عباد

No image
تالیفات ابوالقاسم اسماعیل بن عباد

نثر صاحب

صاحب در فـن نویسندگى و کتـابت نیز مهارتى عجیب داشت و در این زمینه خود دارنده سبک و روش بود. ثعالبى منشأت صاحب را از حیث زیبایى لفظ و معنى به سرحد سحر و اعجاز نزدیک مى دانست. صاحب نوشته هاى خود را به آیات قرآن، امثال و پندها و کلمات و اشعار شعراى مشهور مزیّن مى ساخت. جمله «ایّها القاضى بِقُمْ قد عَزلناک فَقُمْ»([1])

اى قاضى شهر قم، همانا تو را از قضاوت برکنار نموده ایم، پس از جاى خود برخیز، از جمله هاى ادبى مشهور صاحب است. توقیعات([2]) متعدد صاحب نیز از دیگر نشانه هاى فصاحت و بلاغت و مهارت او در فنون ادبى مى باشد.

صاحب و زبان فارسى :

برخى گمان مى کنند صاحب با ترجیح ادبیات عرب بر ادبیات فارسى تعصب به خرج مى داده است و حال آنکه بررسى احوال او این باور را تکذیب مى کند. بهترین شاهد و دلیل ما، ارتباط صاحب با شعراى پارسى گویى همچون منطقى «بندار رازى» غضائرى و جنیدى و احترام ویژه صاحب در تکریم آنان مى باشد.

تحـقیق و تـأمل در آنچه مـدارک گفته اند نشان مى دهد که صاحب هیچ گاه با زبان فارسى و فـارسى زبانان مخالف نبوده است ، بلکه وى بـا نژاد پرستى و کفر و بازگشت به مجـوسیّت که بـه بهانه دفاع از زبان فارسى انجام مى شد ، دشمنى مىورزید. او از ترویج و توسعه مجوسیّت نگران بود، بویژه که در دولت آل بویه برخى بزرگان دیالمه بر کیش زردشتى باقى بودند و در منصبـهاى مهم قرار داشتند و صاحب به دلیل پاى بندى به دیـن و مذهب خـود از آنـها دلگیر بـود. از هـمین رو گـاهى در بیان دلتنگى از آنها سـخن مى گفت و نمى توان این موضع گیرى ها را مخالفت با زبان فارسى شمرد.([3])



[1] - این جمله را صاحب به قاضى شهر قم که تخلّف ورزیده و رشوه ستانده بود، نوشته است. (ر.ک : صاحب بن عباد شرح احوال و آثار، ص200 - 194).

[2] - توقیع جوابى است که بزرگان در ذیل نوشته هاى دادخواهان و کسانى که به آنها عریضه تقدیم مى داشتند مى نوشتند. توقیع با عبارتى موجز و مختصر که از فصاحت و بلاغت برخوردار بود نوشته مى شد.

[3] - همان، ص102.

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.

پر بازدیدترین ها

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.
خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
Powered by TayaCMS