دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

تذکر و پند

No image
تذکر و پند مقدّس اردبیلى

صاحب روضات به نقل از کتاب «حدائق المقرّبین» مى نویسد:

هنگامى که صاحب معالم و صاحب مدارک وارد عراق شدند و به حضور مقدّس اردبیلى رسیدند درخواست کردند تا مراتب و مطالبى که در اجتهاد دخالت دارند به آنان بیاموزد. مقدّس پذیرفت و نخست مقدارى از فن منطق به آن ها تعلیم داد. سپس به آن ها دستور داد تا اصول فقه را بخوانند و مخصوصاً متعرض شد بهترین کتابى که در اصول تألیف شده شرح عمیدى است. شیخ پس از آن که مراتب علمى را از جناب مقدّس فراگرفت و خواست به وطن بازگردد از مقدّس درخواست کرد تا مطالبى را محض تذکر و پند براى او مرقوم بدارد. مقدّس هم چند حدیثى در ورقه اى گرد آورد و در پایان آن نوشت: «این احادیث را احمد طبق درخواست دوست ارجمندش گرد آورده تا فرمان او را امتثال کرده و مراتب خشنودى او را به دست آورده باشد.([9])

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.

پر بازدیدترین ها

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.
خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
Powered by TayaCMS