دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

تفکّر

یک ساعت فکر کردن، از عبادت یک سال بهتر است.
تفکّر
تفکّر

تفکّر

قال رسول الله (ص): «فِکرُ سَاعَهٍ خیرٌ مِن عِبادَهِ سَنَهٍ» ( بحار الانوار، ج 6، ص133، باب4 )

تفکّر، کلید انسان شدن و انسان زیستن است. اگر انسان، تفکّر نکند هویّت واقعی خود را نخواهد شناخت. در نتیجه به کمال واقعی خود دست نخواهد یافت. تفکّر در روایات از جایگاه والایی برخوردار است؛ به‌طوری که حتی از یک سال عبادت و در برخی روایات از شصت سال عبادت برتر دانسته شده است.

چه بسا یک لحظه تفکّر، انسان را از خواب غفلت بیدار و مسیر زندگی انسان را عوض می‌کند. حضرت امام خمینی(ره) در کتاب چهل حدیث خود می‌فرماید: خواب و بیداری و غفلت و هوشیاری بدن و نفس انسان باهم فرق می‌کند. چه بسا چشم ظاهر بیدار است، ولی چشم باطن و بصیرت انسان در خواب سنگینی فرو رفته باشد و جنبه ملکوت نفس در غفلت و بیهوشی باشد.[1]  عدم بصیرت و غفلت، انسان را به هلاکت می‌اندازد؛ به‌همین دلیل است که در قرآن و روایات، دائماً انسان  به تفکّر ترغیب شده است.

اهمیّت و عظمت تفکّر در این است که اگر انسان در مورد خدا و به ‌دلیل ربوبیّت او و مربوبیّت ما، سوای خداوند در حد توان بیندیشد و بفهمد که خداوند، کمال محض و منشأ تمام خوبیها است و دیگران در همه امور خود محتاج او هستند، آنگاه چنین انسانی به حقیقت عبادت پی خواهد برد؛ از این جهت است که تفکّر، عبادت علمی است و سایر عبادات را از قبیل نماز و روزه به‌دنبال دارد.[2] به‌همین جهت تفکّری منظور است که در سعادت انسان، دارای نقشی اساسی باشد؛ فکری که به نحوی با خدا ارتباط پیدا کند و مانع غفلت انسان گردد. چنین‌ تفکّری منجر به افزایش توجه به عبادت خداوند خواهد شد.[3]

در همین راستا رابطه تفکر و بصیرت نیز روشن می‌شود؛ تفکر منجر به افزایش بصیرت می‌شود. اگر تفکر نباشد، بصیرت حاصل نخواهد شد. اگر انسان، ساعتی را و بلکه لحظه‌ای را به تفکّر پیرامون خود و خدای خود بپردازد و فکر کند، که کجا بوده، کجا هست و کجا خواهد رفت؛ دیگر چنین انسانی به گرد گناه و آلودگی‌ها نخواهد رفت، از غرق شدن در گرداب گناه نجات خواهد یافت و در مسیر بندگی خداوند و دست یافتن به کمال و سعادت ابدی بیش از پیش تلاش خواهد کرد.

    پی نوشت:
  • [1]. خمینی، امام سید روح‌الله؛ چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1379، چاپ بیست دوم، ص189.
  • [2]. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان: شرح زیارت جامعه کبیره، قم، اسراء، 1385، چاپ سوم،  جلد دوم، ص418.
  • [3]. مصباح یزدی، محمدتقی؛ به‌سوی او، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1382، ص154.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.

پر بازدیدترین ها

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.
خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
Powered by TayaCMS