دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

توجه به شأن روحانیت

No image
توجه به شأن روحانیت

توجه به شأن روحانیت

آیت الله شهیدى به شأن و منزلت سلسله جلیله روحانیت توجه خاصى داشت. همیشه به روحانیون سفارش مى کرد: که مواظب اعمال و رفتار خود باشید تا خداى ناکرده توسط حرکات و سخنان شما ضربه اى به دین و اعتقادات مردم وارد نیاید. خودش به صفات زیباى اخلاقى آراسته بود. قوت قلب، شجاعت، اخلاق نیک، تواضع، حلم، وقار و شکیبایى از جمله ویژگى هاى وى بود. با این حال هر گاه احساس مى کرد از سوى افرادى جایگاه رفیع روحانیت مورد خدشه قرار گرفته است، به صورت شایسته اى از آن دفاع مى کرد. روزى در زمان سرلشگر مقبلى، استاندار وقت آذربایجان، فردى روحانى نما را به اتهام خیانتى دستگیر نمودند. بعد از اثبات جرم، برخى از فرصت طلبان با همدستى عوامل طاغوت به خاطر شکستن قداست روحانیت وى را به حضور آیت الله شهیدى آوردند و گفتند: آقا! شما که براى شأن و منزلت روحانیت این همه ارزش قائلید در میان آنان چنین افرادى وجود دارد. آقاى شهیدى فرد مزبور را به نزدیک طلبیده و سپس وى را خلع لباس نموده و عبا و عمامه را در کنار خویش قرار داد و آنگاه خطاب به حضار فرمود: این شخص در پوشیدن این عبا و عمامه به ما روحانیت خیانت کرده است و ما این لباس را از او گرفتیم، و حالا هر خیانتى که به شما کرده، ببرید و مجازاتش کنید. در ادامه فرمود: هیچ وقت نگویید یک روحانى خیانت کرده بلکه بگویید یک خائن آمده و لباس روحانى پوشیده است.

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.

پر بازدیدترین ها

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.
خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
Powered by TayaCMS