دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

توجّه به جایگاه روحانیت

No image
توجّه به جایگاه روحانیت

توجّه به جایگاه روحانیت

روزى یکى از تجّار نیکوکار به حضور آقاى آخوند رسیده و عرض مى کند: من باغى دارم که الآن([13]) هشتاد هزار تومان قیمت دارددوست دارم آن باغ را به شما ببخشم.

ایشان مى فرماید: اگر الآن باغ را بفروشى و پول آن را به من بدهى که به عنوان شهریه به طلاب بدهم، مى پذیرم و الاّ قبول نخواهم کرد.

یکى از حاضرین به آخوند عرض مى کند: وقتى ایشان مایلند این باغ را به شما ببخشند، چرا قبول نمىکنید؟ آخوند ملا على همدانى مى فرماید: اگر الآن من این باغ را قبول کنم، قیمت آن هشتاد هزار تومان است، بعد از مدتى با یک کلاغ چهل کلاغ مردم به هشتصد هزار تومان و بعد از مدتى، چند میلیون خواهد شد. این امر سبب مى شود که مردم نسبت به روحانیت بدبین شوند و در صداقت آنان تردید نموده و عقایدشان متزلزل شود!

او بارها مى گفت: عمّامه من سفید است باید مراقبت کنم لکه دار نشودپارچه سفید زود لکّه بر مى دارد. (با اندک لغزشى، حیثیت روحانیت زیر سؤال مى رود.)([14])

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.

پر بازدیدترین ها

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.
خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
Powered by TayaCMS