دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

جدیت در تحصیل

No image
جدیت در تحصیل

جدیت در تحصیل

وى در دوران تحصیل با جدیت تمام به تحصیل و تدریس مشغول بود. او براى یادگیرى زبان عربى با دیگران عربى صحبت مى کرد و کتاب فارسى نمى خواند. خود در این باره مى نویسد:

«اوقاتى در عتبات بودیم، روزى در سامراء در محضر استاد طاب ثراه بودم و از همه نوع ]افراد [در مجلس بودند. شیخ رو کردند به قاضى که قدرى از قرآن بخوان و قاضى ]که[ در قرائت استاد بود، شروع ]کرد[ به لحن عرب و صوت خوش قرآن خواندن. حقیر چون لهجه عربى را از اعراب کربلا تحصیل کرده بودم و در قرائت به قدر کفایت بهره داشتم، در چندین جاىِ از آیات، به قاضى اعتراض کردم. مجلس بر قاضى دشوار شد و بعد از فراغ گفت: تو بخوان. بلافاصله شروع کردم به خواندن به نحوى که شیخ استاد در تعجب شد و فرمود: تو جوان و نشوِ تو در یزد و هنوز چندان با عرب معاشرت نداشته اى چگونه قرائت را به لهجه عرب مى خوانى؟

عرض کردم که در کربلا جمعى از اولاد اعراب نزد من درس مى خواندند و با آن ها تعهد نمودم که به قدر مقدور با من به عربى سخن گویند و وقتى در خدمت جدّم حسین(علیه السلام) تضرع نمودم و همین مطلب را خواهش نمودم و چندان گذشت که ماهر شدم و با عرب ها هم سخن مى شدم که چندان عجمیت در من معلوم نبود، بسیار تحسین فرمودند و تمام اهل مجلس گفتند که این حالت شایسته تحصیل است و مکرر با رفقاى عرب و عجم خود در کربلا مى گفتم که عمداً در مجالس، مطالب مشکله را عنوان کنید و از من بپرسید که ندانم و ناچار در فکر مطالعه و فهمیدن آن ها بشوم. گاهى قصاید عربى مى ساختم و نزد شعراى عرب مى خواندم که ایرادهاى عربى بگیرند و مواقع الفاظ عرب را بفهمم و به کلى رجوع به کتب فارسیه نمى کردم مگر کتب ادعیه و مواعظ. و مى دیدم که نکاتى که از تمام کلام فهمیده مى شود هرگز در ترجمه فارسى نمى آید و حتى کتاب حق الیقین مجلسى که در میان کتب فارسى داشتم آن را به دوستى بخشیدم.»[8]

این کوشش باعث شد این روحانى جوان میبدى به ادبیات و دقایق لغات عرب تسلط کافى پیدا کند و کتاب هاى دقیق و بى نظیرى در این زمینه پدید آورد.

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

سید علی میبدی

سید علی میبدی

جدیدترین ها در این موضوع

خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.

پر بازدیدترین ها

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.
خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
Powered by TayaCMS