دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

خدمت گذارى

No image
خدمت گذارى

خدمت گذارى

شیخ جعفر کاشف الغطاء، همانند بسیارى از عالمان تشیع، از خدمت به محرومان و مستضعفان غافل نبود و در این زمینه، گوى سبقت را از دیگران ربود. به مواردى از این اخلاق حسنه، اشاره مى کنیم.

الف: همه ساله خانه خود را رهن مى گذاشت و پول آن را بین فقیران شهر نجف تقسیم مى کرد و در مسافرتهایى که به ایران داشت، از وجوهاتى که از بزرگان به حضورش تقدیم مى کردند، خانه اش را از رهن خارج مى ساخت.

ب: گاهى که مستمندان هنگام اقامه نماز جماعت، اظهار ندارى مى کردند، شیخ، میان جمعیت به گردش مى پرداخت و برایشان پول جمع مى کرد.[27]

ج: شیخ در سفرى که به اصفهان داشت، هنگام بازگشت، سید فقیرى به او مراجعه و اظهار نیاز کرد. شیخ نامه اى براى امین الدوله نوشت و از او خواست به سید کمک کند. سید گفت: مى ترسم کمکى به من نکند. شیخ که در حال حرکت به سمت نجف اشرف بود، گفت: من مى مانم تا تو بیایى. سید بعد از مدتى آمد، در حالى که کیسه پولى دستش بود. آن را به شیخ داد. شیخ مشاهده نمود دویست تومان پول در آن است. صد تومان را به سید داد و بقیه را بین فقیران تقسیم کرد و به زادگاه خود بازگشت.[28]

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.

پر بازدیدترین ها

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.
خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
Powered by TayaCMS