دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

در سایه سار سخنان او

No image
در سایه سار سخنان او

در سایه سار سخنان او

اسلام بزرگ ترین خطر براى مادّى گرایان، صهیونیست ها، کمونیست ها و تمام آنانى است که دشمنِ عدالت و آزادى هستند.([34])

فقر، ساخته دست مردم است زیرا پیامبر(صلى الله علیه وآله)مى فرماید:

«انّ النّاس لو ادّوا زکاة اموالهم ما بقى فقیر اگر مردم زکات مالشان را بپردازند، فقیرى باقى نمى ماند.»

براى همه مردم خیر و خوبى مى خواهم، حتى براى دشمنانم. از صمیم قلب، آرزو مى کنم تمام مردم دانشمند و ثروتمند باشند.

زن، شوهرِ جوانش را پیر و شوهرِ پیر را جوان مى کند. از زنِ بد و فرزند ناباب به خدا پناه مى برم.([35])

توصیه من به طلاب آن است که در عزم خود براى یادگیرى دانش، ثابت قدم باشند و درس را کامل بفهمند و از درس یک ثانیه هم غایب نشوند و با تمام وجود به پیش بروند چون اگر وقت رفت، بر نمى گردد.([36])

در اعماق وجود هر انسانى، نفحه اى الهى است که اگر خوب بهره بردارى شود و بر تلخى و سختى ها صبور باشد، انسان به هدف خود مى رسد و وجودش داراى قیمت و معنا مى گردد اگر چه در محیطِ عقب مانده باشد. ولى اگر سستى کند و تنبلى بورزد و در حاشیه زندگى کند، حیاتش بى معناست، اگر چه در شهر مترقّى و متمدّن باشد.([37])

من دوست دارم بسیار بخوانم و کم تر بنویسم، بلکه دوست ندارم بنویسم مگر این که راه فرارى برایم نمانده باشد. اگر چیزى در وجودم احساس کنم (که دانستنش براى مردم ضرورى است) آرامش ندارم تا زمانى که آن را به مردم اعلان کنم (بنویسم). من تشنه خواندن و مطالعه هستم و دوست دارم مشغولیت هر روزه من باشد.([38])

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.

پر بازدیدترین ها

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.
خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
Powered by TayaCMS