دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

در سنگر مرجعیّت

No image
در سنگر مرجعیّت

در سنگر مرجعیّت

انتقال تدریجى مرجعیّت آیت الله سیستانى، هنگامى آغاز شد که وى در سال 1409 ق. به عیادت استاد بزرگوارش، حضرت آیت الله خویى مشرف شد و استاد از وى درخواست کرد که به جاى او در مسجد خضراء نجف، امامت جماعت آنجا را به عهده بگیرد. وى در ابتدا این مسئولیت خطیر را نپذیرفت، امّا استاد اصرار کرد و آیت الله سیستانى پس از چند روز، موافقت خود را اعلام کرد.

از آن سال تا سال 1414 ق. که این مسجد از طرف رژیم بعثى صدام بسته شد، نماز جماعت توسط وى در این مسجد اقامه شد. در پى این قضیّه، جمعى از عالمان نجف بعد از فوت آیت الله سیّد نصرالله مستنبط از آیت الله خویى درخواست کردند که وى فردى را که داراى صلاحیّت مرجعیّت در حوزه علمیه نجف اشرف باشد، معرفى کند.

وى آیت الله سیستانى را که از جهت علمى، اخلاقى و اجتماعى مورد تأیید بود، انتخاب و معرفى کرد.

آیت الله سیستانى در تدوام راه استادش، ضمن اقامه نماز در مسجد خضرا در آن جا شروع به تدریس کرد و روش و سیره استاد خویش را پى گیرى کرد.

پس از وفات آیت الله خویى، وى بر جنازه او نماز خواند و پس از او، زمام مرجعیّت حوزه علمیه نجف را به دست گرفت.

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.

پر بازدیدترین ها

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.
خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
Powered by TayaCMS