دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

راهنمایی امام

No image
راهنمایی امام

راهنمایی امام

در کتب فقهی دو فتوا از محمدمهدی فتونی نقل و مورد گفت وگو است.

فتوای اول او، این است که آب قلیل با ملاقات با نجاست نجس نمی شود. این قول بر خلاف نظر دیگر مراجع تقلید است. مراجع شیعه معتقدند آب قلیل با برخورد با نجس، نجس می شود. فتونی برای اثبات نظر خود رساله ای نگاشته است و در کتب فقهی ضمن اشاره به نظر او، ادله ی او را نقد کرده اند[47].

فتوای دوم او، این است که مسافری که قصد اقامت ده روزه در شهری را داشته باشد، نمی تواند از حصار شهر خارج شود و به باغات و محلات اطراف شهر برود[48].

این فتوا، در آن زمان مشهور شد و علمای آن زمان به ردّ نظر او پرداختند. آقا محمد باقر بهبهانی معروف به وحید بهبهانی که از معاصران فتونی است، در این فتوا با فتونی به بحث پرداخت، اما نتوانست او را متقاعد سازد. آقا محمدباقر مازندرانی هزار جریبی (1205 قمری) شب در عالم رؤیا صاحب الزمان را در خواب دید و فرمود: «یا باقر! قل للفتونی الحق فی المسألة مع الباقر؛ ای باقر به فتونی بگو در این مسألة حق با باقر بهبهانی است.»[49].

سید جواد عاملی صاحب کتاب مفتاح الکرامة این داستان را به صورتی دیگر نقل می کند. او می گوید: محمدباقر هزار جریبی در عالم رؤیا از امیرالمؤمنین حکم این مسئله را سؤال کرد. امام در جواب فرمود: «به فتونی بگو نماز را به تمام بخواند.» یا «چه گونه حکم به شکسته بودن نماز کرده است.» تردید از ناقل است.[50]

این حکایت جدای از مباحث فقهی آن، نشانه ی این است که ائمه ی هدا، علیهم السلام، در مواقع لازم به راهنمایی مراجع تقلید می پردازند.

تذکر این نکته ضروری است که راهنمایی و دستگیری حضرات معصوم، علیهم السلام، مختص به علما و مراجع تقلید نیست، بلکه این امر برای هر انسان معتقدی که توسل به آن حضرات داشته باشد، ممکن است اتفاق بیفتد.

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

عالمان مرتبط

No image

محمد مهدی فتونی

جدیدترین ها در این موضوع

خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.

پر بازدیدترین ها

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.
خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
Powered by TayaCMS