دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

رحـلت

No image
رحـلت

رحـلت

سرانجام میرزا مهدى اصفهانى (خراسانى) پس از عمرى عبادت و طلب علم و کوشش هاى بسیار براى ترویج مکتب قرآنىِ خالص، در پرتو شمیم جان پرور ولایت حضرت مهدى - عجّل الله تعالى فرجه - مهیاى سفر آخرت مى شود. وى یک هفته پیش از رحلت، وصیّت مى کند و امانت ها را به صاحبانش بر مى گرداند. او روز پنجشنبه، پیش از رفتن به حمّام مقبره که نزدیک منزل وى بود، با تمامى اهل منزل خداحافظى مى کند و از آنان حلالیت مى طلبد. سپس به حمّام مى رود و بدن را شستشو مى دهد و از حمام خارج مى شود، و در محل رختکنِ حمام سکته مى کند و در اواخر ذى الحجّه سال 1365 هـ .ق. از این جهان به سراى جاوید مى شتابد.

پیکر پاک او را تا بامداد جمعه نگاه داشتند و در روز جمعه، با تشییعى عظیم، به صحن مطهر حضرت رضا(علیه السلام) آوردند، و پس از اداى مراسم، در دارالضیافه به خاک سپردند.

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.

پر بازدیدترین ها

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.
خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
Powered by TayaCMS