دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

رهبری و اصلاحات

رهبری و اصلاحات
رهبری و اصلاحات

کلمات کلیدی :

نویسنده :

اصلاحات، یا اصلاحات انقلابى و اسلامى و ایمان است و همه‌ى مسئولان کشور، همه‌ى مردم مؤمن و همه‌ى صاحب‌نظران با این اصلاحات موافقند؛ یا اصلاحات، اصلاحات امریکایى است و همه‌ى مسئولان کشور، همه‌ى مردم مؤمن و همه‌ى آحاد هوشیار ملت با آن مخالفند.

اصلاح این است که هر نقطه‌ى خرابى، هر نقطه‌ى نارسایى، هر نقطه‌ى فاسدى، به یک نقطه‌ى صحیح تبدیل شود.

اگر اصلاحات، پیشرفت و نوآورى براساس ارزشهاى انقلاب نباشد، جامعه دچار ناکامى خواهد شد.

انقلاب، خودش یک اصلاح بزرگ است.

تداوم اصلاحات، در ذات و هویت انقلاب نهفته است.

همه‌ى انسانهایى که از هر فسادى رنج مى‌برند، دلشان با این شعار مى‌تپد و طرفدار اصلاحاتند. (از فرمایشات رهبر فرزانه و حکیم)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.

پر بازدیدترین ها

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.
خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
Powered by TayaCMS