دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

زعامت دینى مردم یزد

No image
زعامت دینى مردم یزد

زعامت دینى مردم یزد

در آغاز ورود حاج شیخ به یزد مرجعیت تامه مردم بر عهده آیت الله میرزا سید على مدرّسى لب خندقى بود. با گذشت زمان و بر اثر اقدامات و تلاش هاى مجدانه حاج شیخ در راه پاسدارى از دین خدا و برپایى مجالس تبلیغ اسلام و دست گیرى مستمندان و یارى طلاب و دیگر امور اجتماعى، ریاست دینى مردم، خود به خود، به ایشان واگذار شد.([33])

البته نه تنها حاج شیخ طالب ریاست نبود بلکه او به علت احترام به آیت الله سید على مدرسى لب خندقى، سال ها در درس خارج وى شرکت مى کرد و بارها مى گفت:

«من مجتهد نیستم».([34])

در آن سال ها در حدود 20 مجتهد در یزد وجود داشت، در صورتى که حاج شیخ نزدیک به چهل سال ریاست بلامنازع مردم یزد را بر عهده داشت. او مرجع تمامى مسائل علمى و دینى و اجتماعى مردم یزد، بلکه شهرهاى هم جوار بود.

پس از آن که آیت الله شهید محمد صدوقى به اصرار و سفارش حاج شیخ و آقاى وزیرى و دیگر روحانیان، در یزد ماندگار شد، ریاست دینى مردم با حمایت و اصرار حاج شیخ به ایشان محوّل گردید.([35])

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

مطلب مکمل

کتاب سازمان‌های مردم نهاد

کتاب سازمان‌های مردم نهاد

هدف کلی این تحقیق استخراج راهکارهای ممکن در ایجاد و تقویت زمینه‌های لازم نظارت سازمان‌های غیر دولتی بر تبلیغ و ترویج پیام دینی است؛ اهداف فرعی این تحقیق عبارتنداز: ترسیم وضعیت موجود سازمان‌های غیر دولتی فعال در حوزه فرهنگی‌دینی، شناخت نوع رابطه دولت و سازمان‌های غیر دولتی فعال در حوزه فرهنگی دینی در نظارت بر تبلیغ و ترویج پیام های دینی، شناخت نوع رابطه سازمان‌های غیر دولتی در امر نظارت بر تبلیغ و ترویج پیام‌های دینی با یکدیگر، شناخت موانع موجود در نظارت سازمان‌های غیر دولتی بر تبلیغ و ترویج پیام‌های دینی است.

جدیدترین ها در این موضوع

خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.

پر بازدیدترین ها

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.
خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
Powered by TayaCMS