دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

زعامت شیعیان توسط آیت الله لطف الله صافی

No image
زعامت شیعیان توسط آیت الله لطف الله صافی

مرجعیّت

فقدان هر دانشمند صالح، ضایعه و مصیبتى بس عمیق و سهمگین است و فقط جایگزین شدن فقیه یا فقیهانى وارسته و شایسته، مى تواند موجب جبران و ترمیم آن ضایعه گرددچنان که امام صادق(علیه السلام) مى فرماید:

«اذا مات المؤمن الفقیه ثُلِّمَ فى الاسلام ثُلْمَةٌ لایسدّها شئ[29] هرگاه مؤمن دانشمندى بمیرد، چنان رخنه اى در اسلام ایجاد شود که هیچ چیز جاى آن را پر نکند».

به راستى شاگردان زبده و پرهیزکار مراجع، همان کانون هاى امیدى هستند که وجود پربرکت آنان، دل هر سوگوارى را تسلاّ داده، دیدگان نگران جامعه دینى را روشنایى مى بخشد.

حوزه هاى علمیّه و مردم متدیّن، پس از بررسى و تحقیق، با تقاضاهاى مکرّر، از آیت الله حاج شیخ لطف الله صافى درخواست کردند تا مرجعیّت و زعامت جامعه تشیّع را عهده دار شودبه ویژه آن که وى از شاگردان برجسته مراجع گذشته و از نویسندگان دردآشنا و دوراندیش جهان اسلام مى باشد.

وى نیز با پذیرش درخواست حوزه ها و اقشار مختلف، از نیمه دوم سال 1372ش. رساله عملیّه خود را به زیور طبع آراست و در کوتاه مدّت، مورد توجّه مراکز علمى و شیعیان ایران و جهان قرار گرفت.

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.

پر بازدیدترین ها

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.
خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
Powered by TayaCMS