دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

زعامت شیعیان توسط محمد شیخ مفید

No image
زعامت شیعیان توسط محمد شیخ مفید

بر کرسى زعامت شیعه

با وفات عضدالدوله توفان حوادث برپا شد و گرد و غبار دشمنى علیه شیعه بار دیگر پدید آمد. سال 372 هجرى برخى دیگر از خاندان بویه به امارت رسیدند و با روى کار آمدن قادر خلیفه عباسى - در سال 381 هجرى - خلافت عباسى تجدید حیات یافت و از نفوذ آل بویه کاسته شد. آشوب هاى مذهبى، فتنه انگیزى عیّاران سخن سرایى قصه ,خوانان، خطابه هاى واعظان بى سواد و آشوب طلبى سیاست پیشه گان, آتش فتنه را شعلهورتر مى کرد([1]) و آن دوران را به عصرى پرالتهاب و روزگارى پر از پیکارهاى عقیدتى جلوه گر مى ساخت. امّا تدبیر عالمانه و دقیق شیخ فرزانه و «مفید» اندیشمند - که ریاست جهان شیعه را به عهده داشت -، راه را بر کج روان و بدسگالان بسته بود و وعده هاى دروغین «مدینه فاضله» توسط افراد منحرف را رسوا و برملا مى ساخت.

بیرق مبارزه در سده چهارم به دست این دانشمند بصیر بود. وى با استفاده از چشمه پاک و زلال وحى، دانش و معرفت اصیل را به ارمغان آورد نظر معتزله را شنید و آراء غلات را بدست آورده سخنان زیدیه را دانست و به هریک جوابى منطقى و در خور ارائه داد و تا بدانجا پیش رفت که هر گروهى از آنان که در مناظره با شیخ مفید شرکت کردند، ساعتى بعد خموشى خجلت برگزیدند و با سکوت عجز آلود خود، نشان افتخار و سربلندى را به دست شیخ سپردند. رساله هاى استوار، متین و دقیق وى و بیان اعتقادات شیعه با اسلوبى صحیح و کم نظیر توفیقى افزون بود که رهبرى شیعیان را براى شیخ مفید پربارتر مى نمود.([2])



[1] -الکامل فى التاریخ، ابن اثیر، ج5، ص5.

[2] - ر.ک : مقاله 61 و 55 از کنگره جهانى شیخ مفید.

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.

پر بازدیدترین ها

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.
Powered by TayaCMS