دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

شب زنده دارى

No image
شب زنده دارى

شب زنده دارى

بى شک، مهم ترین ابزار موفقیت انسان مؤمن، به جاى آوردن نماز شب است. آن همه سفارش پیامبر گرامى اسلام و اهل بیت عصمت و طهارت در این باره بى جهت نیست و فرمایش خداوند که به برپاکنندگان نماز شب، مقام محمود عطا مى نمایم.

علماى بزرگ تشیع از این بهره بى نصیب نبودند و به این مهم مى پرداختند. شیخ جعفر کاشف الغطا از این نمونه عالمان است.

شیخ حسن، فرزند شیخ جعفر کاشف الغطاءمى گوید:

«پدرم عادت داشت شبها، موقع سحر بیدار باشد و به نماز شب بپردازد و به تبع او همه در خانه برمى خواستند.»[25]

شیخ جعفر کاشف الغطاء سفرهاى زیادى به شهرهاى گوناگون ایران داشت. در قزوین مهمان ملا عبدالوهاب برغانى - از علماى بزرگ قزوین- شد و سوز دعاى نیمه شب او اثر عجیبى در مجتهد بزرگ شهر، ملاتقى برغانى (شهید ثالث) گذاشت. خود او مى گوید:

«شیخ جعفر به قزوین وارد و به خانه برادرم ملا عبدالوهاب آمد. صداى گریه و ناله و شب زنده دارى او در آن ایام در روح من اثر کرد که از آن موقع تا کنون هر چند بیست و پنج سال مى گذرد، هر شب براى مناجات و عبادت حضرت بارى بر مى خیزم.»[26]

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.

پر بازدیدترین ها

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.
خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
Powered by TayaCMS