دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

عاشق اهل بیت(علیهم السلام)

No image
عاشق اهل بیت(علیهم السلام)

عاشق اهل بیت(علیهم السلام)

آیت الله محلاّتى، عشق و علاقه خاصّى به خاندان رسالت داشت و بر مصائب اهل بیت(علیهم السلام)بسیار مى گریست و دائماً در منزلش مجلس روضه و سوگوارى برقرار بود. به خصوص ماه محرّم و دهه عاشورا درس و بحث و مشاغل دیگرش را تعطیل مى کرد و براى حضرت سیّدالشهداء(علیه السلام) اقامه عزا مى نمود و بر مصائب خاندان رسالت اشک مى ریخت.

روز عاشورا خود به منبر مى رفت و با بیانى مستدل و آمیخته با خطابه، مطالب خود را بیان مى نمود و حضّار را به پارسایى، اخلاص و از همه مهم تر به ولایت اهل بیت(علیهم السلام) و آشنایى و اُنس با امام زمان(عج) و یاد کردن از آن حضرت، دعوت مى نمود و در پایان با ذکر مصیبت، اهل مجلس را شدیداً منقلب مى ساخت.

زیارت امین الله

ارتباط معنوى وى با پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) و ائمه اطهار(علیهم السلام) چنان قوى بود که هر موقع و در هر جا زیارتنامه یکى از آنان را مى خواند، خود را در حضور آن امام احساس مى کرد و حالت خاصّى به او دست مى داد.

روزى به برادرش آقاى آیت الله زاده گفته بود:

«من موقعى که زیارت امین الله([14]) را مى خوانم در مجلس یک عطر و بوى خوشى استشمام مى کنم.»

مرحوم محلاّتى همه فیوضات را به واسطه اهل بیت(علیهم السلام) مى دانست و معتقد بود کلید همه توفیقات علمى و عملى منحصر به توسّل به مقام ولایت است.([15])

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.

پر بازدیدترین ها

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.
خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
Powered by TayaCMS