دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

عنایات ائمه معصومین(علیهم السلام) به شیخ مفید

No image
عنایات ائمه معصومین(علیهم السلام) به شیخ مفید

<span style="FONT-FAMILY: 'Tahoma','sans-serif', COLOR: red, mso-bidi-font-size: 10.0pt" lang="AR-SA">داستانهایى از زندگانى شیخ<!--?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /--><o:p></o:p>

<span style="FONT-FAMILY: 'Tahoma','sans-serif', mso-bidi-font-size: 10.0pt" lang="AR-SA">«ایمان راسخ» و «انبوه دانش» شیخ به همراه «اخلاص و پشتکار» کیمیائى چشمگیر بود که وجود شیخ را نورانیّتى خیره کننده بخشیده بود و کار وى را بدانجا رسانید که چون فتوایى را بطور غیر عمد و به اشتباه جواب داد حضرت ولى عصر(عج) خود با پیغامى آن را اصلاح فرمود. پس از مدّتى که مرحوم مفید آگاه شد و در پى آن از دادن فتوا منصرف گردید، آن حضرت طى نامه اى خطاب به شیخ فرمود :<o:p></o:p>

<span style="FONT-FAMILY: 'Tahoma','sans-serif', mso-bidi-font-size: 10.0pt" lang="AR-SA">«بر شماست که فتوا بدهید و بر ماست که شما را استوار کرده و نگذاریم در خطا بیفتید».<o:p></o:p>

<span style="FONT-FAMILY: 'Tahoma','sans-serif', mso-bidi-font-size: 10.0pt" lang="AR-SA">مقام علمى و منزلت معنوى شیخ در آن حد بـود که در خـواب دخت رسولُ الله(صلى الله علیه وآله) حـضرت زهـرا(علیها السلام)را دیـد که دست عزیزان خود امام حسن و امام حسین(علیهما السلام) را در دست داشته و خطاب به شیخ فرمود : «اى شیخ به این دو فقه بیاموز».<o:p></o:p>

<span style="FONT-FAMILY: 'Tahoma','sans-serif', mso-bidi-font-size: 10.0pt" lang="AR-SA">ساعاتى بعد حیرت مرحـوم مفید برطـرف شد چـرا که مادر سیّد مـرتضى و سیّد رضـى را دیـد که دست دو فرزند خـود را در دست داشته و به شیخ گفت : اى شیخ به این دو فـقه یاد بـده.<o:p></o:p>

<span style="FONT-FAMILY: 'Tahoma','sans-serif', mso-bidi-font-size: 10.0pt" lang="AR-SA">و آنگاه که در مسأله اى فقهى بین استاد و شاگرد شیخ مفید و سیّد مرتضى اختلاف نظر و با بحث و ارائه دلیل مشکل حل نشد. هر دو راضى به قضاوت امام امیرالمؤمنین على(علیه السلام)شدند. مسأله را بر کاغذى نوشته و بالاى ضریح مقدّس حضرت گذاردند. صبح روز بعد که کاغذ را برداشتند دستخطى مزیّن به چنین نوشته اى دیدند که:<o:p></o:p>

<span style="FONT-FAMILY: 'Tahoma','sans-serif', mso-bidi-font-size: 10.0pt" lang="AR-SA">«اَنْتَ شَیْخى و مُعْتَمِدى وَالحَقُّ مَعَ وَلَدى عَلَمُ الهُدى»<o:p></o:p>

<span style="FONT-FAMILY: 'Tahoma','sans-serif', mso-bidi-font-size: 10.0pt" lang="AR-SA">(اى شیخ!) تو مورد اطمینان من هستى و حق با فرزندم سیّد مرتضى علم الهدى است.(<a style="mso-footnote-id: ftn1" title="" href="#_ftn1" name="_ftnref1">[1])<o:p></o:p>

<br clear="all">

<a style="mso-footnote-id: ftn1" title="" href="#_ftnref1" name="_ftn1"><span style="FONT-FAMILY: 'Traditional Arabic', FONT-SIZE: 10pt, mso-ansi-font-size: 12.0pt" lang="AR-SA">[1]<span style="FONT-FAMILY: 'Traditional Arabic', FONT-SIZE: 10pt, mso-ansi-font-size: 12.0pt" lang="AR-SA"> - قصص العلماء، میرزا محمد تنکابنى، ص399 - 403.<o:p></o:p>

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.

پر بازدیدترین ها

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.
Powered by TayaCMS