دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فضائل اخلاقی

No image
فضائل اخلاقی

از صفات دیگر وى، مخالفت شدید با خرافات و سوء استفاده از مقام و عناوین بود. در این باره یکى از شاگردان آیت الله مدنى چنین نقل مى کند:

«روزى به ملاقات آقا رفتم. او دراز کشیده بود و فرمود: آقا سیّد نصرالله! مردم چرا این طورى اند، گفتم: چرا؟ آقا فرمود: من مى خواستم شهریه طلبه ها را بدهم، هفتاد تومان قرض کرده ام تا شهریه طلبه ها را بدهم. مردم سیّدى را براى منبر آورده اند و شبى یک ران کباب براى مصرف ایشان و براى هر شبش پول کذایى مى دهند.»[26]

آرى از خصوصیات دیگر وى، اهمیت فوق العاده به تحصیل و امور طلاّب و قوى کردن ادبیات طلاّب بود. وقتى طلبه اى از قم براى تحصیل به کاشان مى رفت، خودش از ادبیات امتحان مى گرفت و مى فرمود:

پایه طلبه باید قوى باشد و به خادم مدرسه سفارش مى کرد که مبادا با خاموش کردن چراغ ها، مانع مطالعه طلاّب شوى.

از خصوصیات دیگر وى، ارادت خاص به اهل بیت معصوم(علیها السلام) بود. زمانى که زندگى کسى را براى الگو پذیرى معرفى مى کرد، زندگى مولاى متقیان، على(علیه السلام) را سرمشقى براى زندگى خود و دیگران بیان مى کرد و زمانى که مظلومیت على(علیه السلام) را یادآورى مى کرد، اشک در چشمانش حلقه مى زد. آرى، این فقیه پرتلاش، وقتى لب به وعظ و ارشاد مى گشود، پیوسته خود و مردم را به تقواى الهى و پرهیز از دنیا و تجمّلات آن سفارش مى کرد و مردم را به امور آخرت تشویق و طلوع صبح را با نماز شب و گریه هاى شبانه سپرى مى کرد.[27]

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.

پر بازدیدترین ها

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.
خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
Powered by TayaCMS