دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فضایل اخلاقى

No image
فضایل اخلاقى

فضایل اخلاقى

آن بزرگوار انسانى پرهیزگار و شجاع بود و محصول این خصالش مقاومت در برابر نفوذ استعمار و مبارزه با استبداد شد. او براى دخالت در مسایل سیاسى و اجتماعى نخست جوانب و ابعاد امور را در نظر مى گرفت و با فراست و درایت دشمن مورد نظر را هدف قرار مى داد، اگر مخالفش اهل نصیحت بود، او را موعظه مى نمود تا به راه راست بیاید و از شرارت دست بر دارد و در غیر این صورت حرکت تهاجمى و توفانى خویش را آغاز مى نمود و در این مسیر هم مى کوشید اولا مبانى ارزشى و شرعى را در نظر بگیرد و در ثانى هیچ وقت هیجانات و عواطفش بر بعد اعتقادى و الهى پیش نمى گرفت و مى کوشید اهداف اسلامى را در هر حرکتى پى گیرد. در مشهد با وجود آنکه ریاست حوزه را عهده دار بود و شهرت اجتماعى و نفوذ علمى فوق العاده اى به دست آورده بود، با فروتنى ویژه اى هر عالمى را که توانایى فکرى براى تقویت حوزه و ایجاد وحدت در بین طلاب داشت، دعوت مى کرد تا در این امر مهم مشارکت داشته باشد. ازجمله وقتى آیت الله سید محمد هادى میلانى (1395-1313هـ .ق.) در سال 1332هـ .ش. به مشهد مشرف شد و در خانه ى شیخ على اکبر نوقانى (متوفاى 1339هـ .ق.) اقامت گزید، آیت الله حاج شیخ مرتضى آشتیانى، حاج شیخ مجتبى قزوینى و خود مرحوم نوقانى از ایشان خواستند در مشهد بماند و به حوزه این شهر گرمى ببخشد و او هم پذیرفت.[36]

این فقیه وارسته در تمامى اعیاد و موالید معصومان وائمه هدى(علیه السلام) جشنهاى مفصلى ترتیب مى داد و مداحان و وعاظ را دعوت مى کرد تا به ذکر فضایل و مکارم اهل بیت بپردازند. در مناسبتهاى شهادت ائمه نیز مجالس سوگوارى برگزار مى کرد و خود در مصائب خاندان عترت به شدت مى گریست. جالب اینکه وى با وجود کهولت سن شخصاً از عزاداران پذیرایى مى نمود.[37]

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.

پر بازدیدترین ها

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.
خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
Powered by TayaCMS