دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

قال الامام علی (علیه‌السلام):«لاینبغی للعاقلِ اَنْ یُقیمَ علی الخُوفِ اذا وَجَدَ‌ الی الأَمْنِ سبیلاً»

«سزاوار نیست انسان عاقل در خوف و اضطراب به سر برد اگر راهی به آرامش و ایمنی داشته باشد»(غررالحکم، ص 851)
قال الامام علی (علیه‌السلام):«لاینبغی للعاقلِ اَنْ یُقیمَ علی الخُوفِ اذا وَجَدَ‌ الی الأَمْنِ سبیلاً»
قال الامام علی (علیه‌السلام):«لاینبغی للعاقلِ اَنْ یُقیمَ علی الخُوفِ اذا وَجَدَ‌ الی الأَمْنِ سبیلاً»

قال الامام علی (علیه‌السلام):

«لاینبغی للعاقلِ اَنْ یُقیمَ علی الخُوفِ اذا وَجَدَ‌ الی الأَمْنِ سبیلاً» (غررالحکم، ص 851)

امام علی علیه‌السلام فرمودند:

«سزاوار نیست انسان عاقل در خوف و اضطراب به سر برد اگر راهی به آرامش و ایمنی داشته باشد»

توضیح:

بدون تردید بخشی از ترس انسان‌ها ناشی از روش‌های موهن و تحقیر آمیزی است که پدران و مادران در درون کودکی نسبت به آنها اعمال کرده و آنان را مرعوب و بی‌شخصیت بار آورده‌اند. از آثار خودباختگی و عدم اعتماد به نفس از خلال حرکات و سکنات و گفتار و رفتار این قبیل انسان‌ها بخوبی مشهود است و اگر خویشتن را درمان نکنند تا آخر عمر گرفتار عوارض نامطلوب آن خواهد بود.

در مقابل، احساس آرامش درونی که در اثر تربیت صحیح پدر و مادر و جامعه در انسان پدید می‌آید، باعث می‌شود که انسان در بزرگ‌سالی احساس شخصیت و اعتماد به نفس کند و در جامعه با رفتارهای سنجیده و عاقلانه خویش، ایفای نقش نماید و منشأ تحولات بزرگی اجتماعی گردد.

لذا انسان عاقل که دچار بیماری روانی اضطراب درونی است، باید سریعاً با مراجعه به کار‌شناسان امر، این بیماری را درمان کند و با آرامش درونی، به درجات والای علمی و عملی دست یابد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.

پر بازدیدترین ها

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.
Powered by TayaCMS