دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

قال الله الحکیم: «ان الذین یوذون الله و رسوله لعنهم الله فى الدنیا و الاخرة»

«آنان‌که خدا و رسول را به مخالفت آزار و اذیت مى‌کنند خدا آن‌ها را در دنیا و آخرت لعن کرده است» (احزاب،57)
قال الله الحکیم:  «ان الذین یوذون الله و رسوله لعنهم الله فى الدنیا و الاخرة»
قال الله الحکیم: «ان الذین یوذون الله و رسوله لعنهم الله فى الدنیا و الاخرة»

ایذاء

قال الله الحکیم:

«ان الذین یوذون الله و رسوله لعنهم الله فى الدنیا و الاخرة»

«آنان‌که خدا و رسول را به مخالفت آزار و اذیت مى‌کنند خدا آن‌ها را در دنیا و آخرت لعن کرده است»

قال رسول‌الله (صلى الله علیه و آله):

«لا یحل للمسلم اِن یشیر الى أخیه بنظرة تؤ ذیه»

«براى مسلمان روا نیست، به برادر مؤمن نوعى نگاه کند که موجب اذیت او شود»

شرح کوتاه :

از آنجایى که خلائق عیال حق هستند و سر آمد آنها اهل ایمان است، کسى که براى خلائق سودمند باشد نزد خدا محبوب است .

منشأ اذیت و آزار آنها را مخصوصاً مؤمن بهر شکل از دشنام و تهمت و ستم، و... فراهم کند انگار با خدا اعلان جنگ کرده است، چنان‌که در قیامت حق تعالى مى‌فرماید:

«کجایند کسانى که در دنیا دوستانم را اذیت مى‌کردند؛ عده اى برخیزند در حالى که صورتشان گوشت ندارد، خداوند امر مى کند آنان را به دوزخ بیندازند».

پس پرهیز از هر نوع آزار به دیگران از پدر و مادر و همسایه و دوست لازم و ضرورى است و اگر احیاناً اتفاق افتد از طرف مقابل بخواهد او را ببخشد.

1- اذیت به امام سجاد (علیه‌السّلام)

مردى شجاع در مدینه بود که همه را مى‌خندانید و با مسخرگى رزق و معیشت خود را در مى‌آورد.

جماعتى گفتند: خوب است امام سجاد را دعوت کنیم و قدرى او را بخندانى؛ شاید از گریه‌هاى زیاد لحظه‌اى ساکت شود.

جمع شدند و رفتند خدمت امام، که در راه حضرت را دیدند، با دو نفر از غلامان مى‌آمد. آن شخص عباى امام را از شانه‌اش جمع کرد و به شانه‌اش ‍ انداخت و همراهان شروع به خنده کردند.

امام فرمود: این کیست؟ گفتند: مردى است که مردم را مى‌خنداند و از آن‌ها پول مى‌گیرد.

فرمود: به او بگویید، روز قیامت آنان که عمر خود را به بطالت گذرانیدند زیان مى‌برند.

بعد از این کلام آن شخص دست از اذیت و حرکات ناشایست کشید و به راه راست هدایت یافت.

قرآن

شماره آیه 57
نام سوره احزاب

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.

پر بازدیدترین ها

خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.
Powered by TayaCMS