دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مکتب اخلاقی و عرفانی

No image
مکتب اخلاقی و عرفانی

مکتب اخلاقی و عرفانی

تهذیب نفس و پالایش روح و روان از آلودگی های دنیوی و اوصاف شیطانی، اساس کار در زندگی آیت الله گیلانی بود. وی با الهام گیری از سیره ی معصومان، علیهم السلام، و توصیه های آنان، بر این باور بود که درک حقایق عالم برای انسان، بدون تابش نورالهی بر دل و جان، ممکن نیست. این مرد الهی جامع همه چیز بود. کمالات و ملکات خوبی داشت. بسیار مؤدب بود. هیچ وقت از افراد بدگویی نمی کرد، حتی از کسانی که به ایشان کم محبت بودند. عفت زبان داشتند. علاقه ی شدیدی به شب زنده داری و نافله ی شب داشت و معتقد بود که توفیقات الهی در انجام دادن نافله شب به دست می آید.

آن بزرگوار با این که بعد از آیات عظام شریعت اصفهانی و سید کاظم یزدی در ردیف مراجع بزرگ قرار داشت و برخی از مردم بلاد شیعه از او تقلید می کردند و وجوه فراوانی نیز به دستش می رسید، ولی زندگی فقیرانه و زاهدانه داشت. چنان زاهدانه زندگی می کرد که موقع مرگ، غیر از مقداری کتاب و برخی وسایل کهنه، چیز دیگری نداشت.

صاحب کتاب احسن الودیعه درباره ی وی می نویسد:

«شیخ شعبان رشتی نجفی یکی از مراجع شیعه، عالم کامل، عارف عاقل، فقیه فاضل بود. او ید طولایی در فقه و اصول و معرفت تامه به احکام رسول الله، صلی الله علیه وآله، داشت. احدی را در علو مقام و جلالت قدر وی شکی نبود. حسن السیرة، صافی السریرة، قائم به امور جمعی از طلاب گیلان و امام جماعت صحن مطهر حضرت امیر، علیه السلام، بود.».[22]

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

شعبان گیلانی

شعبان گیلانی

جدیدترین ها در این موضوع

خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.

پر بازدیدترین ها

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.
خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
Powered by TayaCMS