دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

نظر شیخ جعفر کاشف الغطاء درباره آیت الله سید عبدالله شبّر

No image
نظر شیخ جعفر کاشف الغطاء درباره آیت الله سید عبدالله شبّر

شیخ محمد جعفر کاشف‌الغطا، چون کتاب گرانقدر «حق‌الیقین» شبّر را مشاهده کرد چنان تحت تأثیر مطالب ژرف آن واقع شد که بى‌درنگ قلم برگرفته، در مقدمه به عنوان تقریظ و ستایش چنین نگاشت:

بى‌تردید چیزى پدید آورده‌اى که فرزانگان را در شگفتى فرو خواهد برد و دانشوران علوم عقلى و نقلى در برابرش فروتنى خواهند کرد. کتابى که نگاشته‌اى گره از مشکلات مسائل مى‌گشاید و آنها را با برهانها و گواهان درست ثابت مى‌کند. شتاب مکن که بى‌تردید بر بلندترین پله‌هاى پیشرفت فراز آمده‌اى! آرامتر گام بردار که از مطالب مهم چیزى ناگشوده باقى نمانده است. تو براى دانش شهرى بنیاد نهاده، ساختمانش را چنان پى افکندى و بالا بردى که به سینه سپهر رسیده است.البته هیچ جاى شگفتى نیست، زیرا تو از خاندانى هستى که بر هفت آسمان فراز آمدند. فرزند بزرگمردى هستى که به جایگاه تجلى آفریدگار مصّوِر نزدیک شد، به گونه اى که میان او و آن تجلى‌گاه تنها به اندازه دو کمان یا کمتر، از نظر معنوى فاصله بوده. پس اینک بى‌آنکه پرهیزگارى تو را باز دارد، در حالى که حق دارى و راست مى‌گویى، چنین زمزمه کن:

من هرچند دیرتر از دیگران پاى به گیتى نهادم‌

ولى چیزى آورده‌ام که هیچ یک از مردم مانندش را نیاورده‌اند.

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.

پر بازدیدترین ها

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.
خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
Powered by TayaCMS