دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

نظر علاّمه محمّد رضا حکیمى درباره آیت الله مجتبی قزوینی

No image
نظر علاّمه محمّد رضا حکیمى درباره آیت الله مجتبی قزوینی علاّمه محمّد رضا حکیمى در مراتب اخلاقى شیخ مى نویسد:

«او زندگیى بسیار ساده داشت و با این چگونگى، گاه از نیازهاى خود چشم مى پوشید و آنچه را مى توانست به طلبه اى تنگدست برساند مى رسانید. این بود که شیخ بزرگوار که خود نمونه اى مجسم از تقوى و نفس کشى و اعراض از مال و منال و جاه و مقام و شهرت و نعمت دنیا بود، براى هر طلبه محصلى و هر پویاى اسوه جویى، مایه تسلاّیى بود گرانقدر و تأثیر گذار. وى در برخورد با طلاب شخصیّت آنان را هماره رعایت مى کرد و بویژه به سادات احترامى ویژه مى گزارد.

از مشوب گشتن کارها به امیال و اغراض و انحراف از اهداف دلسرد مى گشت و دنبال آن را وا مى نهاد. به امور مسلمانان و نابسامانیها مى اندیشید و از آن چگونگى ها رنج مى برد، و بویژه از قلّت «تقواى لازم» و «تعهد ملزم» در برخى از روحانیین، دلى خونین داشت و از استاد خود میرزاى اصفهانى نقل مى کرد که آن بزرگ نیز از این بابت دلى خونین داشته است و غمى گران مى خورده است.»

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.

پر بازدیدترین ها

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.
Powered by TayaCMS