دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

نهى از منکر به شیوه غیر مستقیم

No image
نهى از منکر به شیوه غیر مستقیم نهى از منکر به شیوه غیر مستقیم

روزى شنید که دو نفر از متولیان یکى از مساجد در تولیت مسجد مشاجره و مجادله نموده و بالاخره مصالحه کرده اند که مسجد را از وسط دیوار کشیده و هر یک متولّى سهم خود باشند. آقا جمال براى توجه دادن آنان به کار زشتشان که مطمئنّاً از طریق گفت وگوى رو در رو حل نمى شد، به طور غیر مستقیم عمل کرد بدین ترتیب که یک نفر را مأمور کرد به رسم آن روز، شال عزا به گردن انداخته و سوار اسب شده و به اهل شهر اعلان نماید که آقا جمال خوانسارى در فلان مسجد اقامه تعزیه دارد همه حاضر بشوید.

علما، اکابر، کسبه و سایر طبقات مردم در مسجد حاضر شده، بعداز قرائت فاتحه و تعزیت و تسلیت و صرف قلیان و چاى، سؤال کردند که مجلس فاتحه براى کیست؟! آقا جمال فرمود: «خداوند عالَم مرحوم شده، مجلس ترحیم مرحوم خداوند است!» همه تعجب کرده و گفتند: آقا! این چه فرمایش است؟! فرمود: «اگر خداوند از دنیا نرفته پس چرا خانه او را مثل متروکات مرده ها تقسیم نموده اند؟!»

آن دو نفر از شنیدن این سخن بسیار خجالت کشیده، دیوار را از وسط مسجد برداشتند.([30])

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.

پر بازدیدترین ها

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.
خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
Powered by TayaCMS