دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

ولایت فقها

No image
ولایت فقها

ولایت فقها

قضاوت در اختلافات اجتماعى در عصر غیبت امام عصر (عج) از اختیارات ولى فقیه است. سیّد على اکبر فال اسیرى قضاوت و حکومت را که زیر نظر و با تأیید فقیه جامع الشرائط نباشد، طاغوتى و نامشروع مى دانست لذا دستگاه قضاوت حکومت قاجار را قبول نداشت. وى معتقد بود که فقها در عصر غیبت امام عصر(عج) باید قوانین اسلام و حدود شرعى را اجرا نمایند و لذا در اجراى حدود شرعى و قوانین اسلام بسیار کوشا بود. در تاریخ معاصر به غیر از سیّد على اکبر فال اسیرى عالمان دیگرى همچون آخوند ملاّ قربانعلى زنجانى معروف به حجت الاسلام، سیّد محمّدباقر شفتى، آقا نجفى اصفهانى، سیّد عبدالحسین لارى و... بودند که قوانین قضایى اسلام و حدود شرعى را همچون حاکم بلامنازع اجرا مى کردند. اگر چه که فرمان روایان قاجار و خوانین محلى از این قضیه بسیار ناراحت بودند و همیشه در صدد کارشکنى برمى آمدند.

در این جا چند نمونه از اجراى احکام اسلام توسط سیّد على اکبر فال اسیرى را به صورت خلاصه بیان مى کنیم:

«]یک روز[ یک دسته مُطرب اصفهانى، تازه وارد شیراز شده بودند. همان روزِ ورود، به حمام وکیل مى روند. جناب حاجى سیّد على اکبر پیشنماز ]با[ خبر شده، مى رود سر حمام، حکم مى کند تمام زلفهاى رقاص آن ها را مى تراشند.»([13])

نمونه دیگر

«]یک[ شب در محله درب شاهزاده در خانه اى، مطرب یهودى داشته اند. حاجى سیّد على اکبر دو سه نفر طلبه و سیّد مى فرستد مطرب ها را مى گیرند مى برند پیش ایشان. تازیانه زیادى مى زنند و سر آن ها را مى تراشند.»([14])

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.

پر بازدیدترین ها

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.
خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
Powered by TayaCMS