دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

پرداخت قرض

No image
پرداخت قرض

پرداخت قرض

آیت الله شیخ عبدالنبى نورى مى گوید : در ایام تحصیل صد و بیست تومان مقروض بودم و بشدت گرفتار. بعد از نمازى به امام زمان (عج) متوسل شدم و سپس به خواب رفتم در عالم خواب پیامبر(صلى الله علیه وآله) را در خواب دیدم که با عمامه سبزى نشسته اند تا من وارد شدم فرمودند : شیخ عبدالنبى : صدو بیست تومان توى آن صندوق است بردار و قرضهایت را بپرداز. از خواب بیدار شدم کسى در زد در را گشودم دیدم کسى از جانب میرزاى شیرازى آمده و مرا به خانه ایشان دعوت مى کند به محضرش شتافتم دیدم همانگونه که پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله)را در خواب دیدم میرازى شیرازى همانگونه نشسته است تا وارد شدم فرمود : شیخ عبدالنبى! در آن صندوق صد و بیست تومان هست بردار و قرضهایت را بپرداز. من شگفت زده شدم خواستم خوابم را بگویم. فرمود : لازم نیست. گوئى از خواب من با خبر بود.

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.

پر بازدیدترین ها

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.
خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
Powered by TayaCMS