پدیدآورنده: مرتضی یعقوبی
سالمندی، موهبتی الهی است و سالمند اگر چه خسته راه است، ولی تجربه پربهایش، از بزرگترین گنجینههاست. وی اگر چه نحیف و شکننده است، ولی کوله باری انسان ساز بر دوش دارد. سالمند در غروبِ زندگی این جهان خویش، طلوع کرامت، انسانیت و عزت جاودانی را به تماشا نشسته است.
او گوهری گران بها در صدف زندگی و صندوقچه اسرار تاریخ است. از نگاه نافذش، بصیرت میدرخشد، دیده بیدارش به آنچه خداوند خواسته است، مینگرد و قلبش جز محبت و یاد خدا چیزی در خود ندارد. بر ماست که دیدگان اشکبار و دل امیدوارش را پاس داریم و دعای خیرش را که مایه برکت است، بدرقه راهمان سازیم.
ـ جلوهای از نور الهی
انسان در آغاز موجودی بس ناتوان است که با شگفتی دورههای رشد را پی در پی میپیماید. در جوانی به کمال توانایی جسمی و در میان سالی به پختگی روحی میرسد. آن گاه سیر نزولی را پیش میگیرد و به جایی برمی گردد که بوده است. قرآن کریم در این باره میفرماید: «خداوند شما را آفرید و پس از آن نیرو بخشید. سپس شما را در ناتوانی و پیری قرار داد. او هرچه بخواهد میآفریند و دانای توانا است».
در روایات، سالمندی جلوهای از نور الهی دانسته شده است. عزت مندی سپیدمویی و سالمندی از آن روست که سالمند، رسالت انسانی خویش را در این روزگار پرآشوب به شایستگی انجام داده و اینک با انبوهی از تجربههای گرانسنگ، در کنار دیگر افراد جامعه قرار دارد.
ـ دیدگاه دانشمندان در مورد سالمند
یکی از دانشمندان در مورد کهنسالی و سالمندی چنین میگوید: «بشریت، پیشرفت اخلاقی خود را مدیون کهنسالان است. در کهنسالی، انسان بهتر و فرزانه میشود و تجربههای خود را به نسلهای آینده انتقال میدهد. بدون کهنسالی، بشریت راکد میماند.» اسکینر، روان شناس معروف نیز در این مورد میگوید: «سالخوردگی تا حدی شبیه سرزمین دیگر است. اگر پیش از سفر به این سرزمین خود را آماده این سفر کرده باشید، در آنجا به شما خوشتر خواهد گذشت».
تکالیف سالمندان
با وجود افزایش عده سالخوردگان در جهان امروز، باز هم آنها در مقایسه با دیگر گروههای سنی در اقلیت هستند. این گروه باید بدانند که پیر شدن، تغییرات نقشی میطلبد تا بتوانند راه خود را در جامعه با دیگران هموار سازند. به طور خلاصه میتوان تکالیف رشد و تکاملی دوران سالمندی را بدین گونه شرح داد: 1. برقرار ساختن شرایط زندگی منطبق با تغییر شرایط اقتصادی یا بدنی؛ 2. یافتن دوستان تازه برای جانشین ساختن به جای دوستانی که از دنیا رفتهاند یا مهاجرت کرده اند؛ 3. پیدا کردن و گسترش فعالیتهای تازه برای پر کردن اوقات فراغت روزافزون؛ 4. پرداختن به فعالیتهای اجتماعی برنامه ریزی شده برای سالمندان؛ 5. لذت بردن از فعالیتهای مناسب سالخوردگان.
ـ قدرشناسی از سالمند
بیا تا قدر همدیگر بدانیم که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم شایسته است فرزندان و افراد خانواده، بنا برسفارش قرآن کریم و پیشوایان دینی، سالمند را در جایگاه واقعیاش، یعنی خانواده نگهداری کنند. قدرشناسی از سالمندان، همان رفتار درست و محترمانه و شناخت نیازهای روحی آنان است. از ضروریترین نیازهای سالمندان، محبت و توجه است. هر قدر آنها از نظر مادی بینیاز باشند، ولی نباید نیاز به محبت و توجه به ایشان را نادیده گرفت. قدرشناسی به صورت احترام یا سخن گفتن از روی مهر، مشاوره با آنان در امور مختلف زندگی، برطرف ساختن مشکلات آنها و نیز در مواردی با مقدم داشتن آنان برخود بروز میکند.
ـ حقوق سالمندان
امام سجاد علیه السلام درباره حقوق سالمندان میفرماید: «حق سالخورده این است که حرمت پیری اش را بداری. اگر سوابق فضیلت در اسلام دارد، تجلیلش کنی. او را مقدم بداری. در اختلافات خصمانه با او رو به رو نشوی. در راه رفتن بر او سبقت نگیری و پیشاپیش او راه نروی. نادانش نشماری. اگر رفتار جاهلانهای کرد، تحمل کنی. به مقتضای سوابق مسلمانی و سالمندی، احترامش کنی که حق سن و سال نیز چون حق اسلام است».
ـ توصیه به بقای خانواده
خانواده، یکی از کانونهای مقدس در دین اسلام است؛ زیرا در پرتو خانواده است که بقای نسل تضمین میشود و خانواده محل امنی برای آرامش افراد و بستری برای کمال انسان میشود. از این رو در آموزههای دینی، برای ایجاد و ماندگاری این کانون سفارشهای فراوانی شده است. مهمترین دستور اسلام در این خصوص، احترام گذاشتن فرزندان به والدین و یاری رساندن به آنان است. قرآن کریم، احترام به پدر و مادر را بعد از ایمان به خداوند متعال قرار داده است؛ زیرا آنان، زحمات زیادی برای فرزندان کشیدهاند. در آیهای میخوانیم: «به انسان وصیت کردیم که به والدینش خوبی کند. مادرش او را به دشواری برداشت و به دشواری حمل کرد.... هنگامی که به چهل سالگی رسید گفت: پروردگارا! در دل من انداز نعمتهایی را که بر من و بر پدر و مادرم بخشیدی، سپاس گویم».
ـ وظایف دولت
دولت اسلامی با عنایت ویژه به مسائل اجتماعی سالمندان، مانند ارائه خدمات درمانی و کمک هزینه، میتواند تا اندازهای از رنج آنان بکاهد. امام علی علیه السلام در منشور حکومتی خود به مالک اشتر، چنین کاری را وظیفه حاکم میداند و میفرماید: «از یتیمان خردسال و پیران سالخورده که راه چارهای ندارند و دست نیاز بر نمیدارند، پیوسته دلجویی کن؛ زیرا مسئولیتی سنگین بر دوش زمامداران است.... پس بخشی از وقت خود را به کسانی اختصاص ده که به تو نیاز دارند».