• سلام اي ذکرخاص حق، ثنايتدرود اي گـفـتـه احـمد، من فدايت
  • تو حـبل محکم حـبـل المـتينيامـيــد رحــمــة لـلـعالـمـيـنـي
  • حيات عشق از خون حـسينتبـلـندي، خـاک بـوس زيـنبـينت
  • امـامـان آبـرومـنـد جـلالـتاميرالـمومنين مـحو کـمـالـت
  • پيامبر عاشق راز و نيـازت خـدا فـخـريه دارد بـر نمـازت
  • تو فرقاني تو ياسيني تو طاهاتو زهرايي تو زهرايي تو زهرا
  • جهان از رازها بس پرده انداختسرمويي تو را نشناخت، نشناخت
  • مـلـک ياحـور يـا آدم، کـه هستي که مي داند که هستي، يا چه هستي
  • تـمـام آفـريـنـش پـاي بـسـتـتپيامـبر خـم شـد و بوسيـد دستت
  • گنه کاران چو رو درمحشرآرندهمه چشم شفاعت بـر تـو دارند
  • اگر گيرد کسي از خلق دستيتوهستي و توهستي و توهستي.

سنگيني ميزان اعمال

يکي از اعتقادات قرآني ما، اعتقاد به قيامت و ميزان اعمال است. تمامي اعمال ما را مي سنجند. اگر اعمالمان قيمت داشت اهل بهشتيم و اگر قيمت نداشتند «وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوازينُهُ» [1] نعوذ بالله اهل جهنم هستيم. اگر خوبي ها و بدي ها يک اندازه بودند؛ آنجا لطف خدا دستگير انسان مي شود. بايد سعي کنيم که ميزان حسنات سنگين بشود؛ تا قيمتي داشته باشيم. اگر ميزان اعمال سنگين بود. «فَهُوَ في عيشَةٍ راضِيَةٍ»[2]انشا الله در خوشي دائم خواهيم بود.

مسابقه براي رسيدن به مراتب بهشت

درجات بهشت خيلي گوناگون است. فرمود: شيعيان ما بهشت مي روند؛ اما مراتب آنها فرق مي کند. يکي را درجه پايين مي برند. ولي يکي را هم کنار چهارده معصوم عليهم السلام مي برند. بچه هاي نابالغ و ديوانه ها و مستضف ها مي روند بهشت، اما درجات بهشت خيلي مهم است. کوشش کنيد به درجات بالاي بهشت برسيد. مردم چه جور ديوانه دنيا هستند؟ شما ديوانه بهشت و خدا بشويد. ديوانه آخرت بشويد. مسابقه در ايمان وعمل صالح داشته باشيد. «سارعوا الي مغفرة من ربکم و الجنة»

دوري از محبت دنيا

مرحوم آقاي دولابي مي فرمودند: که بدني که بعدا خاک مي شود از الان هم خاکش حساب کن. اين قدر غصه بدنت را نخور. غصه خودت را بخور. آدم بالغ کسي است که گول اين دنيا را نخورد. والا در ظلمات خواهد بود. هر کسي گول دنيا را نخورد؛ اين رشد پيدا کرده است. آيه قرآن داريم و روايت داريم محبت دنيا با محبت خدا تو يک دل جمع نمي شود.

نگاه امام علي عليه السلام به دنيا

محبت امير المومنين با محبت دنيا جمع نمي شود. امير المومنين مي فرمايد: من دنيا را سه طلاقه کردم. امير المومنين مي فرمايد: دنيا مثل جيفه گنديده مي ماند. گفت: از بوي بدش بينيم را گرفته ام فرار مي کنم. اگر واقعا مي خواهي با قلبت امام ها را ملاقات کني بايد از دنيا کنده بشوي. مي فرمايد: دنيا مثل جيفه گنديده است؛ عاشقان دنيا هم سگهاي درنده هستند. دور اين مقام و پول ريختند، که بلعت بکنند. توي دنيا مي شود قله هاي عرفان و معرفت را طي کرد. مي شود عاشق امام زمان(عج) شد. مال دنيا را هم مي شود؛ براي انفاق به فقرا استفاده کرد. در راه هاي خير مصرف کرد. اما گول دنيا را خوردن خيلي بد است. اين که اسير دنيا بشويم، اين که دنيا باعث بشود ما از خدا و امام ها دور بمانيم بد است. هر چيزي که ما را از خدا دور کند، مي شود دنيا. و هر چيزي که باعث مي شود که ما به خدا برسيم، ميشود آخرت. انشا الله دنيارا وسيله خشنودي خدا قرار بدهيم. حضرت امير(ع) مي فرمايد: «أَخْرِجُوا مِنَ الدُّنْيَا قُلُوبَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَخْرُجَ مِنْهَا أَبْدَانُكُمْ» [3] يعني دل از اين دنيا بکنيد. قبل از اين که شما را از اين دنيا ببرند. يعني عن قريب است که از ما در اين دنيا اثري نماند. بياييم براي آن خانه هميشه گي فکر کنيم.

برکات صلوات

در رايت داريم که چند چيز ميزان حسنات را خيلي سنگين مي کند. يکي اين است که زياد صلوات بر محمد و آل محمد بفرستيد. در روايت داريم: پيامبرخدا(ص) کنار ميزان مي آيد؛ اگر يکي از امت هايش ثواب کم بياورد و گناهش بيشتر باشد، اما در دنيا اين را با ذکر صلوات جبران کرده باشد حضرت مي فرمايد: من ثواب صلوات هايش را در کفه ترازوي اعمال ثواب مي گذارم. اعمالش بيشتر مي شود و حسناتش سنگين مي شود. فرمود: کسي که به من زياد صلوات بفرستد «مَنْ أَكْثَرَ فِيهِ مِنَ الصَّلَاةِ عَلَيَّ ثَقَّلَ اللَّهُ مِيزَانَهُ يَوْمَ تَخِفُّ الْمَوَازِينُ»[4] خدا ميزان حسناتش را سنگين مي کند. مرحوم آيت الله بها الديني مي فرمودند: من ثواب صلوات را از حمد و قل هو الله کمتر نمي دانم. حتي براي اموات هم همين را هديه مي کنم. مي فرمودند: بعضي از آشنايان بودند که خواب ديدم، در عذاب برزخي هست. صلوات هديه کردم. بعدا خواب ديدم که عذاب برداشته شده است. يکي از رفقا فرمود: مادرم به خوابم آمد به من گفت: فرزندم چيزي مثل صلوات ثواب ندارد. انشا الله قدر بدانيم.

فضيلت تسبيحات اربعه

يکي از چيزهاي که ميزان حسنات را خيلي سنگين مي کند تسبيحات اربعه اي که در نماز مي خوانيم هست. چهار تا ذکر مهم در تسبيحات اربعه آمده است. «سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَ»[5] هر وقت فرصت کند انسان تسبيحات را تکرار کند. «خَمْسٌ مَا أَثْقَلَهُنَّ فِي الْمِيزَانِ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ وَ الْوَلَدُ الصَّالِحُ يُتَوَفَّى لِمُسْلِمٍ فَيَصْبِرُ وَ يَحْتَسِبُ» [6] ميدانيد رکعت سوم و چهارم نماز دستور اوليه اين است که انسان حمد تنها بخواند اگر نخواند مي تواند اين ذکر را بخواند. يعني اين ذکر صلوات اين قدر مهم است که جاي سوره حمد را مي گيرد. سوره حمد خلاصه قرآن است. هروقت يادت آمد وقت داشتي چند بار اين ذکر مبارک را تکرار کن تا ميزان حسناتت سنگين بشود. بعضي ها هي مي خواهند موجودي بانکي شان را بالا ببرند ما موجودي آخرت مان را بالا ببريم.

خوش اخلاقي

مورد ديگري که ميزان حسنات را بسيار سنگين مي کند. فرمود: «أَثْقَلُ مَا يُوضَعُ فِي الْمِيزَانِ الْخُلُقُ الْحَسَن»[7] چيزي سنگين تر از خوش اخلاقي در ميزان حسنات مومني نمي گذارند. يک وقت بد اخلاقي تو مجلس ما نباشد. بد اخلاقي جزو گناهان کبيره است. خوش اخلاقي از نماز واجب تر است. بد اخلاقي منشا همه گناهان است. دعاي بد اخلاق قبول نمي شود بد اخلاق بخشيده نمي شود. پيامبر(ص) فرمود: خدا توبه آدم بد اخلاق را قبول نمي کند. اصلا پيامبر(ص) ما براي مکارم اخلاق آمده است. يک آقايي مي گفت حاج آقا چرا بعضي که مذهبي هستند و مسجدي هستند بد اخلاق هستند؟ ما اتفاقا روايت داريم که بخل و بد اخلاقي اين دو تا در مومن و شيعه اهل بيت جمع نمي شود. ضمانت شده کسي که هم خوش اخلاق است و هم سخاوتمند است اهل بهشت است. اصلا آتش جهنم کافر سخي را نمي سوزاند چه برسد مومن باشد. حاتم طائي وقتي از دنيا رفت بت پرست بود. ولي حضرت مي فرمايد: که آتش جهنم او را نمي سوزاند. روايت داريم: خوش اخلاقي همه گناهان را ذوب ميکند بد اخلاقي ثواب هاي شما را از بين مي برد. آقا نماز شب و زيارت عاشورا مي خواند و گريه ميکند ولي به خانواده اش ظلم مي کند. همش بهانه ميگيرد چرا اين کار را کردي؟ چرا فلان کار را کردي؟

سفارش به خوش برخوردي با همسر

در روايت فرموده اند که زن مثل گل مي ماند ريحانه است. در هر حال با زن مدارا کنيد. درگير نشويد؛ کوتاه بياييد. گفت:

  • خود نشان مومنان مغلوبي استليک در عشرت ز مومن خوبي است

انشا الله به هم خوبي داشته باشيم. کوتاه بياييم. گذشت کنيم. يک آيت اللهي در منبر مي گفت: يک دختري از مادرش سئوالي کرد: که مادر، شوهر چه مزه اي دارد؟ مادر فکر کرد اگر بگويد شوهر تلخ است و بد است. آزاديت را از دستت مي گريد اين دختر اصلا شوهر نمي کند. اگر هم بگويد شوهر مايع آرامش است. شيرين است. اين دختر پا تو کفش مي کند که من شوهر مي خواهم. زن عاقلي بود. گفت: دخترم شوهر مثل ترشي مي ماند. ترشي در عين حال که ترش است، ولي انسان طبعش مي کشد. دوست دارد. گفت: مادر واقعا حرفت درست است. بخاطر اين که هر وقت که شما اسم شوهر را مي آوريد من دهنم آب راه مي افتد. چون وقتي انسان چيز ترشي را تخيل کند دهانش آب راه مي افتد.

عفو بالاي پيامبر در فتح مکه

خانواده هاي که باهم درگير هستند چقدر بچه هايشان عقده اي و ناهنجار مي شوند. بعضي طلاق نمي دهند ولي بد تر از طلاق با آنها رفتار مي کنند. وقتي پيامبر مکه را فتح کردند همه آنهاي که يک عمر حضرت را اذيت کرده بودند؛ حضرت را به شعب ابوطالب تبعيد کرده بودند؛ که در اون تبعيد ابوطالب و حضرت خديجه را از دست داده بودند. اهل مکه نقشه ترور را کشيده بودند. با اين ها وقتي حضرت به آنها تسلط پيدا کرد؛ همه آنها را عفو کرد. هر کسي عفوش بيشتر است. به خدا نزديک تر است.

پاداش محبت اهل بيت عليهم السلام

مورد ديگري که ميزان حسنات ما را سنگين مي کند و از مواردهاي پيش هم سنگين تر مي کند؛ محبت و ولايت محمد و آل محمد است. روي اين مورد خيلي سرمايه گذاري کنيد. امام هشتم(ع) فرمود: پسر شبيب اگر مي خواهي در اعلا درجه بهشت، با ما امام ها همنشين بشوي؛ در شادي ما شاد و در غم ما غمگين باش. بر توباد ولايت و دوستي ما. عشق اهل بيت عليهم السلام هر چي ميتواني شعله اش را بيشتر کن. گفت: به هر حيله بر دل دوست رهي بايد کرد. هر کاري که بلدي، توسلي ميتواني داشته باشي، خواسته هاي آنها را انجام بدهي، به سادات خدمت بکني، انجام بده. چون رتبه اول مال اين هاست. و رتبه دوم مال کساني است که به اينها نزديک تر است. محبت اين خانواده کيمايي عجيبي است. جون، غلام سياه امام حسين(ع) بود. بدنش بو ميداد حسب و نسب هم نداشت. اما روز عاشورا ديد که همه ياران حضرت شهيد شدند. آمد خدمت آقا(ع) گفت: آقا دوست دارم اين خون من هم قاطي خون شما بشود. هر چند سياه و بد بو هستم. حضرت(ع) فرموند: تو در آسايش کمک ما کردي در سختي نمي خواهم باشي. من تو را آزاد کردم. به خاطر آن محبتي که داشت، التماس کرد، (تو روايت داريم که اگر کسي يک سنگي را هم دوست داشته باشد؛ با آن سنگ محشور مي شود. چه برسد به اينکه امامان را دوست داشته باشد. جون التماس کرد که آقا اجازه داد. رفت ميدان شهيد شد. آقا خودش را بالا سرش رسانيد. فرمود: خدايا صورتش را سفيد کن. بدنش را معطر کن. او را با ابرار - يعني ما امامان- محشور کن. روز دوازدهم ديدن صورتش مثل ماه مي درخشد. بدنش بوي مشک و عنبر مي دهد. تمام اين ها، حتي امامان که زيارت عاشورا مي خوانند به اين غلام هم سلام مي دهند. اين عشق آدم را به کجا مي رساند؟

ذکر مصيبت حضرت زهرا(س)

برويم در خانه اهل بيت عليهم السلام گدايي کنيم. عزيزان اين ارتباط را هيچ وقت قطع نکنيد. هميشه با اهل بيت عليهم السلام يک رابطه اي داشته باشيد. اين لامپ تا زماني روشن است که به منبع فيضش وصل باشد. اگر قطع بشود خاموش مي شود. امام زمان(عج) مرکز است. واسطه فيض است. اگر ما از اين واسطه قطع بشويم خاموش مي شويم. برگ درخت تا زماني که به درخت وصل است طراوت دارد. والا اگر جدايش کنيم خشک مي شود مولانا مي فرمايد:

  • گـفـت پيغـمبر که اجـزاء منيجزء را از کل چرا برمي کني
  • جزء ازکل قطع شد بي کارشددست از تو قطع شد مردار شد

اين دستي که تو داري تا زماني ارزش دارد، که به بدن تو وصل باشد. والا اگر از تو جدا بشود مردار مي شود. مي گندد بايد ببري دفنش کني.

توسلي پيدا کنيم به حضرت زهرا صديقه کبري(س) خدمت يک آيت الله بزرگواري بودم که خيلي اهل تقوي و عبادت و توسل و ذکر است. به ايشان عرض کردم که آقا شما که اين قدر عبادت و تدريس کرديد به چه عبادتي يا تدريسي که کرديد دل بسته ايد و اميد داريد. گفت: فلاني من اميدم به محبت و شفاعت فاطمه زهرا(س) است. روايت داريم: روز قيامت حضرت زهرا(س) به صحراي محشر مي آيند. پيراهن غرقه به خون ابا عبدالله(ع) را مي آورند عرض مي کند که خدايا تو خودت حکم کن بين کساني که به بچه هاي من ظلم کرده اند. تو خودت از آنها قصاص کن. بعد عرض مي کند خدايا من را شفيع قرار بده براي کساني که در مصيبت فرزندم حسين(ع) گريه کرده اند صاحب مجلس حضرت زهر(س)است. و شفاعت کننده حضرت زهرا(س) است. گفت:

  • کـربـلا کعـبـه دل هـاسـت خـدا مي دانـدديـدنـش آرزوي مـاسـت خـدا مي داند
  • اولـيـن گـريـه کـن مـجـلـس آقام حسين مادرش حضرت زهراست خدا مي داند
  • حق بردن و سيلي زدن و سينه شکستند مزد زحمـات شـب و روز پدرم بود
  • يک بار فشار در و ديوار مرا کشتقـنـفـز بـه خدا بـاعـث قــتـل دگـرم بود
  • از فـضـه غم مادر و فرزند بـپرسيد او شـاهـد حــال من و قتل پسرم بود

چه گذشت به دل اميرالمومنين(ع) آن روز دستش را بستند به همسرش آن جسارت و اهانت ها را کردند. اسما مي گويد: آقا موقع غسل دادن، دست از غسل کردن کشيدند. صداي ناله مولي بلند شد. آقا چرا اشک مي ريزي؟ فرموده باشند: اسما دستم به بازوي ورم کرده فاطمه خورد «وَ إِنَّ أَثَرَ السَّوْطِ لَفِي عَضُدِهَا مِثْلُ الدُّمْلُجِ»[8] امام صادق(ع) مي فرمايد: که علت شهادت مادرمان(س) همان تازيانه هايي بود که قنفز بر بازوي مادرمون فاطمه(س) .


[1] . القارعة : 8

[2] . القارعة : 7

[3] . نهج البلاغة/امام علي عليه السلام/320/203- و من كلام له ع في التزهيد من الدنيا...ص:320

[4] . وسائل الشيعة/شيخ حرعاملي/10000/313/18- باب تأكد استحباب الاجتهاد في العبادة...ص:303

[5] . الكافي/شيخ کليني/2/80/باب اجتناب المحارم ..... ص : 80

[6] . بحارالأنوار/مجلسي/79 /115/باب 17- أجر المصائب ..... ص : 114

[7] . مجموعة ورام(تنبيه الخواطر)/ورام ابن ابي فراس/ج 1/89/باب العتاب ..... ص : 57

[8] . بحارالأنوار/مجلسي/30/302/[20] باب ..... ص : 145