دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

ماجرای درخت بادام

در آن هنگامى که امام رضا علیه السلام در مسیر راه خراسان وارد شهر نیشابور گردید، به منزل ما تشریف فرما شد.
ماجرای درخت بادام
ماجرای درخت بادام

ماجرای درخت بادام

مرحوم شیخ صدوق رضوان الله علیه به نقل از محمّد بن احمد نیشابورى از قول جدّه‌اش خدیجه، دختر حمدان حکایت کند:

در آن هنگامى که امام رضا علیه السلام در مسیر راه خراسان وارد شهر نیشابور گردید، به منزل ما تشریف فرما شد.

امام پس از آن که اندکى استراحت نمود، در گوشه‌اى از حیات خانه ما یک بادام کشت نمود، که رشد کرد و بزرگ شد و یک ساله به ثمر رسید؛ و هر سال ثمره بسیارى مى‌داد.

و چون مردم متوجّه شدند، که امام رضا علیه السلام آن درخت را با دست مبارک خود کشت نموده است، هر روز به منزل ما مى‌آمدند و از بادام‌هاى آن جهت شفا و درمان امراض خود استفاده مى‌کردند و هر کس هر نوع مرضى که داشت، به عنوان تبرّک از آن بادام که تناول مى‌کرد، عافیت و سلامتى خود را باز مى‌یافت .

و حتّى نابینایان شفا مى‌گرفتند و زن‌هاى آبستن - که درد زایمان برایشان سخت و غیرقابل تحمّل بود - از آن بادام استفاده مى‌کردند و به آسانى وضع حمل مى‌نمودند.

و همچنین حیوانات مختلف مى‌آمدند و خود را به وسیله آن درخت متبرّک مى‌ساختند.

پس از آن که مدّت زمانى از این جریان گذشت، درخت بادام خشک شد و جدّم، حمدان چند شاخه‌اى از آن درخت را قطع کرد که در نتیجه چشم‌هایش کور و نابینا گردید.

و فرزند او - که عَمرو نام داشت و یکى از ثروتمندان مهم شهر نیشابور بود - آن درخت را از ریشه قطع و نابود کرد و او نیز به جهت این کار، تمام اموال و زندگیش متلاشى شد و بیچاره گردید، که دیگر به هیچ عنوان توان امرار معاش نداشت .

و راوى در نهایت گوید: قبل از آن که درخت خشک شود، کرامات بسیارى به برکت امام رضا علیه‌السلام از آن ظاهر مى‌گردید و مردم؛ بلکه حیوانات از آن بهره مى‌بردند.

    منبع:
  • عیون اخبارالرّضا علیه السلام، ج 2، ص 132، ح 1/ إثبات الهداة، ج 3، ص 258، ح 33/مدینة المعاجز، ج 7، ص 130، ح 135.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

No image

سخنرانی استاد فرحزاد با عنوان آماده شدن برای سفر آخرت

سخنرانی استاد فرحزاد با عنوان آماده شدن برای سفر آخرت در رابطه با موضوع اخلاق در این قسمت قرار دارد.
No image

آموزه‌هاي قرآني خطبه فدكيه 4(ويژگي هاي پيامبر و اميرالمؤمنين عليهم السلام)

علی جان سفارش هایی دارم، نخست اینکه مرا شب غسل بده، شب کفنم کن و شب بدنم را به خاک بسپار؟! مگذار آن دو نفر بر بدنم نماز بخوانند و در تشییع جنازه ام حاضر گردند. علی جان! وقتی بدنم را به خاک سپردی، زود از کنار قبرم نرو؛ «اجْلِسْ عِنْدَ رَأْسِی» بالای سرم بنشین، برایم قرآن و دعا بخوان!
Powered by TayaCMS