دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

سلمان چرا عزیز محمد (ص) شد؟

یکی از یاران امام صادق (ع) از ایشان پرسید: چقدر از شما می شنوم که سلمان فارسی را نام می برید؟ حضرت فرمود: نگو سلمان فارسی، بگو سلمان محمدی. می دانی چرا سلمان، اینقدر نزد ما عزیز و گرامی است؟
سلمان چرا عزیز محمد (ص) شد؟
سلمان چرا عزیز محمد (ص) شد؟

جرعه های معرفت - شرح حدیث معصومین (ع) در کلام رهبر انقلاب

سلمان چرا عزیز محمد (ص) شد؟

روزنامه کیهان

تاریخ انتشار: یکشنبه 6 اسفند ماه 1396

[عَنْ مَنْصُورٍ بُزُرْجَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ (ع): مَا أَکْثَرَ مَا أَسْمَعُ مِنْکَ سَیِّدِی ذِکْرَ سَلْمَانَ الْفَارِسِیِّ، فَقَالَ: لَا تَقُلْ سَلْمَانَ الْفَارِسِیَّ وَ لَکِنْ قُلْ سَلْمَانَ الْمُحَمَّدِیَّ، أَتَدْرِی مَا کَثْرَةً ذِکْرِی لَهُ؟ قُلْتُ لَا؛ قَالَ: لِثَلَاثِ خِلَالٍ، إِحْدَاهَا إِیثَارُهُ هَوَی أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ (ع) عَلَی هَوَی نَفْسِهِ وَ الثَّانِیَةً حُبُّهُ الْفُقَرَاءَ وَ اخْتِیَارُهُ إِیَّاهُمْ عَلَی أَهْلِ الثَّرْوَةً وَ الْعُدَدِ وَ الثَّالِثَةُ حُبُّهُ لِلْعِلْمِ وَ الْعُلَمَاءِ، إِنَّ سَلْمَانَ کَانَ عَبْداً صَالِحاً حَنِیفاً مُسْلِماً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکِین‌؛ (بحارالانوار، ج22، ص32)

یکی از یاران امام صادق (ع) از ایشان پرسید: چقدر از شما می شنوم که سلمان فارسی را نام می برید؟ حضرت فرمود: نگو سلمان فارسی، بگو سلمان محمدی. می دانی چرا سلمان، اینقدر نزد ما عزیز و گرامی است؟

عرض کردم‌: نه نمی دانم مولای من!

فرمود: سلمان، به خاطر سه ویژگی نزد ما عزیز و گرامی است: 1- خواسته امیرالمؤمنین را بر خواسته خود مقدم می داشت. 2- محرومان و فقرا را دوست داشته و بر ثروتمندان ترجیح می‌داد. 3- علم و عالمان را گرامی می داشت.

سلمان، عبد صالح خدا، حق گرا و مسلمان بود و از مشرکین نبود].

«عَن مَنصورِ بنِ بَزرَج، قال: قُلتُ لِأَبی عَبدِاللّهِ الصّادِق (علیه‌السلام): ما أَکثَرَ ما أَسمَعُ مِنکَ یا سَیِّدی ذِکرَ سَلمانَ الفارسی»، راوی می‌گوید [به امام صادق(ع) عرض کردم] چقدر من زیاد می‌شنوم از شما که نام سلمان را می‌برید و از او یاد می‌کنید. معلوم می‌شود که حضرت مکرّر در مکرّر راجع به سلمان مطالبی را می‌فرموده‌اند. این شخص تعجّب می‌کند که چیست که اینقدر موجب شده شما به او توجّه دارید، یا شاید مثلاً به او محبّت دارید و از این قبیل. «فَقال: لاتَقُل «الفارسی» وَ لکِن قُل سَلمانَ المُحَمَّدی»، یعنی نسبتِ او، فراتر از نسبت قومی و میهنی است؛ نسبت دینی است. این البتّه به هیچ‌وجه، طعن به قوم فارس نیست؛ پیغمبر اکرم و ائمّه (علیهم‌السلام) از فارس - مردم ایران - تمجید کردند، تعریف کردند؛ در اینکه تردیدی نیست. می‌خواهد بفرماید که این شخص، فراتر و بالاتر از این است که به نسبتِ قومی شناخته بشود؛ نسبتِ او، نسبتِ عقیده و دین و پیامبر است؛ او کأنّه -مثلاً- فرزند پیغمبر است.

 «أَ تَدری ما کَثرَةُ ذِکری لَه؟» [حضرت فرمود] می‌دانی چرا؟ «قُلتُ: لا قال: ثَلاثِ خِصالٍ»، سه خصوصیت در سلمان بود که این موجب می‌شود که من او را زیاد یاد کنم و نام او را ببرم - لابد مثلاً- اجلال کنم او را، تعظیم کنم او را یا محبّت به او بورزم.

«أَحَدُها: ایثارُه هَوی أَمیرِالمُؤمِنین (ع) عَلی هَوی نَفسِه»، چیست آن سه خصلت؟ یکی‌اش این است: میل امیرالمؤمنین را بر میلِ خود غلبه می‌داد. از این معلوم می‌شود که بیش از یک بار چنین چیزی اتّفاق افتاده که حضرت چیزی را اراده کردند، سلمان چیز دیگری در دل خود و در ذهن خود می‌خواسته است ولیکن میل و هوای امیرالمؤمنین را  - «هَوی» یعنی میل- بر میل خود ترجیح داده است. ببینید مقام امیرالمؤمنین را؛ حالا البتّه اینها که گوشه ‌و کنارهای آن عظمت و آن جلالت الهی و ملکوتی و جبروتی است ولی اینها همه، هر کدام یک نشانه است.

 «وَ الثّانیَة: حُبُّهُ لِلفُقَراء وَ اختیارُه اِیّاهُم عَلی أَهلِ الثَّروَةً وَ العَدَد»، [دوّم:] فقرا را دوست می‌داشت. بعضی‌ها از طبقه‌ مستضعف جامعه اصلاً بدشان می‌آید؛ حاضر نیستند طرف آنها بروند، نگاه بکنند به آنها! خودشان را برتر از آنها می‌دانند؛ او نه؛ فقرا را دوست می‌داشت، آنها را بر اهل ثروت ترجیح می‌داد. اگر فرض بفرمایید در یک جایی امر دایر بود بین یک سرمایه‌دارِ محترمِ خیلی پولداری یا یک فقیری، یا باید مثلاً خانه‌ این برود یا خانه‌ آن برود، یا باید به این سلام کند یا باید به آن سلام کند، این فقیر را بر آن غنی ترجیح می‌داد؛ اینها درس است. ما طلبه‌ها، ما جامعه‌ روحانیت و علمی، یکی از خصوصیاتمان از اوّل همین بوده است که با ضعفا و طبقه‌ ضِعاف نزدیک بوده‌ایم؛ این خیلی امتیاز بزرگی است. بله، گاهی پولدارها ممکن بود سراغ یک عالمی هم بیایند، او هم یک احترامی بکند امّا معاشرت روحانیون ما، علمای ما، مراجع ما، ائمّه‌‌ جماعت ما - علمائی که بودند با مردم- عمدتاً با مردم فقیر و زیر متوسّط بوده است؛ این خیلی چیز مهمّی است؛ این را باید نگه بداریم. حالا که علما و روحانیت، به یک موقعیتی در عالم سیاست دست پیدا کرده‌اند، نباید آنچه را تاریخچه‌ ما و سنّت کهن ما است از دست بدهیم. اینکه در یک شهری یک عالمی مثلاً باشد، [ولی] بین مردم معروف باشد که ایشان با تجّار و با پولدارها و با باغدارها و مانند اینها [اُنس دارد] - مهمانی خانه‌ این؛ مهمانی در باغ آن- امّا با فقرا نه، اُنسی ندارد؛ این چیز خوبی نیست. این هم یک خصوصیت.

  «وَ الثّالِثَةً: حُبُّهُ لِلعِلمِ وَ العُلَماء»، یکی هم این [سوّمی]: جناب سلمان علم را دوست می‌داشت، علما را دوست می‌داشت. این سه خصوصیت در این بزرگوار، موجب می‌شود که امام صادقِ با آن جلالت و عظمت، نسبت به او گرایش پیدا کند، محبّت - یا تجلیل و تعظیم- نسبت به او بکند. «إِنَّ سَلمانَ کانَ عَبداً صالِحاً حَنیفاً مُسلِماً وَ ما کانَ مِنَ المُشرِکین»، [می‌فرمایند: سلمان بنده‌ صالحِ حنیفِ مسلمان است و از مشرکین نیست].

 

* شرح حدیث در ابتدای درس خارج‌، 2/11/96.

* پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب.   

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

جنگ، حمله آمریکا و موقعیت عبودیّت

جنگ، حمله آمریکا و موقعیت عبودیّت

یادداشت | رضا طراوت

سرایدار

سرایدار

یادداشت | سعید احمدی

زندگی در تظاهر اجتماعی زنان

زندگی در تظاهر اجتماعی زنان

یادداشت | حبیب‌الله اسداللهی

زندگی در تظاهر اجتماعی زنان

زندگی در تظاهر اجتماعی زنان

یادداشت | حبیب‌الله اسداللهی

No image

فرزند خواندگی

پر بازدیدترین ها

آداب و شیوه های سخن گفتن از نگاه قرآن

آداب و شیوه های سخن گفتن از نگاه قرآن

سخن گفتن آداب و شیوه‌هایی دارد که می‌تواند تأثیر کلام را دوچندان کند و شخص را به اهداف و مقاصد خویش برساند؛ زیرا سخن گفتن دارای اهداف و مقاصد چندی است که یکی از مهم‌ترین آنها پس از تفهیم دیگران و ابراز مافی الضمیر، تأثیرگذاری بر مخاطب و شنونده و برانگیختن همراهی و همدلی وی می‌باشد.
تزلزل و دودلی ʁ) (پرسش و پاسخ)

تزلزل و دودلی (1) (پرسش و پاسخ)

تردید، دودلی و تزلزل چیست و چه آثاری در زندگی فردی و اجتماعی انسان دارد و راهکارهای از بین بردن این رذیلت کدام است؟
شخصیت و حقوق زن از منظر اسلام

شخصیت و حقوق زن از منظر اسلام

امروزه یکی از پرکاربردترین ابزارهای نظام سلطه بر علیه نظام اسلامی، دستاویز قراردادن حقوق زنان و متهم‌کردن جمهوری اسلامی به نقض آن است.
علم دینی تنها شرعیات و حدیث نیست

علم دینی تنها شرعیات و حدیث نیست

برخی علم دینی را به شکل ظاهری آنچه در کتب مذهبی آمده، محدود می‌کنند و برخی دیگر اساساً منکر آن شده و در نهایت به مباحث شرعی یا شرعیات بسنده می‌نمایند.
مرگ احزاب و طغیان اعتراضات

مرگ احزاب و طغیان اعتراضات

مشارکت دادن مردم در تعیین سرنوشت خویش، راز توسعه پایدار و دموکراسی ماندگار در نظام‌های سیاسی است.
Powered by TayaCMS