دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

ترسناكترين تنهایی

No image
ترسناكترين تنهایی

انسان موجودي اجتماعي است يعني براي رسيدن به اهداف و رفع نيازهايش به جمع و اجتماع مي‌پيوندد و بسياري از روحيات و اخلاقيات انسان در همين اجتماع است كه معنا پيدا مي‌كند، به عبارت ديگر انسان نيز در بطن اجتماع، خود را يافته و در كنار انسانهاي ديگر خود را مي‌یابد و به همين خاطر است كه از تنهايي گريزان است. انسان از تنهايي گريزان است  و در اين ميان حضرت علي(ع) امري را به عنوان ترسناكترين تنهايي معرفي مي‌كنند كه شايد تا به حال به ذهن كسي خطور نكرده باشد. حضرت علي(ع) به فرزندش امام حسن عليه السّلام فرمود: پسرم! چهار چيز از من ياد گير (در خوبى‌ها)، و چهار چيز به خاطر بسپار (هشدارها)، كه تا به آنها عمل مى‌كنى زيان نبينى: 1- همانا ارزشمندترين بى‌نيازى عقل است، 2- و بزرگ‌ترين فقر بى‌خردى است، 3- و ترسناك‌ترين تنهايى خودپسندى است. 4- و گرامى‌ترين ارزش خانوادگى، اخلاق نيكوست (نهج البلاغه /حكمت 38) عجب يا به عبارت ديگر خودپسندي يكي از خطرناك‌ترين صفات زشت اخلاقي است كه به تعبير روايات موجب هلاكت معنوي انسان، ازبين رفتن اعمال صالح او و گرفتار شدن وي به مفاسد بزرگ ديگري مي‌شود.

تعريف اصطلاحی «عجب»

در اصطلاح علم اخلاق، عجب عبارت است از اينكه انسان به‌خاطر عملي كه انجام داده يا كمالي كه خودش را داراي آن مي‌داند، خود را بزرگ بشمارد و خود را در داشتن آن كمالات مرهون خداوند نداند. فرقي نمي‌كند كه آن كمال، حقيقتا كمال باشد يا نه؛ شخص واقعا صاحب آن كمال باشد يا نه؛ آن عمل، عمل پسنديده‌اي باشد يا نه و نيز فرقي نمي‌كند كه عمل، عملي قلبي باشد يا ظاهري. مانند اينكه انسان پس از انجام اعمالي كه بر او واجب است (مانند نماز خواندن، روزه گرفتن، پرداخت خمس و زكات و... ) و يا پس از ترك اموري كه بر وي حرام است (مانند نگاه به نامحرم، غيبت ديگران را كردن و... ) و يا پس از انجام مستحبات (مانند خواندن ادعيه و نمازهاي مستحبي و... ) به خود مغرور شود و خود را بنده شايسته خدا بداند و يا حتي خود را از خداوند طلبكار بداند. از امام صادق(ع) روايت شده كه رسول خدا(ص) فرمود: خدا عز و جل به داوود(ع) فرمود: اى داوود! گنهكاران را مژده بده، و صدّيقان را بيم بده، عرض كرد: چگونه به گنهكاران، مژده بدهم و به صديقان بيم بدهم؟ فرمود: اى داوود! به گنهكاران مژده بده كه من توبه پذيرم و از گناه درگذرم و به صديقان بيم بده كه مبادا به كردارِ خود عُجب كنند و خود بين شوند، زيرا هيچ بنده‌اى را من پاى حساب نكشم جز آنكه هلاك باشد(أصول الكافي / ترجمه كمره‌اى/ج‌5/ 229).

خودپسندی موجب هلاك است

رسول خدا(ص) فرمود: سه چيز آدمى را هلاك مى‌كند و سه چيز آدمى را نجات مى‌دهد، اما آن سه خصلتى كه موجب هلاكت مى‌گردد، بخل، هواى نفس و خودبينى است و آن سه چيز كه آدمى را نجات مى‌دهد خوف از خدا در آشكار و نهان، ميانه‌روى در فقر و توانگرى، و عدالت در هنگام غضب و خوشنودى. (مشكاه الانوار / ترجمه عطاردى/296) در وصف خطرناك بودن اين صفت مذمومه همين بس كه حضرت علي(ع) در حكمت 46 نهج البلاغه مي‌فرمايند: گناهى كه تو را پشيمان كند بهتر از كار نيكى است كه تو را به خود پسندى وا دارد. علاوه بر اين حضرت خودپسندي را با عبارت ترسناك‌ترين تنهايي معرفي مي‌كند كه شايد مقصود ایشان اين باشد كه فرد خودپسند خود را متمايز از ساير افراد ديده و خود را از آنان جدا مي‌كند و به عبارت ديكر از موضع و ومقام بالا به آنان مي‌نگرد و همين امر ديگران را در رابطه با او سرد و بي مهر نموده و همين امر موجبات تنهايي وي را فراهم مي‌سازد. علاوه بر آن در نگاهي عميق‌تر مي‌توان گفت كسي كه خدا را داشته باشد برايش بس است و كسي كه همه را داشته و خداي خويش را نداشته باشد گويا هيچ كس را ندارد و در تنهايي به سر مي‌برد چرا كه عجب از جمله صفات خبيثه است كه منشاء آفات و صفات خبيثه ديگر است و در آخر منجر به فراموشي خدا مي‌شود و چه تنهايي ترسناك‌تر از نبودن خدا در كنار انسان! (خداوندا) چه دارد آن كس كه تو را ندارد؟ و چه ندارد آنكه تو را دارد؟( دعاي عرفه).

آرامش، حكم كيميا دارد

«آگاه باشيد كه با ياد خدا دل‌ها آرامش مي‌يابد» (سوره رعد، آيه 28). در عصري كه بسياري آن را عصر اضطراب مي‌نامند، آرامش گمشده انسان است. و به عبارتي، آدمي كه در عصر آهن و ماشين زندگي مي‌كند، آرامش حكم كيميا دارد؛ كيميايي كه دست يافتني است، اما نگهداري آن، توانايي و تلاش مي‌خواهد. انسان امروزي كه غرق در تجملات و ماديات بوده و در ازدحام شهرهاي بزرگ و كوچك خود را گم كرده سلامت روح و جسم را از دست داده است. آرامش، تنها دارويي است كه مي‌تواند دردهاي انسان را تسكين دهد و روح و جسم‌اش را سلامت بخشد. راستي آرامش يعني چه؟ آرامش، يعني تشويش و اضطراب و دلهره نداشتن. آرامش، يعني رهايي از حزن و غم و اندوه و هراس. روح و جسم برخوردار از اطمينان و ثبات، با اين همه، دست و پنجه نرم مي‌كند. حال جاي اين سوال است كه چگونه مي‌توان كيمياي آرامش را به دست آورد؟در ميان ناراحتي‌ها، تنها با داشتن نيروي نهاني اعتقاد به مبدأ حقيقي است كه مي‌توان بر مشكلات زندگي چيره گشت. فقط آن نيرو و قدرت است كه مي‌تواند بر تشويش و اضطراب و نگراني آدمي فائق ‌آيد. اين نيرو، جز با تربيت اخلاقي و تزكيه نفس و همچنين رعايت اصول و تعليمات پيشوايان دين و دانش به دست نمي‌آيد. با نيروي ايمان و خداپرستي و پيروي از تعاليم انبيای حق مي‌توان بر تمام مشكلات روحي و دغدغه‌هاي زندگي چيره شد. از نظر قرآن، دستيابي به آرامش، فقط از يك راه ممكن بوده و آن ياد خداست: «با ياد خدا دل‌ها آرامش مي‌يابد» (سوره رعد، آيه 28). «خدا»، خالق و برپادارنده نظام هستي بوده و فقط ياد او مي‌تواند براي انسان آرامش و اطمينان را فراهم آورد. ياد خدا، محصول ايمان به خداست. يعني، بايد خدا را باور داشت، تا بتوان از ثمره اطمينان و آرامش برخوردار شد. ياد خدا، به اين معناست كه دائماً متوجه باشيم كه عالم طبيعت مالكي دارد و هدفي، و انسان در محضر خداي حكيم، قادر، مهربان و خيرخواهي است كه در سخت‌ترين شرايط، بنده خود را تنها نمي‌گذارد و هميشه و همه جا با اوست. او خدايي است كه بر بندگان خويش از پدر و مادر مهربان‌تر است و دوست دارد كه همه به كمال و فلاح برسند. امام علي (ع) فرمود: «ياد خدا، روشني‌بخش سينه‌ها و آرامش دل‌هاست.» (بحارالانوار، ج94، ص151).

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آيين زمامداری در سيره ي حكومتی اميرالمومنين علی عليه السلام

فتوحات خلفای پیش از امیرمومنان علی علیه السلام سرزمینی وسیع و پهناور برای حکومت ایشان به ارث گذاشت (که شامل تمام کشورهای کنونی شبه جزیره، ایران، عراق، شامات کنونی، مصر و...) زمامداری موفقیت آمیز ایشان برآن سرزمین با ابزار و سایل و سطح فرهنگی آن زمان می تواند بهترین الگوی زمامداری برای ما شیعیان ایشان باشد.
No image

برخورد با استهزاء گران از ديدگاه قرآن

آياتي كه در قرآن از استهزا به ميان آورده بيشتر مربوط به حوزۀ عقيده و دين بوده كه در آن دشمنان، انبياي الهي، مومنان، وحي، آيات قرآن، احكام عبادي، معاد، پيامبران و حتي خداوند را به تمسخر گرفته و از استهزا به عنوان حربه اي براي رويارويي با دين الهي بهره مي جستند
No image

تربيت توحيدی در سیره اهل بیت پیامبر (صلوات الله علیهم)

سیرۀ پیامبر و اهل بیت صلوات الله علیهم در تربیت اعتقادی در زمینۀاصل توحید دارای مراحل سه گانۀ تبیین، توصیف و تثبیت بوده است.اولا:در مواجهه با اکثریت مردم اصل وجود خدا را مفروض گرفته اما در برابر عقاید انحرافی از دلایل روشن و قوی استفاده می کردند. ثانیا: در مقام معرفی خدا تاکید بر بیان صفات خدا می کردند با رعایت سطح فکری مخاطب. ثالثا: برای ارتقا و رشد ایمان فرد را به ارتباط با خدا و حفظ و تقویت ارتباط با خدا دعوت می کردند.
No image

تربيت فرزند در سيره معصومان (عليهم السلام)

بانگاهی هر چند اجمالی به آیات و روایاتی كه در مورد فرزند وارد شده، می توان به نگرش عمیق اسلام درباره فرزند و جایگاهش در اندیشه اسلامی پی برد. فرزندان نعمت های الهی نزد والدین اند، هم می توان آنها را بر انجام اعمال ناشایست و خلاف فطرت الهی شان به خاك ذلّت و پستی نشاند.

پر بازدیدترین ها

No image

فلسفه امتحان از دیدگاه قرآن و روایات معصومین

امتحان در فرهنگ قرآن، قرار دادن انسان ها در بستر حوادث گوناگون تلخ و شیرین با هدف رسیدن آنان به كمال لایق خویش است و در آیات پرشماری با واژه های یاد شده و غیر آنها مطرح گردیده است.
No image

سیره ی نبی مکرم اسلام صلّی الله علیه و آله در تغییر نام افراد

هرکس تاریخ زندگانی نبی مکرّم اسلام حضرت محمّد مصطفی صلی الله علیه و آله را مطالعه نماید درمی یابد که ایشان در موارد متعدد، نام افراد شهرها را عوض می نموده اند. امام صادق علیه السلامنیز در این باره می فرمایند: پیامبر نام های زشت شهرها و اشخاص را تغییر می دادند
No image

عدالت اجتماعی در حکومت امام علی (ع)

عدالت اجتماعي به عنوان يک مفهوم جامع و همه جانبه در سياست گذاري يک حکومت و يک نظام وسيع بين المللي، براي اولين بار در تاريخ، از طرف امام علي (ع) و پس از شکست امپراطوري هاي روم و ايران و فتوحات مسلمين در قاره هاي آسيا و افريقا پايه گذاري شد. از ديدگاه امام علي (ع)، عدالت اجتماعي يک اصل همگرا و مشروع حکومتي است و همه ي ابعاد سياسي، اقتصادي اداري و سازماني را در بر دارد.
No image

تربيت توحيدی در سیره اهل بیت پیامبر (صلوات الله علیهم)

سیرۀ پیامبر و اهل بیت صلوات الله علیهم در تربیت اعتقادی در زمینۀاصل توحید دارای مراحل سه گانۀ تبیین، توصیف و تثبیت بوده است.اولا:در مواجهه با اکثریت مردم اصل وجود خدا را مفروض گرفته اما در برابر عقاید انحرافی از دلایل روشن و قوی استفاده می کردند. ثانیا: در مقام معرفی خدا تاکید بر بیان صفات خدا می کردند با رعایت سطح فکری مخاطب. ثالثا: برای ارتقا و رشد ایمان فرد را به ارتباط با خدا و حفظ و تقویت ارتباط با خدا دعوت می کردند.
Powered by TayaCMS