دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

حکمت 113 نهج البلاغه : پرهيز از افراط و تفريط در دوستى با امام عليه السّلام

حکمت 113 نهج البلاغه موضوع "پرهيز از افراط و تفريط در دوستى با امام عليه السّلام" را بررسی می کند.
No image
حکمت 113 نهج البلاغه : پرهيز از افراط و تفريط در دوستى با امام عليه السّلام

متن اصلی حکمت 113 نهج البلاغه

موضوع حکمت 113 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 113 نهج البلاغه

113 وَ قَالَ عليه السلام هَلَكَ فِيَّ رَجُلَانِ مُحِبٌّ غَالٍ وَ مُبْغِضٌ قَالٍ

موضوع حکمت 113 نهج البلاغه

پرهيز از افراط و تفريط در دوستى با امام عليه السّلام

(اعتقادى، اخلاقى)

ترجمه مرحوم فیض

113- امام عليه السّلام (در باره دوست و دشمن خود) فرموده است

1- دو مرد در راه من تباه شدند (يكى) دوستى كه (در دوستيش) زياده روى كند (مرا از مرتبه ولايت بالاتر بداند) و (ديگر) دشمنى كه در دشمنى زياده روى كند (مقام و منزلت مرا منكر باشد).

( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1141)

ترجمه مرحوم شهیدی

117 [و فرمود:] دو تن به خاطر من تباه شدند: دوستى كه از اندازه نگاه نداشت و دشمنى كه بغض- مرا- در دل كاشت.

( ترجمه مرحوم شهیدی، ص 381)

شرح ابن میثم

108- و قال عليه السّلام:

هَلَكَ فِيَّ رَجُلَانِ مُحِبٌّ غَالٍ وَ مُبْغِضٌ قَالٍ

المعنى

لمّا كانت محبّة أولياء اللّه فضيلة نفسانيّة كان طرف التفريط و التقصير فيها إلى غاية مقابلتها بالبغض و طرف الإفراط إلى غاية الغلوّ و تجاوز ما ينبغي منها رذيلتين يستلزمان هلاك صاحبهما في الآخرة. أمّا رذيلة التفريط فلأنّ بغض أولياء اللّه مستلزم لعداوتهم و من عادى وليّا من أولياء اللّه فقد عادى اللّه و كان من الهالكين، و أمّا رذيلة الغلوّ و الإفراط فلأنّ الغلاة أخرجوه عن حدّ البشريّة إلى سماء الإلهيّة و هو صريح الكفر المستلزم للهلاك.

( شرح ابن میثم، ج 5 ص 304)

ترجمه شرح ابن میثم

108- امام (ع) فرمود:

هَلَكَ فِيَّ رَجُلَانِ مُحِبٌّ غَالٍ وَ مُبْغِضٌ قَالٍ

ترجمه

«دو كس در ارتباط با من به هلاكت رسند: يكى آن دوستى كه تندرو است و ديگرى آن دشمنى كه در دشمنى اش زياده روى كند.»

شرح

چون دوستى اولياى خدا يكى از فضايل نفسانى است كه جنبه تفريط و كوتاهى نسبت به آن تا سر حدّ دشمنى و ستيز با آنان و طرف زياده روى و افراط نسبت به آنان تا سر حد غلو در باره ايشان، دو صفت پستى هستند كه در قيامت باعث هلاكت صاحب خود مى گردند.

اما صفت ناپسند تفريط، از آن رو كه كينه نسبت به اولياى خدا باعث دشمنى با آنان مى شود، هر كه با يكى از اولياى خدا دشمنى ورزد، در حقيقت با خدا دشمنى كرده و از جمله هلاك شوندگان است و اما صفت ناپسند تندروى و افراط، از آن جهت كه تندروان (غلاة) حضرت على (ع) را از مقام بشرى به مقام خدايى رسانده اند كه كفر صريح است، به هلاكت افتاده اند.

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 514 و 515)

شرح مرحوم مغنیه

116- هلك فيّ رجلان محبّ غال و مبغض قال.

المعنى

و فسره الإمام بقوله في الخطبة 125: «سيهلك فيّ صنفان: محب مفرط يذهب به الحب الى غير الحق، و مبغض مفرط يذهب به البغض الى غير الحق، و خير الناس فيّ حالا النمط الأوسط فالزموه». و اشتهر هذا المعنى في حديث رسول اللّه (ص). (أنظر ج 2 ص 246).

( فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 290 و 291)

شرح شیخ عباس قمی

358 - هلك فيّ رجلان: محبّ غال، و مبغض قال. لمّا كانت محبّة أولياء اللّه فضيلة نفسانيّة كان الطرفان منها رذيلتين يستلزمان هلاك صاحبهما في الآخرة.

قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله: و اللّه لو لا أنّي أشفق أن تقول طوائف من أمّتي فيك ما قالت النصارى في ابن مريم، لقلت فيك اليوم مقالا لا تمرّ بأحد من الناس إلّا أخذوا التراب من تحت قدميك للبركة. و مع كونه صلّى اللّه عليه و آله لم يقل فيه ذلك المقال فقد غلت فيه غلاة كثيرة العدد منتشرة في الدّنيا.

( شرح حکم نهج البلاغه شیخ عباس قمی، ص261)

شرح منهاج البراعة خویی

الثالثة عشرة بعد المائة من حكمه عليه السّلام

(113) و قال عليه السّلام: هلك فيّ رجلان: محبّ غال، و مبغض قال.

اللغة

يقال: (غلا) في الدّين غلوّا من باب قعد تصلّب و تشدّد حتّى تجاوز الحدّ و المقدار، فالغالي من يقول في أهل البيت ما لا يقولون في أنفسهم، كمن يدّعى فيهم النبوّة و الالوهيّة، (قال) فاعل من قليته إذا بغضته- مجمع البحرين.

الاعراب

فيّ، حرف الجرّ مع الضمير المجرور متعلّق، بقوله: هلك، و رجلان فاعله و محبّ غال، بدل من الفاعل.

المعنى

ولاية عليّ و الأئمة من أولاده المعصومين سلام اللَّه عليهم من الواجب في أصل الدين و شرط لإيمان المؤمنين، و توحيد الموحّدين، و هى متابعتهم الناشئة عن الحبّ و معرفتهم بالخلافة عن النبيّ صلّى اللَّه عليه و آله و الامامة على الامّة، فمن اعتقد في عليّ عليه السّلام فوق مقامه فهو محبّ غال متجاوز عن الحدّ، و من أنكر إمامته بعد النبيّ صلّى اللَّه عليه و آله فهو مبغض قال حطّه عن رتبته.

الترجمة

فرمود: هلاك شدند در باره من دو مرد، يكى دوستي كه از حدّم گذرانيد و دوّم دشمنى كه از مقامم فرو كشانيد.

  • علي گويد دو كس در من هلاكست يكى غالى، ديگر خصمي كه دل خست

( منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص179و180)

شرح لاهیجی

(139) و قال (- ع- ) هلك فىّ رجلان محبّ غال و مبغض قال يعنى و گفت (- ع- ) كه هلاكشدند در شأن من دو مرد مرد دوستدارنده از حدّ تجاوز كننده در شأن من يعنى مرا از محبّت تجاوز دهد از مرتبه ولايت بمرتبه نبوّت يا الوهيّت و مرد دشمن دارنده دشمنى كننده در شأن من يعنى مرا از جهة دشمنى تنزّل دهد از مرتبه امامت و رياست بسوى مرتبه مأموميّت و مرؤسيّت

( شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 303)

شرح ابن ابی الحدید

113: هَلَكَ فِيَّ رَجُلَانِ مُحِبٌّ غَالٍ وَ مُبْغِضٌ قَالٍ قد تقدم القول في مثل هذا- و

قد قال رسول الله ص و الله لو لا أني أشفق أن تقول طوائف من أمتي فيك- ما قالت النصارى في ابن مريم- لقلت فيك اليوم مقالا لا تمر بأحد من الناس- إلا أخذوا التراب من تحت قدميك للبركة

- . و مع كونه ص لم يقل فيه ذلك المقال- فقد غلت فيه غلاة كثيرة العدد منتشرة في الدنيا- يعتقدون فيه ما يعتقد النصارى في ابن مريم- و أشنع من ذلك الاعتقاد- . فأما المبغض القالي فقد رأينا من يبغضه- و لكن ما رأينا من يلعنه و يصرح بالبراءة منه- و يقال إن في عمان و ما والاها من صحار و ما يجري مجراها- قوما يعتقدون فيه ما كانت الخوارج تعتقده فيه- و أنا أبرأ إلى الله منهما

( شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 18 ، صفحه ى 282)

شرح نهج البلاغه منظوم

[115] و قال عليه السّلام:

هلك فىّ رجلان: محبّ غال، و مبغض قال.

ترجمه

دو تن در باره من بهلاكت اندرند، يكى دوستى كه غلوّ كند (و مرا از رتبه امامت در رتبه الوهيّت بنگرد) ديگر دشمنى كه مرا بمقام امامت نشناسد (و ديگران را بر من پيشوا داند).

نظم

  • هلاك آمد دو تن در باره منيكيشان دوست و آن يك هست دشمن
  • محبّى كه بحقّ من غلوّ كردخدايم خواند و گمره شد علوّ كرد
  • خود اين نادان ز راه دين برونست بشرك اندر به آتش سرنگون است
  • دوّم خصمى كه نشناسد مقاممنداند بعد پيغمبر امامم
  • نگون اين شخص در تيه هلاك است بجان وى عذاب دردناك است

( شرح نهج البلاغه منظوم، ج 9 ص140و141)

منبع:پژوهه تبلیغ

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آيين زمامداری در سيره ي حكومتی اميرالمومنين علی عليه السلام

فتوحات خلفای پیش از امیرمومنان علی علیه السلام سرزمینی وسیع و پهناور برای حکومت ایشان به ارث گذاشت (که شامل تمام کشورهای کنونی شبه جزیره، ایران، عراق، شامات کنونی، مصر و...) زمامداری موفقیت آمیز ایشان برآن سرزمین با ابزار و سایل و سطح فرهنگی آن زمان می تواند بهترین الگوی زمامداری برای ما شیعیان ایشان باشد.
No image

برخورد با استهزاء گران از ديدگاه قرآن

آياتي كه در قرآن از استهزا به ميان آورده بيشتر مربوط به حوزۀ عقيده و دين بوده كه در آن دشمنان، انبياي الهي، مومنان، وحي، آيات قرآن، احكام عبادي، معاد، پيامبران و حتي خداوند را به تمسخر گرفته و از استهزا به عنوان حربه اي براي رويارويي با دين الهي بهره مي جستند
No image

تربيت توحيدی در سیره اهل بیت پیامبر (صلوات الله علیهم)

سیرۀ پیامبر و اهل بیت صلوات الله علیهم در تربیت اعتقادی در زمینۀاصل توحید دارای مراحل سه گانۀ تبیین، توصیف و تثبیت بوده است.اولا:در مواجهه با اکثریت مردم اصل وجود خدا را مفروض گرفته اما در برابر عقاید انحرافی از دلایل روشن و قوی استفاده می کردند. ثانیا: در مقام معرفی خدا تاکید بر بیان صفات خدا می کردند با رعایت سطح فکری مخاطب. ثالثا: برای ارتقا و رشد ایمان فرد را به ارتباط با خدا و حفظ و تقویت ارتباط با خدا دعوت می کردند.
No image

تربيت فرزند در سيره معصومان (عليهم السلام)

بانگاهی هر چند اجمالی به آیات و روایاتی كه در مورد فرزند وارد شده، می توان به نگرش عمیق اسلام درباره فرزند و جایگاهش در اندیشه اسلامی پی برد. فرزندان نعمت های الهی نزد والدین اند، هم می توان آنها را بر انجام اعمال ناشایست و خلاف فطرت الهی شان به خاك ذلّت و پستی نشاند.

پر بازدیدترین ها

No image

سیره ی نبی مکرم اسلام صلّی الله علیه و آله در تغییر نام افراد

هرکس تاریخ زندگانی نبی مکرّم اسلام حضرت محمّد مصطفی صلی الله علیه و آله را مطالعه نماید درمی یابد که ایشان در موارد متعدد، نام افراد شهرها را عوض می نموده اند. امام صادق علیه السلامنیز در این باره می فرمایند: پیامبر نام های زشت شهرها و اشخاص را تغییر می دادند
No image

عوامل امنيت را از نظر آيات و روايات

ما در اين بحث عوامل امنيت را از نظر آيات و روايات بررسي مي كنيم و سعي بر ذكر شاخص هاي ثابت و ماندگار در هر عصر شرايط جوامع ايماني در تمام دوران و ازمان مي باشد.
No image

فلسفه امتحان از دیدگاه قرآن و روایات معصومین

امتحان در فرهنگ قرآن، قرار دادن انسان ها در بستر حوادث گوناگون تلخ و شیرین با هدف رسیدن آنان به كمال لایق خویش است و در آیات پرشماری با واژه های یاد شده و غیر آنها مطرح گردیده است.
No image

سیره پیامبر و اهل بیت صلوات الله علیهم در تربیت اعتقادی درباره معاد

یكی از مهمترین اصول اعتقادی كه در متون دینی اهمیت ویژه ای برای آن قائل شده اند مسألة حیات پس از مرگ و زندگی اخروی است كه اصطلاحا به نام معاد شناخته می شود. یك نظر اجمالی به آیات قران مجید نشان می دهد كه در میان مسایل عقیدتی هیچ مسأله ای در اسلام بعد از توحید به اهمیت مسألة معاد و اعتقاد به حیات بعد از مرگ و حسابرسی اعمال بندگان و پاداش و كیفر و اجرای عدالت نیست. در قرآن حدود 1200 آیه دربارة معاد وجود دارد.
Powered by TayaCMS